کتاب دیوان وحشی بافقی (بابائی)

375,000 تومان

معرفی کتاب دیوان وحشی بافقی (بابائی)
وحشی بافقی، نام یکی از شاعران مشهور ادبیات فارسی در دوره‌ی ساسانیان است. او به عنوان یکی از شاعران بزرگ و پیشرو در زمینه‌ی شعر و ادبیات فارسی شناخته می‌شود.

اطلاعات کامل درباره‌ی زندگی وحشی بافقی محدود و غیرقطعی است، اما شعرهای او در منابع ادبی مختلف از جمله “شاهنامه” به چشم می‌خورد. وحشی بافقی به عنوان یکی از شاعران ساسانی شهرت دارد و زبان‌شناسی که از شعر وی بهره برده‌اند نشان می‌دهد که شعرهای او با اصول تخلص و فنون ساختاری زبان فارسی مطابقت دارد.

اشعار وی عمدتا به زبان پهلوی نوشته شده‌اند که نشان‌دهنده‌ی فرهنگ و ادبیات آن دوره است. وحشی بافقی در شعرهای خود، به موضوعات مختلفی از جمله عشق، طبیعت، حکومت، و مذهب اشاره می‌کند.

شعرهای او به سبک‌ها و قالب‌های مختلف نوشته شده‌اند و از اصطلاحات فارسی و پهلوی استفاده می‌کند. موضوعات انسانی و اخلاقی نیز در شعرهای وحشی بافقی به چشم می‌خورد و او با استفاده از زبان شاعری، احساسات و ارزش‌های انسانی را به تصویر می‌کشد.

شعرهای وحشی بافقی به عنوان یکی از گوهرهای ادبیات فارسی و نماد تاریخی و فرهنگی ایران تا به امروز ادامه دارد و مورد مطالعه و بررسی علاقه‌مندان به ادبیات و شعر فارسی قرار دارد. اثر و تأثیر وحشی بافقی در ادبیات فارسی به‌عنوان یکی از شعرای برجسته و مرموز این دوره بی‌قید و شرط است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب دیوان وحشی بافقی (بابائی)

نویسنده
کمال الدین وحشی بافقی
مترجم
پرویز بابایی
نوبت چاپ 14
تعداد صفحات 522
نوع جلد جلد سخت
قطع وزیری
سال انتشار 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
شعر ایرانی
نوع کاغذ ———
وزن 890 گرم
شابک
9789643510213

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.89 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب دیوان وحشی بافقی (بابائی)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کار

45,000 تومان
«این روزها در هر شرکتی حداقل یک نفر هست که آرام آرام به سمت دیوانه شدن می‌رود.» باب اسلاکوم مضطرب و خسته است و از کارش می‌ترسد. پس چرا بیش از هر چیز دنبال فرصتی است تا بتواند در گردهمایی بعدی شرکت سخنرانی کند؟ هلر، در این کتاب طنزآمیز و تیره، ما را به گردشی در گردونه دیوانه‌کننده کار می‌برد. محل کار هلر مهد پارانویا، تهور و شوخی‌های تهوع‌آور است و تا ابد پرسشی دیرین بر آن سایه افکنده است؛ واقعا کیست که این نمایش را اداره می‌کند؟ کار یکنواخت و ملال‌آور روزانه‌مان، وقتی به قلم هلر در بیاید، هیچ‌وقت آن‌قدرها هم پوچ به نظر نمی‌رسد.
سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب كيفيت زندگی شاخص توسعه اجتماعی

70,000 تومان
معرفی کتاب كيفيت زندگی شاخص توسعه اجتماعی کیفیت زندگی مفهوم است که از نیمه دوم قرن بیستم مورد توجه نظریه پردازان قرار گرفت. اما این سازه، مفهوم جدیدی نیست و سابقه در فلسفه یونان دارد. ارسطو از آن به شادکامی نام برده و فیلسوفان جدید همچون ژان پل سارتر و دیگران به آن توجه داشته اند و مفاهیمی همچون بیشترین فایده برای بیشترین افراد را تعریف نموده اند.برای مفهوم کیفیت زندگی می توان سه دوره متصور شد، تا دهه 1970 کیفیت زندگی معطوف به انگاره های مادی و پیامد رشد اقتصادی بود، از دهه 1970 کیفیت زندگی ابعاد اجتماعی تر یافت و شامل مواردی همچون رشد، حفظ منابع طبیعی، محیط زیست و … را دربر گرفت و در دهه 1990 بحث از کیفیت زندگی با مواردی همچون سرمایه اجتماعی، همبستگی اجتماعی، عدالت اجتماعی و … همراه شد. امروزه کیفیت زندگی به عنوان عنصری کلیدی در سیاست گزاری و بررسی سیاست های حوزه عمومی مورد بحث قرار گرفته است. این کتاب تلاشی است در راستای به کارگیری مفهوم کیفیت زندگی به عنوان شاخص توسعه اجتماعی در سیاست گزاری های توسعه ای در ایران.

خاطراتی ازسازمان افسران حزب توده ایران

16,000 تومان
کتاب حاضر،‌ بیان گوشه هایی ازتاریخ میهن ماست ازدوره رضا شاه تاانقلاب ١٣٧٥ . مولف به سهم خود کوشیده است رویدادها وتحولات سیاسی واجتماعی راکه درساختن آن نقش داشته یا شاهد آن ها بوده است توضیح دهد. این خاطرات در آبان ماه ١٣٧٤ درگفتگو باحمید احمدی درچارچوب ((طرح تاریخ شفاهی چپ ایران)) دربرلین شکل گرفته است و مرتضی زربخت درآن تلاش کرده است دربیان رویدادها ازمنظر امروز به گذشته نگاه نکند ونگرش ودیدگاه جدید خود رادرآن دخالت ندهد ؛ زیرا، مداخله دادن قضاوت ها وداوری های امروز دربیان وقایع گذشته موجب حذف یا دستکاری آن وقایع می شود که با هدف بازگویی خاطرات مغایرت دارد.

هخامنشیان فرمانروایان جهان باستان

220,000 تومان
در این کتاب خواهید خواند که چگونه کوروش کبیر نخستین جهانگشای خوشنام تاریخ و نماد «جهانگیری ایرانی» و داریوش بزرگ نماد «جهانداری ایرانی» در عرصۀ تاریخ پدیدار شدند و «صلح پارسی» بر پایۀ همزیستی و مدارای قومی و دینی ملت‌ها شکل گرفت، بیش از دو سده پایید و سرانجام به دست یک جهانگشایی ویرانگر نابود شد. افزون بر این، ویژگی‌های مهم تمدن و فرهنگ هخامنشی و نمونه‌های برجسته هنر و معماری این دوره به‌ویژه بناهای شکوهمند تخت‌جمشید معرفی خواهند شد.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب مقلدها

75,000 تومان

معرفی کتاب مقلدها

کتاب مقلدها اثر گراهام گرین، داستان سه نفر با نام‌های براون، جونز و اسمیت است که در یک کشتی هم‌سفر می‌شوند و سرنوشتشان به هم گره می‌خورد. آن‌ها به کشور هائیتی می‌روند که دووالیه با سازمان مخوفش، تون‌تون مکوت، حکومتی دیکتاتوری در آن‌ بنا نهاده. گرین در این کتاب بیان می‌کند ما همه مسخره‌بازانی هستیم که در مسخره‌بازی بزرگ زندگی گرفتار شده‌ایم.

درباره‌ی کتاب مقلدها

کتاب مقلدها (The Comedians) یکی از مفصل‌ترین و لذت‌بخش‌ترین رمان‌های گراهام گرین (Graham Greene) است. داستان این کتاب را شخصیتی به نان براون روایت می‌کند که صاحب هتلی در پورتو پرنسِ جزیره‌ی هائیتی است. او قصد دارد که هتل خودش را در این منطقه بفروشد؛ به‌همین‌خاطر با یک کشتی موسوم به مده‌آ از آمریکا به هائیتی می‌رود و در این سفر، با چند شخص دیگر آشنا می‌شود. از جمله آقا و خانم اسمیت که فکر می‌کنند گیاه‌خواری درمان خشونت و ظلم در هائیتی است و می‌خواهند در آن‌جا یک مرکز گیاه‌خواری دایر کنند. البته راوی کتاب اعتقاد دارد که مردم هائیتی چاره‌ای جز گیاه‌خواری ندارند؛ زیرا گوشتی نصیبشان نمی‌شود که بخورند! دیگر شخصیت کتاب مقلدها جونز است که خود را سرگرد جونز معرفی می‌کند؛ اما براون به او شک دارد و احساس می‌کند این عنوان جعلی است. وقتی جونز از دست حکومت فرار می‌کند و به هتل براون پناه می‌برد، این شک به یقین بدل می‌شود. یک فروشنده‌ی داروی دوره‌گرد و سیاه‌پوستی غمگین به نام آقای فرناندز، دیگر مسافران کشتی مده‌آ هستند که هر یک با افکاری در سر، به کشور هائیتی می‌روند. براون چندین ماه قبل از هائیتی فرار کرده بوده و حال برای فروش هتل و دیدار با معشوقه‌اش، که همسر سفیر آمریکای جنوبی است، به آن‌جا سفر می‌کند. اما علت فرار او چه بوده؟ دکتر فرانسوا دووالیه که طرفدارانش او را پاپا دوک (بابا دکتر) می‌خواندند، با زدوبندهای سیاسی در سال 1957 رئیس‌جمهور هائیتی شد. کشوری که بین کوبا و جزیره‌ی پورتوریکو قرار دارد. در سال 1959 علیه او کودتا شد و دووالیه در واکنش، کارکنان ارشد ارتش را اخراج و نوعی پلیس شبه‌نظامی با نام تون‌تون مکوت (لولو خورخوره) را جایگزین ارتش کرد. این گروه هر کسی را که سر راهشان قرار می‌گرفت تا حد مرگ کتک می‌زدند و اعمال ظالمانه و وحشتناکی از آن‌ها سر می‌زد. گراهام گرین بعضی از این اعمال وحشتناک را در رمان مقلدها شرح داده است. کشور هائیتی تا مدت‌ها تحت سلطه‌ی رژیم دیکتاتوری دووالیه بود و مردم آن در وحشتی سراسری به سر می‌بردند. به همین علت بود که براون تصمیم گرفت از این کشور فرار کند.