کتاب بچه های جینگیلی 6 (شیره می گیره از گلا برای کی؟برای ما)

25,000 تومان

رانه های شاد و تصاویر خیال انگیز مجموعه کتاب های «بچه های جینگیلی» خلاقیت کودکان را افزایش می دهند. در هر صفحه از کتاب ها یکی از بچه ها، با لباس عروسکی مخصوص، نقش جدیدی را بازی می کند. در واقع فعالیت هایی چون آموزش حیوانات، میوه ها، شغل ها و… به تجربه ای متفاوت و لذت بخش تبدیل می شوند.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب بچه های جینگیلی 6 (شیره می گیره از گلا برای کی؟برای ما)

نویسنده : نیلوفر بهاری
شابک : 9789643693879
قطع : خشتی
تعداد صفحه : 16
سال انتشار شمسی : 1399
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 10
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب بچه های جینگیلی 6 (شیره می گیره از گلا برای کی؟برای ما)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

موهبت روان درمانگری

160,000 تومان
این کار محصول کار یکی از متفکران بزرگ در زمینه روان درمانی است. مولف با سابقه ٤٥ سال کار روان درمانگری به عنوان روانپزشک و نویسنده به جوایزی در هر دو حوزه دست یافته است. "موهبت روان درمانگری" راهنمایی بی نظیر برای درمان موفقیت آمیز به شمار می رود. این کتاب در عین حال که برای بیماران و درمانگران مفید است برای همه آن های که در جستجوی بهبود روابط خود با دیگران و درک بهتر خود هستند نیز قابل استفاده است.

کتاب باغبان شب

250,000 تومان

معرفی کتاب باغبان شب

در کتاب باغبان شب اثر مشهور و پرفروش جاناتان آکسییر، با داستان مرموز و پرپیچ و خم خواهر و برادری همراه شوید که در یک خانه وحشتناک انگلیسی، مشغول به کار می‌شوند اما به زودی درمی‌‎یابند که در این خانه نفرین شده روح سرگردانی وجود دارد...! دربارۀ کتاب باغبان شب: این اثر پرافتخار که جزو یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز محسوب می‌شود، روایتگر ماجراجویی خواهر و برادری ایرلندی به اسم کیپ و مولی است که خانواده‌شان آن‌ها را رها کرده‌اند. کیپ و مولی برای خدمتکاری در یک خانه متروک، بزرگ و دورافتاده، به انگلستان سفر می‌کنند. زندگی این خواهر و برادر به زودی با تهدیدهایی از طرف یک شبح مرموز روبه‌رو می‌شود. در طبقۀ دوم این عمارت عجیب، اتاقی وجود دارد که در آن قفل است و گفته شده در آن اتاق، درختی رمزآلود پنهان شده که شاید دلیل کابوس‌های مولی باشد. کیپ برای نجات خواهرش از چنین وضعیتی تصمیم می‌گیرد وارد آن اتاق مخوف شود... داستان باغبان شب (The Night Gardener) چیزی فراتر از یک داستان ترسناک است؛ در این اثر، حکایتی اخلاقی دربارۀ حرص انسان‌ها روایت می‌شود. درختی که در ازای برآورده کردن آرزوها، تکه‌ای از روح انسان‌ها را به اسارت درمی‌آورد، تصویری نمادین از این حرص و طمع است. قدرت مثال زدنی و بی‌بدیل داستان سرایی جاناتان آکسییر (Jonathan Auxier) و شخصیت‌پردازی متفاوت وی سبب شده تا این رمان خارق‌العاده در مسیر تبدیل شدن به یک اثر کلاسیک ماندگار قرار گیرد.

کتاب برادران جمال‌زاده

75,000 تومان

معرفی کتاب برادران جمال‌زاده

کتاب برادران جمال‌زاده اثر احمد اخوت، یک مجموعه داستان با حال و هوایی شاعرانه است. در این اثر شانزده داستان کوتاه روایت می‌شود که در بسیاری از آن‌ها شخصیت‌های تاریخی هم حضور دارند. این اثر در سال 1382 برندۀ بهترین مجموعۀ داستان از جایزۀ ادبی اصفهان شده است.

دربارۀ کتاب برادران جمال‌زاده

احمد اخوت در کتاب برادران جمال‌زاده شانزده داستان کوتاه را روایت می‌کند. کتاب نامبرده دارای فضایی شاعرانه و تشبیه‌ها استعاره‌های بدیعی است که لذت خواندن آن را دو چندان می‌سازند. اخوت با ارجاع به زمان‌های گذشته و خاطره‌های مربوط به آن، فضایی نوستالژیک را در این کتاب ترسیم می‌کند. گذشته‌ای که او آن را در داستان‌هایش توصیف می‌کند، در مقابل تنهایی و گوشه‌گیری امروز قرار می‌گیرد. به گفته‌ی خودش،‌ او این کتاب را در اوایل دهۀ هفتاد نوشته اما آن را یک دهه بعد، یعنی در اوایل دهۀ هشتاد منتشر کرده است. احمد اخوت در داستان‌هایش ماجراهای «من» و «دیگری» را تعریف می‌کند که این توصیف تا حدی به کتاب یک وجهۀ فلسفی می‌دهد. تعدادی از شخصیت‌های تاریخی نیز در این میان به مرور مطرح می‌شوند. نویسنده گاهی اوقات مرز میان زندگی واقعی خود و ماجرای داستان را درهم می‌آمیزد و فضایی جذاب را می‌آفریند. گفته می‌شود که او در نوشتن این کتاب از خورخه لوئیس بورخس تأثیراتی گرفته است و این تأثیر را در حال و هوای داستان‌ها می‌توان احساس کرد.

کتاب امشب کنار غزل های من بخواب

135,000 تومان
معرفی کتاب امشب کنار غزل های من بخواب افشین یداللهی متولد 1347 پزشک و متخصص اعصاب روان است که بیشتر به واسطه ترانه هایش در ایران مشهور است. وی با صدا و سیما همکاری های بسیار زیادی داشت و برای سریال های متعددی ترانه سرود. از جمله سریال هایی که یداللهی برای آن ها ترانه سرود می توان به مدار صفر درجه، شب دهم، میوه ی ممنوعه و خوش رکاب اشاره کرد. همچنین با خوانندگان مطرحی چون همایون شجریان، احسان خواجه امیری و… در آلبوم های آن ها همکاری کرده است. انتشارات نگاه پس از منتشر کردن مجموعه ترانه های افشین یداللهی به نام “جنون منطقی” و استقبال زیادی که از این کتاب صورت گرفت اقدام به چاپ دو مجموعه شعر دیگر از این شاعر کرد به نام های “حرف هایی که من باید می گفتم و… تو باید می شنیدی” و “امشب کنار غزل های من بخواب”. این کتاب مجموعه ای از غزل و چند مثنوی است که در 144 صفحه توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. همچنین امشب کنار غزل های من بخواب نیز نام آلبومی از همایون شجریان است که برخی اشعار یداللهی را خوانده و اسم آلبوم نیز برگرفته از شعری به همین نام است.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

گروه (1+5) 2 (مردی که خودش را پیدا کرد)

35,000 تومان
توضیح کتاب: این مجموعه را فرهاد حسن زاده نوشته است؛ نویسنده ای که دوستش دارید. همه می دانند که 1+5 می شود 6 اما اینجا این طور نیست. اینجا 5+1 مساوی است با طوفان، ولوله، زلزله، قلقله، هلهله و فلفله و صد تا چیز دیگر... جشن تولد گرفتن یکی از کارهای خوب دنیاست. اما مهمان ها نباید آن قدر زیاد باشند که روی سر و کله ی هم وول بخورند و از در و دیوار و پرده و نرده بالا بروند. آن وقت نه چیزی گیرشان می آید بخورند، نه می توانند بازی کنند، تازه دو ساعت هم باید بایستند توی صف دستشویی. پسرها بادکنکی را کنار گوش دخترها ترکاندند و دخترها جیغ کشیدند. ته سالن چوب پرده با پرده اش ول شده بود روی سر بچه هایی که پشت مبل روی سر و کله ی هم نشسته بودند. آن طرف اسبی داشت راه می رفت. البته تابلوی نقاشی بود که افتاده بود دست بچه ها و پی تی کو پی تی کو می کرد.