کتاب در جستجوی آن لغت تنها

155,000 تومان

معرفی کتاب در جستجوی آن لغت تنها
رویایی سال ها در جستجوی خود ، در حوالی شعر پرسه می زند. ” در جستجوی آن لغت تنها ” بهانه ی به خود رسیدن است ، وقتی لغت مهمان ازلی شاعر می شود.

و او حس حضورپیدا می کند در کنار لغت ، ” بیش از ظهور مبهم حسی که نیست ”

رویایی مناظر زیبای لغت را ، هر بار که به او فکر می کند. طلوع تازه ی خود در میان عمر رفته می کند.

به امید کشف لغت تازه تلاش می کند ، تا خود و مخاطب را در حیرت آن لغت تازه بنشاند. و رویایی اما در برابر همین لغت که مهمان ازلی او است قیام می کند تا با قیامتی از لغت ، شعر را مهمان سطر های سپید کاغذ کند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب در جستجوی آن لغت تنها

نویسنده
یدالله رویایی
مترجم
———
نوبت چاپ 3
تعداد صفحات 167
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
شعر نو
نوع کاغذ ———
وزن 198 گرم
شابک
9789643518622

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.198 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب در جستجوی آن لغت تنها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب عشق با صدای بلند

375,000 تومان
معرفی کتاب عشق با صدای بلند اشعار نزار قبانی از همه رژیم های عربی که در کنار هم قرار گرفته اند ، قدرتمندتر توصیف شده است (لبنان دیلی استار). سلیحی الوادی با تأکید بر مرگ وی در سال 1998 ، نوشت: قببانی مانند آفتاب مانند آب ، نان و خورشید در خانه ی قلب هر عربی است.در شعر او هماهنگی قلب ، و در خون او ملودی عشق است. کتاب عشق با صدای بلند به زبان انگلیسی نیز ترجمه شده که این مجموعه اولین ترجمه ی آثار قبانی به زبان انگلیسی می باشد. قبانی شاعری با سادگی عالی ، صریح ، مستقل و خودمختار ، موسیقیایی ، با استفاده از زبان زندگی روزمره بود. او یک مبارز بی وقفه برای حقوق زنان بود و ابیات وی زیبایی های بدن زن و عشق را می ستاید. او ناسیونالیست عرب بود ، اما با این وجود از دیکتاتورهای عرب و عدم آزادی در جهان عرب انتقاد می کرد. او شاعر دمشق بود: “من دمشقی هستم.اگر بدن من را جدا کنید ، انگور و سیب از آن بیرون می آید. اگر رگهای من را با چاقوی خود باز کنید ، صدای خون کسانی که درگذشته اند را ، در خون من می شنوید.  

هنر خودشناسی

97,000 تومان
کتاب هنر خودشناسی نوشته آرتور شوپنهاور ترجمه علی عبدالهی توسط انتشارات مرکز با موضوع فلسفه، فلسفه غرب، ایدئالیسم آلمانی به چاپ رسیده است. بن‌مـایه‌ی آینه، آن روی سکه‌ی خودشنـاسی را آشکار می‌کند، زیرا خودبینی پیامدهای ناگواری به بار می‌آورد. و خطای نارسیس (نماد خودشیفتگی)، درست همین است. آن‌که شیفته‌ی زیبایی خود، مغرورانه بر تصویر آینگی خود خم می‌شود، فقط خودش را می‌بیند و قادر نیست هیچ خط و ربطی بین خود و واقعیت پیدا کند. فقط خویشتن خویش را شناختن، به معنای زندانی تصویر خود ماندن است. معرفی مباحث کتاب هنر خودشناسی یادداشت مترجم پیش درآمد هنر خودشناسی یا معرفت نفس اصول بنیادین و فرازهای نغز برخی آثار شوپنهاور که به فارسی ترجمه شده اند

شغل مورد علاقه من

157,000 تومان
«شغل مورد علاقه من» یک راهنمای عملی برای پیدا کردن لذت از کار کردن و درک بهتر خودتان است. این ایده که کار ممکن است به جای تحقق زندگی، به موردی دردناک و ضروری تبدیل شده است ، یک اختراع کاملا جدید می باشد. امروزه ، در مناطق مرفه دنیا ، ما فقط انتظار نداریم که از طریق نیروی کار پول بدست آوریم ، بلکه به میزان کم و بیش انتظار داریم که افراد از شغلشان لذت نیز ببرند. این کتاب به شما نشان می دهد که چرا بحران های شغلی بسیار رایج است.متأسفانه ، فهمیدن خود به اندازه کافی دشوار است چه برسد به اینکه که بخواهیم بفهمیم که انرژیمان را کجا و چگونه باید هدایت کنیم. «شغل مورد علاقه من» برای کمک به ما در شناخت بهتر خود جهت یافتن شغلی مناسب طراحی شده است. این اسطوره ها ، تله ها و سردرگمی های بسیاری را که در راه ما قرار دارد کشف می کند و نشان می دهد که چگونه می توان نگرش ها و عادت های جدید و موثر در خودمان ایجاد کنیم.این کتاب با دلسوزی و روحیه ای عمیق عملی ما را راهنمایی می کند تا استعدادهای واقعی خود را کشف کنیم و خواسته ها و آرزوهای مخدوش خود را درک کنیم قبل از اینکه خیلی دیر شود.
سفارش:1
باقی مانده:2

ترس و تنهایی

265,000 تومان
هدف اصلي از نگارش اين کتاب معرفي پانزده کوارتت زهي دميتري شاستاکوويچ است که همراه با کوارتت هاي زهي آرنولد شونبرگ و بلا بارتوک از مهمترين آثار مجلسي در موسيقي سده بيستم محسوب مي شوند. کتاب اما چند هدف ديگر را نيز دنبال مي کند. يکي از مهم ترين آنها شناخت زندگي و آثار شاستاکوويچ است و نمايش مصيبت هايي که او در دوران وحشت استاليني و حکومت حزب کمونيست شوروي تحمل کرد. نکته مهم ديگر توضيح نوآوري هاي موسيقايي شاستاکوويجچ است. کتاب بازشناسي يکي از برجسته ترين آهنگ سازان سده پيش است که نبوغ او به ناحق پشت تبليغات سياسي پنهان مانده بود.

جستاری در خصوص فاهمه بشری

495,000 تومان
اگر حتي نيمي از آن لذتي را در خواندن‌اش داشته باشي که من در نوشتن‌اش داشته‌ام تو همان قدر پول‌ات را هدر رفته خواهي يافت که من زحمات‌ام را" از رقعه به خواننده جستاري در خصوص فاهمه‌ي بشري اولين و مفصّل‌ترين متن نظام‌مند در سنّت تجربه‌گرايي است جان لاک (1704-1632) کار در مورد جستار را از حوالي سال 1671 شروع کرد و اولين ويراست‌اش را در 1689 منتشر کرده که به سرعت مورد اقبال جوامع فلسفي قرار گرفت و در همان سال‌هاي باقي مانده از حيات لاک بارها منتشر و به زبان‌هاي ديگر ترجمه شد بعضي از مشهورترين و پرنفوذترين مباحث جستار که لاک با تفصيل زياد به آن‌ها مي پردازد. - عبارت اند از: برهان‌هاي متعدد براي اينکه انسان‌ها فاقد ايده‌هاي فطري‌اند (و بحث در اينکه اين فقدان، اخلالي در دين و اخلاق ايجاد نمي‌کند)، کيفيات اوليه و ثانويه، حافظه امر نامتناهي، ضرورت و اختيار، هويت شخصي، نام‌هاي جوهرها، ذات واقعي و ذات نامي، نقص‌هاي زبان، دانش شهودي و برهاني، دانش بشر درباره‌ي خدا، نسبت ايمان و خرد. آخرين ويراست جستار در سال 1700 منتشر شد و ترجمه ي فارسي بر اساس چاپ استاندارد 1975 است.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت