کتاب قصه های بهرنگ

350,000 تومان

معرفی کتاب قصه های بهرنگ
صمد بهرنگی (2 تیر 1318 9 شهریور 1347)، معروف به بهرنگ، داستان نویس، محقق، مترجم، و شاعر ایرانی بود. معروف ترین اثر او داستان «ماهی سیاه کوچولو» است.

بهرنگی در 1339 نخستین داستان منتشر شده اش را با عنوان «عادت» نوشت. که با «تلخون» در سال 1340، «بی نام» در 1342، و داستان های دیگر ادامه یافت.

او ترجمه هایی نیز از انگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی و از فارسی به ترکی آذربایجانی (از جمله ترجمه شعرهایی از «مهدی اخوان ثالث»، «احمد شاملو»، «فروغ فرخزاد»، و «نیما یوشیج») انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمع آوری فولکلور آذربایجان و نیز در مسائل تربیتی از ایشان منتشر شده ، برخی از آثار «صمد بهرنگی» با نام مستعار چاپ شده است.

از جمله نامهای مستعار ایشان می توان به: «ص. قارانقوش»، «چنگیز مرآتی»، «صاد»، «داریوش نواب مراغی»، «بهرنگ»، «بابک بهرامی»، «ص.

آدام»، و «آدی باتمیش» اشاره کرد. صمد در سال 1318 در محله چرنداب شهر تبریز به دنیا آمد.

پدرش زهتاب بود. پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، در مهر 1334 به دانشسرای مقدماتی پسران تبریز رفت، که در خرداد 1336 از آنجا فارغ التحصیل شد.

از مهر همان سال آموزگار بود، و تا پایان عمر در «آذرشهر»، «ممقان»، «قاضی جهان»، «گوگان»، و «آخی جهان» در استان آذربایجان شرقی، تدریس کرد. در مهر 1337 برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی، به دوره ی شبانه «دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز» رفت، و هم زمان با آموزگاری، تحصیلش را تا خرداد 1341 و دریافت گواهی نامه پایان تحصیلات ادامه داد.

وی در کتاب «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» کلمات عربی به عاریت گرفته شده از عربی را، بخش بزرگی از اشتراک زبان های رایج ایرانی از جمله ترکی آذری با فارسی دانسته است

مثل قارچ زاده نشدم بی پدر و مادر، اما مثل قارچ نمو کردم، هر جا نمی بود به خود کشیدم و شدم معلم روستاهای آذربایجان،پدرم می گوید اگر ایران را بین ایرانیان قسمت کنند، از

این بیشتر سهم تو نمی شود. ” این سخن صمد است، معلم کودکان، قصه نویس بچه ها، انسانی که غمخوار کودکان برهنه پا بود و دغدغه اش آموختن به آنها و بالنده تر کردنشان، صمد دیر نپائید، جوان بود

که ارس همان رودخانه ای که به آن عشق می ورزید، جانش را ستاند و دغدغه هایش ماند برای بازماندگان.

اما دریغا که کسی همانند صمد بهرنگی نه آمد و نه شد…

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب قصه های بهرنگ

نویسنده
صمد بهرنگی
مترجم
———
نوبت چاپ 9
تعداد صفحات 391
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ———
وزن 400 گرم
شابک
9789643518554

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.4 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب قصه های بهرنگ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

هرگز به ترول ها اعتماد نکن-18

5,000 تومان
مدرسه نابود کنندگان اژدها-١٨ ویگلاف از این که به م.ن.ا. برمی گردد و به کلاس دوم می رود بسیار ذوق زده است! اما از این که برادر کوچک شیطانش هم با او به مدرسه می آید چندان خوشحال به نظر نمی رسد. همچنین از این که باید دوست یک کلاس اولی باشدکه یه ترول گنده بک است، به هیچ وجه خوشحال نیست، ترولی که دروغ های شاخدار می گوید و فکر می کند که دست انداختن دیگران، به خصوص ویگلاف، کار جالبی است

باستان شناسی جوامع ایران باستان

14,000 تومان
کتاب حاضر را یکی از باستان شناسان اروپایی (اَسکالونه) درباره گاه نگاری باستان شناسی ایران در هزاره سوم پیش از میلاد، یعنی زمان اوج شکل گیری نخستین شهرها و دولتهای اولیه، به زبان ایتالیایی نوشته است. موضوع کتاب مطالعه چگونگی پایه گیری و تغییرات فرهنگی در ایران در زمانی بین حکومت سلسله اوان تا پایان دوره سوکال ماخ است. نویسنده پیش فرضهای مربوط به هزاره سوم پ.م. فلات ایران را به نقد کشیده و نظریات خود را به روشنی بیان کرده است. نقطه اوج کار اسکالونه در تشریح وضعیت هنری و باستانی مناطق جنوب شرق ایران است. در این کتاب قطبهای مستقل فرهنگی و به ویژه درجات دفع و جذب موجود بین واحدهای غیر شبیه به هم شناسایی و تعریف می شود و در این کار توجه خاصی به مسائل مربوط به گاه نگاری هزاره سوم پ.م.، که اغلب ناروشن و مبهم بوده، شده است.

افکار مالیخولیایی در ما

99,500 تومان
این کتابی است که نادیده گرفته‌شده‌ترین اما ارزشمندترین احساسی را که می‌توانیم تجربه کنیم، تجلیل می‌کند: مالیخولیا. مالیخولیا افسردگی، خشم یا تلخی نیست. این کتاب پاسخی عاقلانه و مهربانانه به دشواری های زنده بودن است. مالیخولیا رازی است که به خوبی حفظ شده است. جشن گرفته نمی شود یا توصیه نمی شود. در عصری پر از رقابت، پر سر و صدا و دیوانه‌وار، نسبتا ناشناخته باقی می‌ماند. این کتاب با دقت طیف وسیعی از اشکال قابل تشخیص مالیخولیا را جمع‌آوری و تفسیر می‌کند و باعث می‌شود که ما کمتر در برابر احساسات گرانبها و در عین حال گریزان مان سردرگم شویم. این کتاب با ارائه تصویری غنی و متنوع از مالیخولیا و طیف عواطف آن، خواننده را به سمت بینش عمیق‌تر، پذیرش واقعی‌تر و شفقت صادقانه‌تر برای خود سوق می‌دهد. این کتاب یک کاوش عمیق از یک احساس پیچیده از دریچه هنر، معماری، ادبیات و فلسفه. به شما کمک میکند حالات مالیخولیایی خود را تفسیر کنید و بپذیرید. از طریق مراقبه در مورد مالیخولیا، خودآگاهی را افزایش دهید. 35 نوع مالیخولیا را بررسی می کند که شامل: قرار ملاقات و مالیخولیا، تنهایی و مالیخولیا، نوجوانی و مالیخولیا، و سیاست و مالیخولیا است.
سفارش:0
باقی مانده:1

پنجاه متفکر بزرگ روابط بین‌الملل

450,000 تومان

معرفی کتاب پنجاه متفکر بزرگ روابط بین‌الملل

کتاب برتر حوزه‌ی علوم سیاسی و روابط بین‌الملل (ترجمه) در جشنواره‌ی مهرنامه در میان ۷۰ کتاب برگزیده از کتاب‌های سال ۱۳۹۴ به انتخاب داوران و مشاوران علمی مهرنامه
این کتاب می‌کوشد پیچیدگی و فریبایی بین‌الملل را از پشت عینک پرنفوذترین اندیشمندان آن به نمایش بگذارد؛ تلاشی است هم برای معرفی نظریه‌پردازانی که سهمی اساسی در نحوه‌ی اندیشیدن ما درباره‌ی روابط بین‌الملل داشته‌اند و هم آشناساختن خوانندگان با برخی از اندیشمندان بزرگی که رویدادهای بین‌المللی سال‌های آغازین سده‌ی بیست‌ویکم و گرایش‌های جدید پاگرفته در رشته‌ی روابط بین‌الملل را از لحاظ نظری و عملی روشن ساخته یا در ادامه‌ی روشنگری‌های پیشین خود بدانها پرداخته‌اند. در مورد این متفکران، ضمن ارائه‌ی چکیده‌ای از آثار هریک به همراه اطلاعاتی از زندگی‌نامه‌ی آنان، راهنمایی از مهم‌ترین آثارشان نیز برای مطالعه‌ی بیشتر معرفی شده است.

پنجاه متفکر بزرگ روابط بین‌الملل - انتشارات نی 

ملل 15 … سوئد

4,500 تومان
هر کشوری تاریخی دارد ، اما تعداد کمی توانسته‌اند همانند سوئد گذشته‌شان را با هویت امروزیشان پیوند بزنند . در سرزمینی با تنوع جغرافیایی زیاد ، وایکینگ‌های باستانی که الفبای رونیک را روی سنگ حکاکی می‌کردند ، در کنار شاخص‌های زندگی امروزی حضور دارند . تاریخ غنی سوئد از زمان آغازش از دوران یخچال‌های ماقبل تاریخ ، نقشی حیاتی در موجودیت امروزی کشور داشته است . ردِ پای پارلمان سوئد به نام ریکسداگ را در گذشته ، در قرن نهم میلادی می‌توان یافت . هرچند ریکسداگ با رشد جمعیت کشور و جایگاه سوئد در جامعه جهانی مطابقت حاصل کرده ، ماهیت اصلی آن طی قرن‌ها ، تغییر زیادی نکرده است . به همین ترتیب در سوئد امروزی هم اصولی که پیشینیان گرامی می‌داشتند ، محترم شناخته می‌شود : مثلاً مفاهیمی از قبیل آزادی فردی ، عدالت برای همه و تعهد نسبت به جامعه . حتی عشق وایکینگ‌ها به دریا ، طبیعت ، طرح‌های ظریف و کیفیت صنعتگری نیز طی سده‌ها به نسل‌های امروزی رسیده است . اما با وجود تمام این آثار که یادآور گذشته کشورند ، سوئد واقعاً کشوری امروزی است و از نظر فناوری یکی از پیشرفته‌ترین کشورهای جهان به شمار می‌رود . مردم این کشور طی چند دهه از نظر سطح زندگی ، یکی از بهترین استانداردها را داشته‌اند . « سوئد » مجلد جدید مجموعه ملل است که در ١٢٤ صفحه راهی بازار نشر شده است .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت