کتاب زند هومن یسن

85,000 تومان

معرفی کتاب زند هومن یسن
کتابی که «زند وهومن یسن» یا معمولا «بهمن یشت» خوانده می شود، شامل یک رشته حوادثی است راجع به آینده ملت و دین ایران که اورمزد وقوع آنها را به زرتشت پیشگویی می کند. این پیش آمدها، هرکدام در دوره مشخصی اتفاق می افتد، دوره ماقبل آخر که هنگام تاخت و تاز «دیوان ژولیده موی از تخمه خشم» و اهریمن نژادان چرمین کمر است، قسمت عمده متن کتاب را تشکیل می دهد.

در این دوره، زنگیان و آوارگان و فرومایگان، سرزمین ایران را فرا گرفته، همه چیز را می سوزانند و می آلایند و تباه می کنند، تا آنجا که روستای بزرگ به شهر و شهر بزرگ به ده و ده بزرگ به دودمانی مبدل می شود و از آن دودمان بزرگ چیزی جز مشت استخوان بازنمی ماند. این تغییرات قهقرایی نه تنها بر مردمان؛ بلکه بر جانوران و رستنیها و عناصر طبیعت نیز طاری می گردد.

در زمین و آسمان، نشانیهایی نظیر پاره ای از نشانیهایی که در تورات و انجیل نیز آمده است، پیدا می آید. در خورشید لکهایی ظاهر می شود، شیوع جنایات، بایری زمین، فساد جسمانی و روحانی مردم از علامات این دوره است.

افسار دیو خشم گسیخته می شود و به همه چیز لطمه وارد می آورد. احکام و سنن، دیگر مراعات نمی شود، بادهای گرم و سرد می وزد؛ ولی باران نمی بارد.

این احوال همواره سخت تر و تاریکتر می شود و اهریمن پیروزمندی خود را به آواز بلند اعلام می دارد؛ اما ناگهان در امید باز می شود و کتاب با لحن خوشبین تری به پایان می رسد

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب زند هومن یسن

نویسنده
صادق هدایت
مترجم
———
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 240
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1397
سال چاپ اول ——
موضوع
گردآوری و تلفیق
نوع کاغذ ———
وزن 292 گرم
شابک
9789643512231

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.292 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب زند هومن یسن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب حیدر بابای شهریار

250,000 تومان
معرفی کتاب حیدر بابای شهریار حیدربابایا سالام یا حیدربابایه سلام (به فارسی: سلام بر حیدربابا) که اغلب به صورت کوتاه «حیدربابا» خوانده می شود، نام منظومه ای است به ترکی آذربایجانی از محمدحسین شهریار. این اثر در ۱۲۱ بند نوشته شده است که ۷۶ بند آن متعلق به قسمت نخست میباشد. .

روایت‌های خاندان رستم و تاریخ‌نگاری ایران

320,000 تومان
كتاب حاضر با نگاهي نو به حماسه‌هاي ايراني مي‌نگرد، حماسه‌هايي كه بر اثر پرتو جاودانه‌ي شاهنامه كم‌تر به چشم آمده‌اند . اگر نيز ديده شده‌اند نه چنين يك‌دست و در مجموعه‌اي مرتبط، بلكه با هدف انكار ارزش وجودي آن‌ها يا صرفا وظيفه‌شناسي ادبي و مقايسه‌ي نظم آن‌ها با شاهنامه، شاهكار زبان پارسي، بوده است. اين كتاب، گذشته از كشف اين حماسه‌ها به شكل مجموعه‌اي به‌هم پيوسته، به كاركرد تاريخ‌نگاري و مشروعيت‌بخشي آنان توجهي همه‌جانبه مبذول داشته است كه بدون شك دست كم به كار تاريخ اشكانيان خواهد آمد، بماند كه چنين رويكردي در كل تاريخ ايران نيز راه‌گشا خواهد بود. كتاب اگرچه با اشعار حماسي سر و كار دارد، عمدتا با متد تاريخي نگاشته شده و يكي از اهداف آن مسئله‌ي تاريخ‌نگاري ايرانان و حافظه‌ي تاريخي آنان است، امري كه تصور غالب امروزي به ويژه در پژوهش‌هاي غربي وجود آن را به ديده‌ي انكار مي‌نگرد. ساقي گازراني، در سال 2007 دكتراي خود را در رشته‌ي تاريخ از دانشگاه ايالتي اوهايو دريافت كرده، و از همان زمان به بعد به پژوهش و انتشار آثاري درباره‌ي ابعاد گوناگون ژانرهاي ادبي و تاريخي سده‌هاي ميانه ايران پرداخته است.

مقدمه‌ای بر فلسفه ذهن

295,000 تومان
فلسفه ذهن چيست؟ شايد بتوان گفت فلسفه ذهن مطالعه پرسش‌هاي فلسفي مربوط به ذهن و ويژگي‌هاي آن است ـ مثلا اينكه آيا ذهن متمايز از بدن است يا بخشي از بدن، مانند مغز است؛ يا اين پرسش كه آيا ذهن ويژگي‌هاي يكه‌اي مانند آگاهي، دارد يا خير.

مبانی برنامه ریزی صنعت گردشگری

3,100 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته‌های جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری و مدیریت جهانگردی در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی دروس «جغرافیا و صنعت توریسم»، «شناخت صنعت گردشگری»، «برنامه‌ریزی توسعه جهانگردی»، «جغرافیای جهانگردی عمومی»، هر کدام به ارزش 2 واحد، همچنین رشته جغرافیا با گرایش برنامهریزی توریسم در مقطع کارشناسی ارشد به‌عنوان منبع فرعی درس «تکنیکها و مدلهای برنامه‌ریزی توریسم» به ارزش 2 واحد، در رشته جغرافیا و برنامه‌ریزی توریسم در مقطع کارشناسی ارشد به‌عنوان منبع اصلی درس «برنامه‌ریزی توریسم 1: طرح‌های کلان» به ارزش 2 واحد تدوین شده است. امید است علاوه بر جامعه دانشگاهی، سایر علاقه‌مندان نیز از آن بهره‌مند شوند.
فهرست:
پیشگفتار مقدمه فصل اول: کلیات فصل دوم: اصول صنعت گردشگری فصل سوم: توسعه صنعت گردشگری فصل چهارم: مدیریت صنعت گردشگری فصل پنجم: بازاریابی صنعت گردشگری منابع و مأخذ واژه‌نامه در پایان هر فصل مبحثی با نام «چند پرسش و تأمل» آمده است

شخصیت رنسانس … فرانسیسکو پیثارو

2,800 تومان
« فرانسیسکو پیثارو » در تروخیوی اسپانیا شهری با قدمتی بیش از دو هزار سال به دنیا آمد . این شهر یکی از همان دژهای قرون وسطایی بود که بر فراز تپه‌ای بنا شده بود و دیوارهای بلندی از سنگ خارا داشت که از شهر حفاظت می‌کرد . ثبت تولد ، مرگ و ازدواج در کلیسا ، دادگاه یا در خانواده و یا بر جلد کتاب مقدس در آن روزگار کاری رایج بود ، اما هیچ سند ثبت شده‌ای از تولد فرانسیسکو پیثارو به دست نیامده است . تاریخ واقعی تولد او برای مورخان همچنان یک راز است . اما آنها بر این باورند که او بین سال‌های ١٤٧١ و ١٤٧٥ به دنیا آمده است. برخی از مورخان ادعا می‌کنند او پس از تولد روی پله‌های یک کلیسای محلی رها شده بود و برخی دیگر می‌گویند او در میان خوک‌ها بزرگ شده و ماده خوکی به او شیر داده است . البته این ادعا شایعه‌ای بی‌اساس بیش نیست . در واقع سرهنگ گونسالو پیثارو ، پدر فرانسیسکو ، افسر ارتش بود. سربازانش او را به سبب رشادت‌هایش در نبرد با ایتالیایی‌ها « رومن » و به سبب قامت رشیدش « بلند » می‌نامیدند . مادر وی ، خدمتکار بود و پدر و مادرش هر کدام تعدادی برادر ناتنی به فرانسیسکو ارزانی کردند . او هیچگاه به مدرسه نرفت و هرگز خواندن و نوشتن نیاموخت ، با این حال او به دنبال ماجرا ، هیجان و مهم‌تر از همه ثروت فراوان بود . کتاب « پیثارو » مجلدی دیگر از مجموعه شخصیت‌های تأثیرگذار دوره رنسانس است که در ١١٠ صفحه راهی بازار نشر شده است .