کتاب تئوری بنیادی هنر تئاتر

335,000 تومان

معرفی کتاب تئوری بنیادی هنر تئاتر
در بخش اول این کتاب دیوید مگارشک سیستم آموزش بازیگری استانیسلاوسکی را در بوته نقد قرار می دهد. بخش دوم دربردارنده تئوری بازیگری استانیسلاوسکی است؛ مجموعه ای از اصول و قواعدی که زمینه ی شناخت ماهیت هیجانات و سرشت واقعی احساسات و همچنین دستیابی به حالت خلاق ذهنی را به منظور موفقیت بازیگر بر روی صحنه و کارگردانی صحیح صحنه فراهم می آورند و نگاهی نو به فنون بازیگری می اندازد.

استانیسلاوسکی از طریق بررسی تجربیات خود در مقام هنرپیشه و تحلیل معروف ترین نقش های خود، به ارائه ی قوانین تکنیک بازیگری و تعلیم و تربیت هنرپیشگان و کارگردانان می پردازد. در بخش سوم و چهارم نیز اخلاق تئاتری و بدیهه سازی به سبک استانیسلاوسکی از زبان دیوید مگارشک نقل می شوند.

.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب تئوری بنیادی هنر تئاتر

نویسنده
کنستانتین استانیسلاوسکی
مترجم
اصغر رستگار
نوبت چاپ 3
تعداد صفحات 368
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
سینما و تئاتر
نوع کاغذ ———
وزن 345 گرم
شابک
9789643518318

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.345 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب تئوری بنیادی هنر تئاتر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

دولت و دیوار (افول حاکمیت)

65,800 تومان
چرا دقيقا بعد از گذشت سه دهه از زمان برگزاري جشن‌هاي بين‌المللي به مناسبت فروريختن ديوار برلين، خيل عظيم دولت ‌ـ‌ ملت‌ها در کار گسترش ديوارهايي در مرزها يا نزديک مرزهاي خويش‌اند؟ آخر در زمانه‌ي ما که سرتاسر کره‌ي زمين به هم متصل شده و با توجه به اين‌که عموم قدرت‌هاي مدرن متأخر در مقابل مسدودسازي فيزيکي تأثيرناپذير شده‌اند، چه نيازي به ديوار کشيدن است؟ ديوارها چگونه به تقويت تصويري آرماني اما ساختگي از استقلال و حاکميت ملي کمک مي کنند و تا چه حد مايه‌ مستحکم بودن تصويرهاي خيالي و موهوم از مليت مي‌شوند؟ کارکرد نمادين و مادي و رواني ديوارهاي جديد چيست؟ وندي براون نظريه‌پرداز سياسي و استاد دانشگاه برکلي است و در زمينه‌‌ي نظريه‌ي سياسي مابعد فوکويي، مطالعات انتقادي حقوق و نظريه‌ي فمينيستي کار مي‌کند و موضعي مابين مارکس و فوکو دارد.

فن سینما و بازیگری در سینما

156,000 تومان
فن سینما و بازیگری در سینما نویسنده فسوالودایلاریونوویچ پودوفکین مترجم حسن افشار نوبت چاپ 7 تعداد صفحات 350 قطع و

گور به گور

350,000 تومان

بخشی از کتاب گور به گور

«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، می‌خندید، تو اون واگنِ دراز هی می‌خندید، رد که می‌شد کله‌هاشون رو برمی‌گردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی می‌خندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفت‌تیرها می‌خندی؟» گفتم «چرا می‌خندی؟ برای این که از صدای خنده بدت می‌آد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکی‌شون پهلوش نشست، یکی‌شون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب می‌رفت. یکی‌شون باید عقب عقب می‌رفت، چون که پول دولت پشت هر دونه‌ش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، این‌ها هم سوار پول دولت شده‌اند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمی‌دونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من می‌دونم این چیه. «برای همین داری می‌خندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»
سفارش:0
باقی مانده:3

اسطوره‌های سلتی

59,000 تومان
سلت‌ها اقوامي اروپايي بودند كه در زمان اوج گسترش خويش، در سراسر اين قاره، از جزاير بريتانيا و ايرلند، تا ايتاليا و ايبري و يونان و روماني پراكنده بودند و سرانجام روميان و قبيله‌هاي ژرمن آنان را راندند و امروز اخلاف آنان را در ايرلند و اسكاتلند و ويلز مي‌توان يافت.

کتاب جوانی در سیاست فقط یک کلمه است

23,000 تومان
معرفی کتاب جوانی در سیاست فقط یک کلمه است یکی از مفاهیمی که سیاستمداران در وعده‌ها و سخنرانی‌های خود به کار می‌برند "جوان گرایی" است، سیاستمداران برای آینده وعده استفاده از نیروهای جوان می دهند و برای مرور کارنامه کاری گذشته‌شان از اینکه از تعدادی جوان در تقسیم کار سیاسی استفاده کرده‌اند با افتخار یاد می‌کنند. در فضای سیاست همیشه قرار است نیروها جوان‌تر بشوند، به جوان‌ها فرصت داده بشود و به جوان‌ها اعتماد بشود، همینطور که به زنان و اقلیت‌های قومی و نژادی و...