کتاب مجموعه اشعار نصرت رحمانی

525,000 تومان

معرفی کتاب مجموعه اشعار نصرت رحمانی
“مجموعه اشعار نصرت رحمانی” که به همت انتشارات نگاه به عرصه ی چاپ رسیده است، دربردارنده ی بیش از هفتصد صفحه از آثار “نصرت رحمانی” می باشد.در آثار “نصرت رحمانی” آنچه بیش از همه به چشم می خورد، استفاده از شعر برای بیان مستقیم و بدون سانسور درد و رنج مردم عادی است. وی حقایق تلخ و دردناکی را که در واقعیت اجتماع سو سو می زند، بی پرده و صریح ارائه می کند و درک و حس خود از این مسائل را در قالب شعر می ریزد.

این واقعیت می تواند تصویری از دنیای بین یک مرد و زن باشد یا تصویر پرسه و شبگردی در گوشه ی کریه منظری از شهر یا حتی سرگردانی یک فاحشه. کلمات او برای بیان این اتفاقات، خشن و محکم اند و خبری از مدارا و نقاب زدن بر ظاهر موضوع نیست.

“نصرت رحمانی” اشعارش را چنان طرح می زند که یک صورتگر، خطوط نقاشی اش را. در برخی از اشعار او که در این مجموعه جمع آوری شده اند، شاهد خلق مناظری از قلم شاعر هستیم که نظیرش در شعر فارسی کمتر پیدا می شود. مناظری که خواننده خود را در آن زنده می بیند و واقعیت به دور از خیال پردازی در آن به چشم می خورد. این جادوی رئالیسم “نصرت رحمانی”، همان چیزی است که اشعارش را این چنین غنی و باورپذیر می کند. شعر او زبان منحصر به فرد خود را داراست و نه تنها به مضامین نویی در آثار خود پرداخته، بلکه این کار را با ابداع واژگان و ترکیبات تازه ای انجام داده است.

مجموعه ی این خصایص سبب شد تا “نیما یوشیج”، کسی که خود پدر شعر نوی فارسی بود، اشعار “نصرت رحمانی” را هم به سبب احساسات لطیف و هم به لحاظ جرات شاعر، تکریم بنماید.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب مجموعه اشعار نصرت رحمانی

نویسنده
نصرت رحمانی
مترجم
———
نوبت چاپ 7
تعداد صفحات 720
نوع جلد زرکوب
قطع رقعی
سال انتشار 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
شعر نو
نوع کاغذ ———
وزن 500 گرم
شابک
9789643513016

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب مجموعه اشعار نصرت رحمانی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

زبان شعر امروز (3جلدی)

195,000 تومان
معرفی کتاب زبان شعر امروز (3جلدی) این پژوهش به بررسی عوامل برجسته‌ساز زبانی در دو گروه "قاعده‌افزایی" و "قاعده‌کاهی" در زبان شعر معاصر و تطبیق آنها با نمونه‌های موجود در ادبیات قدیم می‌پردازد. در این مطالعه، محتوای کتاب براساس دو دسته اصلی، یعنی "قاعده‌افزایی‌ها" و "قاعده‌کاهی‌ها"، به پنج بخش مختلف تقسیم‌بندی شده است.بخش اول کتاب، به بررسی "قاعده‌کاهی واژگانی" با عنوان "دنیای واژه‌ها" اختصاص دارد. در این بخش، به بررسی ابعاد مختلف کاهش واژگان در شعر معاصر و مقایسه‌اش با ادبیات قدیم می‌پردازیم. بخش دوم کتاب، به موضوع "قاعده‌افزایی" با عنوان "موسیقی شعر امروز" اختصاص دارد. در این بخش، برجسته‌سازی‌های زبانی مرتبط با قاعده‌افزایی در شعر معاصر بررسی می‌شود.بخش سوم کتاب، به موضوع "قاعده‌کاهی نحوی" با عنوان "ساختار نحوی زبان شعر امروز" اختصاص دارد. در این بخش، به بررسی انواع کاهش‌های نحوی در شعر معاصر می‌پردازیم.بخش چهارم کتاب، به موضوع "قاعده‌کاهی نوشتاری" با عنوان "نمایش شعر" اختصاص دارد. در این بخش، برجسته‌سازی‌های زبانی مرتبط با کاهش‌های نوشتاری در شعر معاصر مورد بررسی قرار می‌گیرد. بخش پنجم کتاب، به موضوع "قاعده‌کاهی معنایی" با عنوان "صورخیال شعر امروز" اختصاص دارد. در این بخش، به تحلیل و مقایسه فراروی‌های برجسته‌سازی زبانی در شعر معاصر و ادبیات قدیم پرداخته می‌شود.در این پژوهش، قاعده‌کاهی به عنوان مبحث مجزا مورد بررسی قرار نگرفته است؛ زیرا هر بخش به بررسی زیرمجموعه‌های مختلف آن در دو ساحت ادبیات قدیم و شعر معاصر پرداخته و نمونه‌هایی از برجسته‌سازی زبانی مورد بحث در این دو دوره مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. همچنین، هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و مقایسه زبان شعر معاصر با دستاوردهای ادبی قدیم است و به بررسی تاثیر گونه‌های مختلف برجسته‌سازی زبانی در ادبیات قدیم و شعر معاصر می‌پردازد.

پیرترین اژدهای جهان-16

5,000 تومان
مجموعه جدید «مدرسه نابودکنندگان اژدها» ماجراهای جالب «ویگلاف» پسربچه‌ای را روایت می‌کند که از دست برادرانش کتک می‌خورد و توسط پدر و مادرش استثمار می‌شود. یک روز، خواننده دوره‌گردی به او می‌گوید که یک قهرمان به دنیا آمده است ولی ویگلاف در زندگی‌اش کاری به جز سابیدن ظرف‌ها و غذا دادن به خوک‌ها بلد نیست. ویگلاف اعلامیه‌ای را که بر روی درخت اعلانات زده شده می‌بیند و به ناگاه زندگی‌اش تغییر می‌کند چرا که او تصمیم گرفته وارد مدرسه نابودکنندگان اژدها بشود و راه و رسم کشتن اژدها را یاد بگیرد. اما مشکل بزرگی که سر راه اوست این است که او حتی نمی‌تواند به یک عنکبوت آسیب برساند چه برسد به یک اژدهای غول‌پیکر! خوشبختانه او که در مدرسه دوستان خوبی پیدا کرده حالا یک سلاح مخفی نیز دارد. او بلد است که از مغز خود استفاده کند. مجموعه «نابودکنندگان اژدها» داستان‌های جالبی هستند که همه چیز را به شوخی می‌گیرند و هیچ‌چیز در این داستان‌ها از شوخی در امان نیست: خانواده ویگلاف، برادران کودن و تنبلش که مدام کتک‌کاری می‌کنند، پدر خانواده و معلم‌ها و . . . داستانهایی پر از خنده و شوخی که حتی سخت‌گیرترین خوانندگان را علاقه‌مند می‌کند.

مارتین هایدگر

75,000 تومان
مارتين هايدگر خداوندگار پنهان انديشه مدرن است. تأثير او بر متفكران نيمه دوم سده بيستم، اغلب بي آن كه تصريح شود، فراگير بوده است، مخصوصاً بر آن ملغمه‌اي كه در علوم انساني با عنوان عجيب (نظريه) شناخته مي‌شود. انديشه‌هاي هايدگر با ژرف‌ترين پيش‌فرض‌هاي عموماً ناانديشيده هرگونه كار فكري سر و كار دارد و ذات اشتياق به دانايي را مورد بازانديشي قرار مي‌دهد. در نيمه دوم سده بيستم، عمدتا تحت تأثير مستقيم يا غيرمستقيم هايدگر بود كه ديدگاه سنتي، مبني بر اين كه پژوهش فكري و علمي و در كل جست و جوي حقيقت در گوهر خود بي‌طرف يا حتا منتقد اشكال توجيه‌ناپذير اقتدار است، جاي خود را به بحث‌هايي از اين دست داد كه شوق دانستن اغلب زير نفوذ عناصر سلطه و نظارت قرار دارد. هايدگر در سال 1976 و در سن هشتاد و شش سالگي درگذشت، و امروز كار او حتا از آن زمان هم اعتبار بيشتري يافته، به ويژه در خاك اصلي اروپا كه زوال ماركسيسم به نقد راديكال هايدگر از انديشه غربي نمود تازه‌اي بخشيده است.

کتاب زند هومن یسن

85,000 تومان
معرفی کتاب زند هومن یسن کتابی که «زند وهومن یسن» یا معمولا «بهمن یشت» خوانده می شود، شامل یک رشته حوادثی است راجع به آینده ملت و دین ایران که اورمزد وقوع آنها را به زرتشت پیشگویی می کند. این پیش آمدها، هرکدام در دوره مشخصی اتفاق می افتد، دوره ماقبل آخر که هنگام تاخت و تاز «دیوان ژولیده موی از تخمه خشم» و اهریمن نژادان چرمین کمر است، قسمت عمده متن کتاب را تشکیل می دهد. در این دوره، زنگیان و آوارگان و فرومایگان، سرزمین ایران را فرا گرفته، همه چیز را می سوزانند و می آلایند و تباه می کنند، تا آنجا که روستای بزرگ به شهر و شهر بزرگ به ده و ده بزرگ به دودمانی مبدل می شود و از آن دودمان بزرگ چیزی جز مشت استخوان بازنمی ماند. این تغییرات قهقرایی نه تنها بر مردمان؛ بلکه بر جانوران و رستنیها و عناصر طبیعت نیز طاری می گردد. در زمین و آسمان، نشانیهایی نظیر پاره ای از نشانیهایی که در تورات و انجیل نیز آمده است، پیدا می آید. در خورشید لکهایی ظاهر می شود، شیوع جنایات، بایری زمین، فساد جسمانی و روحانی مردم از علامات این دوره است. افسار دیو خشم گسیخته می شود و به همه چیز لطمه وارد می آورد. احکام و سنن، دیگر مراعات نمی شود، بادهای گرم و سرد می وزد؛ ولی باران نمی بارد. این احوال همواره سخت تر و تاریکتر می شود و اهریمن پیروزمندی خود را به آواز بلند اعلام می دارد؛ اما ناگهان در امید باز می شود و کتاب با لحن خوشبین تری به پایان می رسد

فسقلی ها جلد 14

7,000 تومان
مجموعه فسقلی ها دربرگیرنده ی سی جلد کتاب است که شخصیت اصلی هر یک از آنها پسر یا دخترکوچولویی است که یک ویژگی یا عادت منفی دارد این داستان ها به گونه ای هستند که خواننده ی خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می کند و متوجه زشتی کارش می شود.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت