کتاب حیدر بابای شهریار

250,000 تومان

معرفی کتاب حیدر بابای شهریار
حیدربابایا سالام یا حیدربابایه سلام (به فارسی: سلام بر حیدربابا) که اغلب به صورت کوتاه «حیدربابا» خوانده می شود، نام منظومه ای است به ترکی آذربایجانی از محمدحسین شهریار.
این اثر در ۱۲۱ بند نوشته شده است که ۷۶ بند آن متعلق به قسمت نخست میباشد.

.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب حیدر بابای شهریار

نویسنده
کریم مشروطه چی
مترجم
———
نوبت چاپ 12
تعداد صفحات 215
نوع جلد جلد سخت
قطع رقعی
سال انتشار 1400
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ———
وزن 400 گرم
شابک
9789643516536

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.4 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب حیدر بابای شهریار”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فلسفۀ اخلاق

730,000 تومان

این مجلد از دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد دربردارندۀ مقالات مرتبط با اخلاق است. در این جلد ١٥ مقاله گنجانده شده‌اند. این مقالات به حوزه‌های گوناگون اخلاق، به معنای عام کلمه، تعلق دارند. برخی مقالات در قلمروی فرااخلاق یا فلسفۀ اخلاق قرار می‌گیرند (مقالات «نسبی‌انگاری اخلاقی»، «ضدواقع‌گرایی اخلاقی»، «اخلاق ارسطو» و «اخلاق کانت»). بعضی مقالات دیگر در حوزۀ اخلاق هنجاری قرار می‌گیرند (مقالات «اخلاق باور»، «رویکردهای پدیدارشناسانه به اخلاق و تکنولوژی اطلاعات»، «اخلاق زنانه‌نگر»، «اخلاق زیستی زنانه‌نگر»، «اورلیوس» و «اپیکتتوس»).

بعضی مقالات به روان‌شناسی اخلاق تعلق دارند (مقالۀ «رویکردهای تجربی به روان‌شناسی اخلاق»). و برخی مقالات هم از آن‌جا که با توصیف و تحلیل مفاهیم و مقولات اخلاقی مهم سروکار دارند به هر دو حوزۀ روان‌شناسی اخلاق و اخلاق هنجاری مربوط‌اند (مقالات «بخت اخلاقی»، «مسئولیت اخلاقی»، «مسئولیت جمعی» و «عاملیت مشترک»).

به این ترتیب، با نظر به طبقه‌بندی یاددشده می‌توان گفت که خوانندگان این مجلد از دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد (جلد نهم) با بحث‌هایی متنوع در سه حوزه از حوزه‌های مهم اخلاق‌پژوهی (یعنی فرااخلاق یا فلسفۀ اخلاق، اخلاق هنجاری و روان‌شناسی اخلاق) آشنا خواهند شد.

صادق هدایت و مرگ نویسنده

89,000 تومان
در مقدمه ی این کتاب آمده است: " این کتاب شامل دو بخش است: صادق هدایت و مرگ نویسنده مقاله درباره هدایت. اولی را هم به نیت نوشتن مقاله ای شروع معلوم شد که عرضه آن در حد یک مقاله کار را به ایجاز ما می کشاند این بود که به شکل تک نگاری (مونوگراف) کوتاهی درآمد البته می شد آن را تا حد یک کتاب بزرگ تر گسترش داد اما این مانت و اصرار معمول بنده به مختصر نویسی مغایرت می دانست. بخش دوم کتاب مجموعه پنج مقاله است که همه جز مقاله دوم پیش از این در نشریات ادبی و فرهنگی به چاپ رسیده اند. ملاحظات گوناگون سبب شد که هر دو بخش کتاب با هم در یک جلد واحد منتشر گردند، اگرچه از جهات دیگری باید هر یک جداگانه به چاپ می رسید. اخیرا کتابی از اینجانب درباره زندگی، ادبیات و افسانه صادق هدایت به زبان انگلیسی منتشر شد. اما هیچ یک از نوشته های کتابی که در دست دارید صرفا تکرار مطالب آن کتاب، یا مطالب یکدیگر نیست، اگرچه بدیهی است که همه آنها برداشت و بینش اینجانب را درباره زندگی و آثار هدایت باز می تابند. و نیز بدیهی است که برخی نکات، تعبیرها، تحلیل ها و مأخذهای مشترک در آنها وجود دارد. "

پروفسور

240,000 تومان
«شارلوت برونته» کتاب «پروفسور» را پیش از «جین ایر» نوشته شده بود؛ اما بعد از مرگش در سال ۱۸۵۷ با تأیید همسر وی به چاپ رسید. داستان این رمان عاشقانه و خواندنی با الهام از تجربیات نویسنده در محیط‌های آموزشی نوشته شده است و به شرح ماجراهای مردی به نام ویلیام می‌پردازد. او به جای پیوستن به کلیسا در کسوت پدر روحانی برای تدریس به یک مدرسه‌ی دخترانه می‌‌آید و اتفاقاتی را شرح می‌دهد که در شغل جدید تجربه می‌کند. رمان «پروفسور» به صورت اول شخص روایت می‌شود و احساسات و تجربیات ویلیام، شما را به حدی با خود همراه می‌کند که ممکن است خود را در دل داستان بیابید و در کنار او، عشق را تجربه کنید.

کتاب فرهنگ اصطلاحات و مکتب های سیاسی

695,000 تومان
معرفی کتاب فرهنگ اصطلاحات و مکتب های سیاسی کتاب “فرهنگ اصطلاحات و مکتب‌های سیاسی” نوشته‌ی پرویز بابایی است. این کتاب به‌طور جامع اصطلاحات، نهادها و مکتب‌های سیاسی را بیان می‌کند و همچنین سعی دارد تا آگاهی‌های لازم را درباره‌ی فیلسوفان و نظریه‌پردازان علوم سیاسی و سیاستمداران نیز ارائه دهد. الگوی انتخاب عناوین و مدخل‌ها در این کتاب بیشتر بر اساس “فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد” است که این فرهنگ در حال حاضر یکی از منابع مهم اهل فن است. اما مولفان این کتاب تأکید می‌کنند که در شیوه‌ی کار خود تنها در انتخاب عناوین از فرهنگ آکسفورد پیروی کرده‌اند و در توضیح و شرح هر مدخل، از منابع و مراجع دیگر نیز استفاده کرده‌اند و سعی کرده‌اند تا به‌روزترین اطلاعات و آگاهی‌ها را تا زمان انتشار این فرهنگ جمع‌آوری کنند.

ویتک (خرس قهرمان)

79,500 تومان
.. نويسنده‌ي مهاجر، ويسلاو لاسُتسکي، در اين کتاب داستان خرس قهوه‌اي معروف ايراني، "ويتک"، را روايت مي‌کند. زماني که سربازان گروهان بيست‌ودوم توپخانه‌ي ارتش لهستان در بحبوحه‌ي جنگ جهاني دوم از خاک ايران عبور مي‌کردند، ويتک را که در آن زمان توله‌خرس کوچکي بود از يک پسربچه‌ي ايراني خريدند و دور از چشم فرمانده‌هايشان با خود همراه کردند. ويتک همراه گروهان از ايران به عراق و سوريه و اردن و فلسطين سفر کرد و بالاخره از طريق مديترانه به ايتاليا رفت و آنجا در نبرد مونته‌کاسينو در برابر ارتش آلمان نازي و ايتاليا براي اولين بار در حمل گلوله‌هاي خمپاره به سربازان کمک کرد و الهام‌بخش نيروهاي متفقين شد. پس از پايان جنگ سربازان قرار گذاشتند تا زمان باز پس‌ گيري استقلال لهستان ويتک را موقتاً به باغ وحش شهر ادينبرا در اسکاتلند بسپارند. ولي لهستان سال‌ها در تصرف شوروي سابق باقي ماند و سرانجام ويتک در باغ وحش ادينبورگ از دنيا رفت.لهستاني‌هايي که در زمان جنگ جهاني دوم از خاک ايران عبور کردند هزاران شهروند معمولي و نظامياني بودند که پس از حمله‌ي اشغال لهستان توسط ارتش آلمان به خاک شوروي پناه برده بودند و حکومت وقت اتحاد جماهير شوروي آنها را به سيبري تبعيد کرده بود. بعداً بر اساس توافق دولت‌هاي انگلستان و آمريکا با شوروي قرار شد لهستاني‌ها آزاد شوند و از طريق ايران به نيروهاي متفقين در فلسطين و شمال آفريقا بپيوندند. از ميان آنها بعضي در ايران ماندند و تشکيل خانواده دادند و بعضي نيز بر اثر بيماري‌هاي مختلف درگذشتند و در شهرهاي بندرانزلي، تهران و اصفهان به خاک سپرده شدند. آرامستان لهستاني‌هاي تهران در منطقه‌ي دروازه دولاب خوابگاه ابدي 1892 شهروند و چندصد نظامي لهستاني است که در تهران درگذشتند

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت