کتاب در حال کندن پوست پیاز
185,000 تومان
معرفی کتاب در حال کندن پوست پیاز
کتاب در حال کندن پوست پیاز، خودزندگی نامه ای نوشته ی گونتر گراس است که نخستین بار در سال 2006 وارد بازار نشر شد.
گراس در این شرح حال خارق العاده، از دوران کودکی و زندگی در آپارتمانی کوچک در دانزیگ تا اواخر دهه ی پنجاه و زمان انتشار رمان «طبل حلبی» را به یاد می آورد.
گراس در خلال جنگ جهانی دوم در پانزده سالگی برای پیوستن به نیروی دریایی دواطلب شد اما درخواست او مورد موافقت قرار نگرفت. او درعوض در دو سال بعد، به گردان حفاظتی حزب نازی پیوست.
گراس سپس توسط نیروهای آمریکایی اسیر شد و هفته های آخر را در کمپ اسیران جنگی آمریکا گذراند. او بعد از جنگ تصمیم گرفت که به هنر روی آورد و به همراه همسر اولش به پاریس رفت و در آن جا مشغول نوشتن کتابی شد که بعدها نام او را به عنوان رمان نویسی بزرگ مطرح کرد.
.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
کتاب در حال کندن پوست پیاز
نویسنده |
گونتر گراس
|
|
مترجم |
جاهد جهانشاهی
|
|
نوبت چاپ | 3 | |
تعداد صفحات | 504 | |
نوع جلد | شومیز | |
قطع | رقعی | |
سال انتشار | 1401 | |
سال چاپ اول | —— | |
موضوع |
تاریخ
|
|
نوع کاغذ | ——— | |
وزن | 525 گرم | |
شابک |
|
وزن | 0.525 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
باستان شناسی جوامع ایران باستان
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.کتاب رمانتیسم قدم اول
کتاب ارمغان صبح ( گزيده خاقانی )
تئودور آدورنو
شخصیت رنسانس … نیکلاوس کوپرنیک
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.