کتاب دفترچه خاطرات ایرلندی

105,000 تومان

معرفی کتاب دفترچه خاطرات ایرلندی
هاینریش بل که در اوایل دهه ی ۱۹۵۰ برای چند ماهی به ایرلند سفر کرده است، با نوشتن این یادداشت ها از میهمان نوازی این سرزمین محروم و مردمان صبورش سپاس گزاری می کند. در این کتاب، که بسیاری از صاحب نظران آن را لطیف ترین اثر ادبی بل دانسته اند، زیبایی و کشش مرموزی نهفته است؛ او بی آن که کلمه ای از اقتصاد، سیاست و یا تاریخ ایرلند به میان آورد، با نثری شاعرانه و دلپذیر، خصوصیات این سرزمین و مردمانش را توصیف می کند: فقر و آوارگی ملتی که فرصتی برای زیستن در موطنش ندارد، شکیبایی و سختکوشی انسان هایی که پیوسته با مصیبت های بی پایان روبه رویند، اعتقادات مذهبی «کاتولیک ترین» ملت اروپا، مثل ها و…گزاف نیست اگر گفته شود که این یادداشت ها بیش از هر نوشته یا گزارش سیاسی – اجتماعی دیگری، درون مردمان نازک طبع را از آن چه که بر سر ساکنین صبور این سرزمین کوچک می رود، متأثر می سازد. گرچه این یادداشت ها سال ها پیش نوشته شده است، اما هنوز هم تصویری گویا و پراحساس از ایرلند و ایرلندی ها به دست می دهد، تصویری که در طول تمام این مدت تغییر عمده ای نکرده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب دفترچه خاطرات ایرلندی

نویسنده
هاینریش بل
مترجم
سارنگ ملکوتی
نوبت چاپ 3
تعداد صفحات 168
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
سفرنامه
نوع کاغذ ———
وزن 200 گرم
شابک
9786003764194

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.2 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب دفترچه خاطرات ایرلندی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

باستان شناسی آسیای مرکزی

19,000 تومان
منابع فارسی مربوط به باستان شناسی آسیای مرکزی یا آسیای میانه (که در زمانهای قدیم خراسان بزرگ و ماوراءالنهر نام داشت)، انگشت شمارند. از این رو دکتر سید منصور سجادی اقدام به نگارش اثری با مضمون کلیات تاریخ فعالیتهای باستان شناسی این منطقه کرده که حاصل سالها تحقیق و پژوهش وی است. جلد اول این کتاب در قالب هشت فصل به مباحثی چون حدود و ثغور آسیای مرکزی و جغرافیای تاریخی آن، خصوصیات طبیعی و اکولوژیک، تاریخچه پژوهشهای باستان شناسی در غرب آسیای مرکزی و تطورات فرهنگی این منطقه، دوره های پارینه سنگی، میانه سنگی، نوسنگی، انئولیتیک و مفرغ می پردازد که همراه با تصاویر، نقشه ها و جدولهای مرتبط توضیح داده شده اند.

وقتی بابام کوچک بود

55,000 تومان
بابای شما وقتی کوچک بود چه شکلی بود و چه کارهایی می‌کرد . وقتی بابام کوچک بود ، یک صبح بهاری توی بالکن زیر آفتاب دراز کشیده بود و یک مشت ارزن هم ریخته بود روی شکمش و جوجه ناز کوچولویش هم داشت تند تند دانه می‌خورد . . . . بچه‌ها و شیطنت‌های دوران کودکی‌شان و آرزوهایی که شاید هیچگاه شکل واقعیت به خود نگرفت از جمله موضوعاتی است که در این کتاب کوچک دستمایه طنز نویسنده قرار گرفته است . « وقتی بابام کوچک بود » قصه کوچکی بابای خیلی از بچه‌هاست ، بچه‌هایی که حالا خود بزرگ شده‌اند و قصه کودکی‌شان را برای بچه‌هایشان جوری تعریف می‌کنند که انگار هیچ وقت کوچک نبوده‌اند .

کتاب سینوهه پزشک مخصوص فرعون

795,000 تومان
معرفی کتاب سینوهه پزشک مخصوص فرعون کتاب سینوهه پزشک مخصوص فرعون، رمانی نوشته ی میکا والتاری است که اولین بار در سال 1945 به چاپ رسید. این رمان به هنگام انتشار در سال 1945، به فروشی بیشتر از هر رمان دیگری در آن سال دست یافت و نام خود را به عنوان اثری کلاسیک مطرح کرد. مخاطبین بسیاری در سراسر جهان به قدرت دگرگون کننده ی این کتاب اذعان کرده اند. داستان رمان سینوهه پزشک مخصوص فرعون، به دوره ای تقریباً فراموش شده از تاریخ جهان می پردازد: مصر در قرن چهاردهم قبل از میلاد مسیح، زمانی که فراعنه و خدایان با سقوطِ در شرف وقوعِ بزرگترین امپراتوری تاریخ به نزاع برخاستند. این داستان حماسی، تمامی جهان شناخته شده در آن زمان، از بابیلون و تبای گرفته تا کرِت و اورشلیم، را دربرمی گیرد و شخصیتی فراموش نشدنی را به مخاطبین معرفی می کند: سینوهه، مردی با پیشینه ای اسرارآمیز که از پایین ترین سطوح اجتماع به مقام پزشک مخصوص فرعونی با نام آخناتون می رسد.

مقدمه‌ای بر فلسفه ذهن

295,000 تومان
فلسفه ذهن چيست؟ شايد بتوان گفت فلسفه ذهن مطالعه پرسش‌هاي فلسفي مربوط به ذهن و ويژگي‌هاي آن است ـ مثلا اينكه آيا ذهن متمايز از بدن است يا بخشي از بدن، مانند مغز است؛ يا اين پرسش كه آيا ذهن ويژگي‌هاي يكه‌اي مانند آگاهي، دارد يا خير.

کودکی و تاریخ (درباره ویرانی تجربه)

192,000 تومان
نویسنده در این کتاب مفهوم تجزیه زبانی کودکی و ارتباط آن با زمان‌مندی و تاریخی‌بودن وجود انسان را بررسی می‌کند. از این رو، نخست رابطة آیین و بازی را با اتکا به بحث‌های «لوی استروس» و رویکرد ساختارگرایانة او در تحلیل آیین‌های اقوام ابتدایی ارزیابی می‌کند. سپس رابطة هر یک از این دو مقوله را با زمان و تاریخ مورد بررسی قرار می‌دهد. آن‌گاه در پرتو نگاهی گذرا به تاریخ فلسفة زمان در غرب، مفهوم متافیزیکی «زمان گاه‌شمارانه» یا «کرونولوژیک» را نقد می‌کند و به دنبال آن مسئلة رابطة مارکسیسم و ماتریالیسم تاریخی را با «دیالکتیک» و مفهوم «هگلی»و «وساطت» مورد بحث قرار می‌دهد. در پایان نیز دربارة مفهوم «ژست» و رابطة آن با سینما و سیاست و تاریخ مطالبی را بازگو و رابطة انسان را با تاریخ بررسی می‌کند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت