کتاب جنبش پرومته

100,000 تومان

معرفی کتاب جنبش پرومته

پس از فروپاشی امپراتوری تزاری در پی انقلاب ۱۹۱۷، فعالان سیاسی غیرروس در خلا قدرت پدیدآمده به دنبال دست یابی به خودمختاری و سپس استقلال برای جوامع خود برآمدند. به این ترتیب، جمهوری های سه گانه جنوب قفقاز یکی پس از دیگری استقلال خود را در سال ۱۹۱۸ به دست آوردند، اما دیری نپایید که ارتش سرخ به عمر این جمهوری ها پایان داد و رهبران آن ها را مجبور به مهاجرت کرد.

این مهاجران سیاسی مبارزه خود را در قالب فعالیت های مطبوعاتی در تبعید پی گرفتند. نشریه پرومته که جنبش ضدکمونیستی ای به همین نام با حمایت دولت لهستان در سال های ۱۹۲۶ تا ۱۹۴۰ در پاریس منتشر می کرد از مهم ترین نمونه ها بود.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب جنبش پرومته

نویسنده
علی کالیراد
مترجم
——
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 368
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1400
سال چاپ اول ——
موضوع
تاریخ
نوع کاغذ تحریر خارجی
وزن 425 گرم
شابک
9786227489798

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.425 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب جنبش پرومته”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تاریخ عشق

198,000 تومان
کتاب تاریخ عشق نوشته نیکول کراوس ترجمه ترانه علیدوستی توسط انتشارات مرکز با موضوع رمان، داستان های آمریکایی، ادببیات ملل، داستان های خارجی به چاپ رسیده است. تاریخ عشق، دومین رمان نیکول کراوس و داستانی پیچیده است که خط روایی آن را نمی توان در چند خط خلاصه کرد؛ چرا که داستان، زمان ثابتی ندارد و بین گذشته و آینده در گذار است و توسط چندین شخصیت و گاهی اوقات در غالب نامه، خاطرات روزانه و حتی رمان در رمان روایت می شود. همچنین، اتفاقی نیست که عنوان کتاب، «تاریخ عشق» انتخاب شده است. کتاب، نوعی داستان رازآلود است که در آن، تغییر اسامی، خیانت و هویت های محرمانه به چشم می خورد. آلما سینگر چهارده ساله در تلاش است تا علاجی برای تنهایی مادرش پیدا کند. او که باور دارد علاج این تنهایی در کتابی است که مادرش با عشق و علاقه مشغول کار برروی ترجمه آن است، تصمیم می گیرد تا نویسنده کتاب را پیدا کند. آن سوی نیویورک، پیرمردی به نام لئو گورسکی تلاش می کند تا کمی بیشتر زنده بماند. او روزهایش را با فکر و خیال درباره عشق از دست رفته اش سپری می کند؛ عشقی که شصت سال پیش، قریحه و قدرت نوشتن یک کتاب را در او به وجود آورد. گرچه لئو از این موضوع بی خبر است، کتابش با گذر از اقیانوس ها و نسل ها و با تغییر زندگی های بی شمار، از گزند زمان مصون مانده است.

کتاب نمی توان بی طرف بود

85,000 تومان
معرفی کتاب نمی توان بی طرف بود می‌توانم بفهمم که دیدِ من به این دنیای خشن و غیرعادلانه، به نحو غیرمعقولی خوشبینانه به نظر برسد. امّا برای من، آنچه را دیگران به نامِ ذهنی‌گرایی احساسی یا آرزوهای پارسایانه کنار می‌گذارند، وقتی به کنش‌هایی می‌انجامند که می‌توانند این آرزوها را برآورده سازند و به آن باورهای ذهنی جامهٔ عمل بپوشانند، اندیشه‌هایی مُحِق به‌شمار می‌آیند. ارادهٔ دست زدن به چنین کنش‌هایی نمی‌تواند بر پایهٔ اطمینان صورت پذیرد بلکه متّکی بر امکاناتی است که از قرائتِ تاریخ به‌دست می‌آیند، تاریخی که روایت دردناکِ سنگدلی‌های معمولِ انسانی نیست. زیرا تاریخ، انباشته از لحظاتی است که در آنها، برخلاف تمامی انتظارات، افراد در کنار یکدیگر برای عدالت و آزادی بیشتر مبارزه کرده‌اند، و دستِ‌آخر پیروز شده‌اند. نه همیشه، امّا به اندازهٔ کافی برای آنکه اثبات شود که می‌توان بیش از این کاری انجام داد. بازیگرانِ این مبارزات، کسانی هستند که برای لحظه‌ای و حتی زمانی که ترس تمامی وجودشان را فراگرفته است، جرأت انجام کاری را داشته‌اند. زندگی من سرشار از این افرد بوده‌است و صِرف وجودشان به من امید بخشیده است. هاوارد زین

دختر مغول‌

490,000 تومان
نیمه دومِ قرن‌ سیزدهم‌ میلادی‌: امپراتوری‌ بزرگ‌ مغول‌ در حال‌ فروپاشی‌ است‌. همزمان‌ با جنگ‌های‌ داخلی‌ خان‌های‌ مغول‌، ویلهلم‌ آگسبورگی‌ راهب‌ فرقه‌ دومنیکن‌ و ژوسران‌ سارازینی‌ شوالیه‌ فرقه‌ دلاوران‌ معبد سفری‌ دراز را به‌ سوی‌ قراقوروم‌ آغاز می‌کنند تا به‌ نمایندگی‌ از سوی‌ پاپ‌ و شاهان‌ صلیبی‌، قوبیلای‌ قاآن‌ خانِ بزرگ‌ مغول‌ را به‌ عقد پیمان‌ علیه‌ مسلمانان‌ ترغیب‌ کنند. این‌ دو مرد، با دو شخصیت‌ و دو دیدگاه‌ متضاد در مسیر جاده‌ ابریشم‌ با سرزمین‌هایی‌ ناشناس‌، با مردمی‌ بیگانه‌ و با سنت‌هایی‌ بی‌نهایت‌ غریب‌ آشنا می‌شوند. سفری‌ که‌ در ابتدا آسان‌ می‌نماید به‌ ماجراجویی‌ خطرناکی‌ تبدیل‌ می‌شود. در شرِ سمرقند با خوتلون‌ دختر یکی‌ از خان‌های‌ بزرگ‌ مغول‌ آشنا می‌شوند که‌ نه‌ تنها شکارچی‌ و سوارکار ماهری‌ است‌، بلکه‌ دستی‌ شفابخش‌ دارد و به‌ عنوان‌ پیشگو و شَمن‌ در طایفه‌اش‌ مشهور است‌. جسارت‌ و اعتماد به‌ نفسِ فراوان‌ خوتلون‌ از همان‌ نگاه‌ اول‌ در ویلهلم‌ نفرت‌ و ترس‌ و در شوالیه‌ سارازینی‌ شیفتگی‌ و احترام‌ برمی‌انگیزاند. سارازینی‌ به‌ عبث‌ می‌کوشد تا بر احساسات‌ ممنوعه‌ و ناممکنش‌ مهار زند و آن‌ دخترِ «وحشی‌» را فراموش‌ کند و به‌ بن‌بستی‌ می‌رسد که‌ هیچ‌ راه‌ نجاتی‌ ندارد ...

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

شخصیت باستان … ارسطو

12,000 تومان
پس از سقوط شهر تروا در حدود سال ١١٨٠ پیش از میلاد ، سربازان به یونانی بازگشتند که قحطی و اقتصادی فروپاشیده آن را در بر گرفته بود . حالا زمان بازسازی بود . آتن کانون پیشرفت‌های معماری ، هنر ، علم و فلسفه شد . در حدود سال ٤٦٠ پیش از میلاد ، یونان باستان به عصر زرین خود قدم گذاشت . در این عصر مردمسالاری مستقر گردید ، طلیعه مطالعات دانشگاهی پدیدار شد ، گام‌های بلندی در راه پیشرفت علم و پزشکی و معماری برداشته شد و اشعار حماسی و نمایشنامه‌هایی خلق شد . « ارسطو » کتابی است که از مجموعه شخصیت‌های تأثیرگذار به زندگی اندیشمند و فیلسوفی یونانی به نام ارسطو می‌پردازد . او شاگردانش را تشویق می‌کرد که پرسش‌هایی طرح کنند و سپس با استفاده از مشاهدات خودشان به آنها پاسخ دهند . ارسطو آنها را به دیدن ، حس کردن ، بوییدن و لمس کردن چیزها در پیرامونشان وا می‌داشت . به آنها می‌گفت که مشاهدات خود را تکرار و نتایج را با همشاگردی‌هایشان بارها مقایسه کنند . در نظر یونانیان باستان ، فلسفه به معنی تفکر درباره این بود که بشر چرا و چگونه به وجود آمده است . مقصود از فلسفه ، جستجوی حقیقت درباره چگونگی عملکرد جهان بود .

کتاب ارواح پرستار (آرمنته ی جن زده 5)

33,000 تومان

معرفی کتاب ارواح پرستار اثر انجی سیج

یکی دیگر از ماجراهای جالب و سرگرم کننده از سری کتاب های ارواح پرستار اثر آنجی سیج ، نویسنده کتاب های پرفروش نیویورک تایمز. اگر به دنبال کتاب برای کودکان 6-10 ساله هستید ، این سری انتخاب خوبی است. انجی سیج در خانه ای بسیار قدیمی در انگلستان زندگی می کند، جایی اسرارآمیز و جادویی که دور تا دورش پر است از باتلاق، بنادر باستانی و قلعه های مخروبه. محله ای که هم برای زندگی و هم برای نوشتن فوق العاده است و خیلی هم بی شباهت به خانه و محله ی آرمنته ی جن زده نیست!
چند روز دیگر تولد آرمنته است و عمه تبی و عمو دراک قرار است با پدر و مادر وندا بروند مسافرت، عمه امیلین هم که با آن کلاه خفن از راه می رسد، اوضاع بدتر می شود. از طرفی دختر عمه ماتیلدا با خودش دو تا زلزله آورده: دو روح نوجوان آتش پاره. حالا آرمنته باید نقشه ای بکشد و همه را از شر این دو روح خلاص کند.