کتاب شعر زمان ما 10 نادر نادر پور

145,000 تومان

معرفی کتاب شعر زمان ما 10 نادر نادر پور
نادرنادرپور (روز شانزدهم خردادماه 1308 ه. ش) در تهران به دنیا آمد.

دوران دبستان و دبیرستان را در شهر زادگاهش سپری کرد. او به سال 1328 برای تکمیل معلومات خود، در زبان و ادبیات فرانسه به این کشور رفت و سه سال بعد به تهران برگشت.در همین دوران علاقه ی خود را از دوران نوجوانی و جوانی به شعر و سیاست پنهان نمی کرد. مثل بسیاری از شاعران و نویسندگان آن ایّام به عضویّت سازمان جوانان حزب توده درآمد.

اما او هم مثل فریدون توللی و نصرت رحمانی و اخوان ثالث و احمد شاملو و آل احمد از سیاست حزبی روی برگرداند و به شعر و شاعری پرداخت. شعر زمان ما نام عام کتاب هایی بود که آقای محمد حقوقی، به همّت انتشارات نگاه، هر فصل یکی از مجلدات آن را منتشر می کرد.

.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب شعر زمان ما 10 نادر نادر پور

نویسنده
فیض شریفی
مترجم
———
نوبت چاپ 3
تعداد صفحات 471
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1400
سال چاپ اول ——
موضوع
شعر معاصر
نوع کاغذ ———
وزن 420 گرم
شابک
9789643517632

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.42 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب شعر زمان ما 10 نادر نادر پور”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

راز و رمز استدلال و مجاب کردن دیگران

42,000 تومان
چرا گاهی قادر به مجاب کردن یک فرد نیستید؟ چرا نمی‌توانید نظری که به آن اطمینان دارید به شخصی اثبات کنید؟ اگر تا به حال با خود این فکرها را کرده‌اید، پس این کتاب را بخوانید. نکته مهمی که ما اغلب آن را فراموش می‌کنیم اهمیت شخصیت مقابل و طرز ارائه استدلال‌هایمان برای پذیرش آن است. این کتاب در مورد استدلال و مجاب کردن دیگران اسراری را افشا می‌کند که تا به حال در زندگی و در هیچ کتابی نیافته‌اید. در این کتاب راز و رمز مجاب کردن دیگران را به  صورت سازماندهی‌شده می‌خوانید. از طریق این کتاب شما می‌توانید با توسل به نشانه‌های ظاهری و با روشی بسیار ساده به شخصیت مخاطب‌تان پی ببرید و همچنین راهکارهای بی‌نظیری را یاد بگیرید. زمانی واقعاً حق با شماست ولی مستأصل شده‌اید و نمی‌توانید به هیچ طریقی شخص مقابل‌تان را مجاب کنید، با توسل به راهکارهای این کتاب بدون آن‌که مخاطب متوجه شود او را به کاری که می‌خواهید ترغیب می‌کنید.

قصه های بند

85,000 تومان
قصه های بند داستان رنج و درد انسان های مبارز در زندان های رژیم پهلوی برای آزادی و عدالت است. مردانی که با گوشت و پوست و استخوان تاوان کارهایی ساده مثل کتاب خواندن، اعتراض صنفی، یا سر فرو نیاوردن در برابر صاحب قدرتی را می دهند و متحمل فشار طاقت فرسای شکنجه های جسمی و روحی می شوند، در کتاب قصه بسیاری از مبارزان ملی و سیاسی که تا مرگ ایستادند روایت می شود و در کنار آن از کارگران، دهقانان، معلمان، دانشجویان و افراد معمولی سخن گفته می شود، که همه گرفتار پنجه ی غدار دیکتاتوری و استبداد فردی شده اند. درویشیان این قصه ها را در دوران زندان خود نوشته و در سال ۱۳۵۶ به پایان رسانده و به بازنویسی آن در سال ۱۳۵۸ انجام یافته و امروز پس از نزدیک به چهار دهه به قامت کتاب در آمده است…

فن سینما و بازیگری در سینما

156,000 تومان
فن سینما و بازیگری در سینما نویسنده فسوالودایلاریونوویچ پودوفکین مترجم حسن افشار نوبت چاپ 7 تعداد صفحات 350 قطع و

گرافیک مطبوعاتی

قیمت اصلی: 116,000 تومان بود.قیمت فعلی: 38,036 تومان.
نویسنده دکتر کامران افشار مهاجر مترجم  ————— نوبت چاپ 14 تعداد صفحات 232 نوع جلد شومیز قطع وزیری سال نشر

کتاب حرف بزنم یا نزنم

80,000 تومان
معرفی کتاب حرف بزنم یا نزنم کتاب «حرف بزنم یا نزنم» مجموعه داستانی از عزیز نسین، نویسنده اهل ترکیه است. این کتاب اولین بار در سال 1967 منتشر شد و یکی از پرفروش ترین کتاب های این نویسنده است که با ترجمه های زیادی در سراسر جهان به فروش می رسد. این کتاب با ترجمه ثمین باغچه بان در 240 صفحه توسط انتشارات نگاه در سال 1396 در ایران منتشر شده است.عزیز نسین لحنی طنز دارد و داستان هایش واقع گرایانه است. اگرچه خواندن هر داستانی از نسین از نظر شباهت فضایی به ایران می تواند برای خوانندگان فارسی زبان ملموس تر و قابل درک تر باشد. فضای نوشته های عزیز نسین با مردم و جامعه گره خورده است. او در داستان هایش از طیف وسیع تری از افراد استفاده می کند و ضمن خنداندن مخاطب، لایه های غمگین و واقعی جامعه را به آنها معرفی می کند.محمد نصرت معروف به عزیز نسین (۲۰ دسامبر ۱۹۱۵ – ۶ ژوئیه ۱۹۹۵) نویسنده، مترجم و طنزنویس اهل ترکیه بود.پس از خدمت افسری حرفه‌ای، نسین سردبیری شماری گاهنامه طنز را عهده‌دار شد. دیدگاه‌های سیاسی او منجر به چند بار به زندان رفتن شد. بسیاری از آثار نسین به هجو دیوان‌سالاری و نابرابری‌های اقتصادی در جامعهٔ وقت ترکیه اختصاص دارند. آثار او به بیش از ۳۰ زبان گوناگون ترجمه شده‌اند. بسیاری از داستان‌های کوتاه او را ثمین باغچه‌بان، احمد شاملو، رضا همراه و صمد بهرنگی به فارسی ترجمه کرده‌اند. عزیز نام پدرش بود و او این نام را به عنوان نام مستعار خود انتخاب کرد. همچنین نسین در زبان ترکی به معنای تو چه کاره‌ای یا تو چه هستی است.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت