کتاب زنان و نظریه اجتماعی و سیاسی

70,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب زنان و نظریه اجتماعی و سیاسی ، مناظره و گفتگو های جاری

ساختار هوشمندانه کتاب حاضر ، آن را به مقدمه ای روشن در بحث رابطه میان مطالعات فمینیستی و مناظرات جاری در اندیشه اجتماعی و سیاسی تبدیل می کند.
چارچوب کتاب از مقولات سنتی فراتر رفته ، چشم اندازها را از دیدگاه زنان به گونه ای مورد بحث قرار می دهد که به ترمیم طرحی نو از اندیشه معاصر زن محور می پردازد.در کلیه بحث ها ، با تدابیر و ساختاری مشترک خواننده را از طریق مجموعه ای از پرسش و نقدهای زنانه بر انگاره های موجود و جدید هدایت می کند و بحثی را در مورد چگونگی کاربرد این مباحث در حیات اجتماعی و عرصه سیاست معاصر از طریق بررسی یک مورد پژوهشی مفید شکل می دهد.این کتاب با نثری روشن ، فشرده و بدیع به تحلیل نظام یافته از طیف وسیعی از آثار موجود می پردازد و در عین حال تداوم اهمیت وارزش چشم اندازهای فمینیستی را نشان می دهد.
جانیس مک لافین سیاست و جامعه شناسی را در دانشگاه نیوکاسل تدریس می کند. او تجربه وسیعی در تدریس در رشته های جامعه شناسی ، مطالعات زنان و سیاست دارد. حوزه های مطالعاتی مورد علاقه او نظریه فمینیستی و شکل گیری متقابل فناوری و جامعه است .

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب زنان و نظریه اجتماعی و سیاسی

نویسنده
جانیس مک لافین
مترجم
حمیرا مشیرزاده
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 312
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1389
سال چاپ اول 1389
موضوع
فمنیست
نوع کاغذ تحریر
وزن 345 گرم
شابک
9789647768672

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.345 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب زنان و نظریه اجتماعی و سیاسی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

زال و رودابه

149,500 تومان
محسن دامادی ، زاده ۱۳۳۸ - کرمان، کارگردان و فیلم‌ نامه ‌نویس اهل ایران است. وی که بیشتر به عنوان فیلم‌نامه‌نویس شناخته می‌شود، سینمای حرفه‌ای را با فیلم «آپارتمان شماره ۱۳» به کارگردانی یدالله صمدی به عنوان نویسنده آغاز کرد.وی فعالیت هنری را با نگارش داستان های کوتاه آغاز کرد. او سینمای حرفه ای را با فیلم «آپارتمان شماره 13» به کارگردانی یدالله صمدی به عنوان نویسنده تجربه کرد.
سفارش:0
باقی مانده:1

پلیس علمی

71,250 تومان
پیشرفت علوم و فناوری در یکی دو قرن گذشته آثار خود را در همه زمینه ها و از جمله وسایل و ابزار کشف و اثبات جرایم آشکار ساخته است. شهادت و اقرار، به ویژه در مواردی که تحت شکنجه، تهدید، اکراه و اغوا اخذ شده باشد، بتدریج اعتبار مطلق خود را از دست دادند و در برخی موارد نیز، علم روان شناسی مقرون به صحت بودن آنها را مورد تردید قرار داد. چنین است که دوره دلایل قانونی سپری می شود و دوره اقناع وجدانی قاضی که از آن به آگاهی به علم قاضی نیز تعبیر می شود، فرا می رسد. در این دوره، دلایل علمی بتدریج جایگاه خاصی می یابد؛ تا آنجا که شهادت و اقرار نیز در مواردی با محک آن سنجیده می شود و علم جدیدی به نام جرم یابی، بر شاخه های علوم جنایی افزوده می شود و پا به پای توسعه و پیشرفت علوم تجربی، امکانات علمی و محکمه پسند بیشتر و مؤثرتری برای کشف و اثبات جرم، فراروی پلیس و محاکم قرار می گیرد. تردیدی نیست که پلیس علمی در کشور ما نسبتاً نوپاست  و به همین دلیل، منابع و متون کافی و متناسب با نیاز روز در دسترس دانش پژوهان قرار ندارد. کتاب حاضر با این دید تدوین یافته و نگارنده تلاش کرده است در دو فصل نکات مهم و ضروری و در عین حال کاربردی در زمینه تشخیص هویت افراد، بررسی صحنه جرم، جمع آوری دلایل و مدارک جرم و امکانات بالقوه علمی و فنی کشف جرایم را ارائه دهد.

چگونه ساده تر زندگی کنیم

150,000 تومان
کتاب « یک زندگی ساده تر» (راهنمای آرامش،آسایش و روشنی بیشتر) نوشته « آلن دوباتن» توسط نشر نخستین منتشر شده است. ما در دنیایی پیچیده، دیوانه‌وار و پر سر و صدا زندگی می‌کنیم که پر از اطلاعات، محصولات، ایده‌ها و نظرات بسیار است. در نتیجه، بسیاری از ما در آرزوی سادگی هستیم: زندگی کم‌نظیر، آرام‌تر و کمتر به هم ریخته‌تر.این کتاب راهنمای زندگی ساده‌تری است که ما می‌خواهیم و شایسته آن هستیم. در آن با ذن بودیسم، معماری مدرنیستی، صومعه‌ها، روانکاوی و اینکه چرا سه دوست خوب و چند وسیله ارزشمند کافی است، آشنا می‌شویم. این کتاب با رویکردی روان‌شناختی ما را به سمت سادگی درونی نیز راهنمایی می‌کند. ما برای مدت طولانی در بیش از حد، بهم ریختگی و سردرگمی غرق شده ایم. یک زندگی ساده تر به ما کمک می کند تا وضعیت ایستا را تنظیم کنیم و روی آنچه واقعا مهم است تمرکز کنیم.
سفارش:0
باقی مانده:2

کتاب شب نشینی با شکوه

95,000 تومان
معرفی کتاب شب نشینی با شکوه “شب نشینی باشکوه” اثری است از “غلامحسین ساعدی” ملقب به “گوهرمراد” که مجموعه ای از داستان های کوتاه این نویسنده و نمایش نامه نویس پرآوازه ی ایرانی را در بردارد. آنچه در “شب نشینی باشکوه” با آن مواجه هستیم، یکی از نخستین تلاش های صورت گرفته در پی ریزی شیوه ای از داستان نویسی است که در آن جهان اشباح و مردگان همراه با فضایی وهم آلود ارائه شده است. آنچه “غلامحسین ساعدی” در به تصویر کشیدن آن در این مجموعه داستان، تاکید داشته، نمایی از پوچی، یکنواخت بودن، و ملال های زندگی کارمندی است که به خوبی هم از پس آن برآمده است. او در بستری از فضاسازی های وهم آلود، دغدغه ها و مشکلات اجتماعی مربوط به زندگی روزمره ی این قشر از جامعه را توصیف می کند و وحشت و اضطراب ناشی از این سبک زندگی را در خلال عملکرد و رفتار هر کدام از شخصیت ها به تصویر می کشد. این دوازده داستان خواندنی و تامل برانگیز که خط فکری مشابهی دارند عبارت اند از: «شب نشینی باشکوه»، «چتر»، «حادثه به خاطر فرزندان»، «ظهر که شد»، «مراسم معارفه»، «سرنوشت محتوم»، «استعفانامه»، «خواب های پدرم»، «مفتش»، «دایره ی درگذشتگان»، «مسخره نوانخانه» و «مجلس تودیع». زندگی کارمندی در صحنه های مختلفی در این مجموعه به توصیف کشیده شده است و یک صحنه مراسمی از تودیع کارمندان بازنشسته ی شهرداری است. صحنه ی دیگر داستان ویرانی کارمند اداره ی ثبت آمار و احوال بوده و بعدی به تعویض روسای این اداره به صورت پیاپی می پردازد. یکی از ترس کارمندی که نگران است به اختلاس متهم شود سخن می گوید و دیگری بحث و جدل های کارمندان بر سر به رخ کشیدن فرزندانشان می باشد. وجه مشترک تمام این داستان ها همانطور که مشاهده می شود، زندگی کارمندی بوده و این مساله در فضایی سرد و موقعیت هایی گریزناپذیر وصف می شود. .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت