کتاب مرگ آرام

90,000 تومان

معرفی کتاب مرگ آرام
کتاب مرگی بسیار آرام، شرح حالی نوشته ی سیمون دوبووار است که در قالب رمان نوشته شده و اولین بار در سال 1964 انتشار یافته است.
دوبووار در این اثر، آخرین لحظات حضور خود در کنار مادر در حال مرگش را با نثری شاعرانه و زیبا به تصویر کشیده است. فرانسواز دوبووار، مادر سیمون، در حمام به زمین می خورد و استخوان رانش می شکند. فرانسواز را به بیمارستان منتقل می کنند و او حین سپری کردن دوران نقاهت، نشانه هایی از بی حالی شدید و بی میلی به غذا را از خود نشان می دهد. زمان زیادی نمی گذرد که دکترها متوجه غده ای سرطانی در روده ی کوچک او می شوند که با سرعتی زیاد در حال رشد است. سیمون و خواهرش، پوپت، برای سه ماه، نوبتی در کنار بستر مادر خود می مانند و آخرین لحظات زندگی اش را در کنار او می گذرانند.

موجود در انبار

توضیحات

کتاب مرگ آرام

نویسنده
سیمون دوبووار
مترجم
سیروس ذکاء
نوبت چاپ 10
تعداد صفحات 128
نوع جلد شومیز
قطع جیبی
سال انتشار 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
درام
نوع کاغذ ———
وزن 120 گرم
شابک
9789647948364

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.12 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب مرگ آرام”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

برگزیده ای از دیوان خاقانی

8,500 تومان
افضل الدین بدیل بن علی خاقانی از مشاهیر سخنوران زبان و ادبیات فارسی در قرن ششم هجری است. در این دفتر برآنیم تا از منظرهای مختلف این شاعر بزرگ و روزگارش و چندی و چونی زاده قریحه طبع چون دریای موّاجش را در حدّ امکان معرفی کنیم. او سخنوری است با ذهن و قریحه شاعری سرشار، زندگی او را عمّی طبیب و فیلسوف و پسر عمی حکیم و آشنا با اسرار افلاک همراهی می کند. از این رو، در اشعار خاقانی واژه ها و اصطلاحات نجومی، فلسفی و طبی به فراوانی به کار رفته که نشان از تسلط شاعر به علوم زمان خود است. خاقانی شاعری است مسلمان و شافعی مذهب و در اصول پیرو اشاعره، تأثیر این اعتقادات در جای جای سروده های او به وضوح تمام پیداست و ما به نمونه هایی از این قسم اعتقادات اشاره کرده ایم.

زبانشناسی نظری: پیدایش و تکوین دستور زایشی

286,000 تومان
 زبانشناسی نظری: پیدایش و تکوین دستور زایشی نویسنده دکتر محمد دبیر مقدم مترجم ———— نوبت چاپ 12 تعداد صفحات 816

ترجیح می دهم که نه

134,500 تومان
کتاب «ترجیح می دهم که نه» دربردارندۀ داستان «بارتلبی محرّر» هرمان ملویل و سه جستار فلسفی دربارۀ آن است توسط پویا رفویی به فارسی برگردانده شده است. در واقع این کتاب با جمع آوری دیدگاه های چندی از فیلسوفان معاصر چاپ شده است. ژیل دلوز، فیلسوف فرانسوی در مقاله خود با عنوان «بارتلبی، یا یک فرمول» به این داستان هرمان ملویل پرداخته است. «ژاک رانسیر» در مقاله دوم با عنوان «دلوز، بارتلبی و فرمول» به بررسی و تشریح بیشتر نظر دلوز دربارۀ این داستان پرداخته است. مقالۀ سوم این کتاب، «بارتلبی، یا در باب حدوث» است که در آن جورجو آگامبن وجوه دیگری از این داستان را بررسی کرده است. «بارتلبی محرر» داستان مردی است که می تواند به راحتی و باخونسردی «نه» بگوید. او فردی است که برای کار تحریر یا رونویسی در یک دفتر ثبت اسناد استخدام شده است و رفتاری متفاوت و خاص دارد. او در برابر بسیاری از درخواست هایی که از او می شود تنها یک پاسخ دارد: «ترجیح می دهم که نکنم.»

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

درمان شناختی رفتاری اختلال اضطراب اجتماعی

85,000 تومان
اختلال اضطراب اجتماعی یکی از اختلال‌هایی است که می‌تواند عملکرد افراد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. شیوع آن در بین نوجوانان و دانشجویان بالاست ولی متأسفانه هنوز کتاب جامع و منسجمی که بتواند راهگشای متخصصان در امر درک، مفهوم‌سازی و گره‌گشایی مشکلات ناتوان ساز افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی باشد به فارسی ترجمه نشده است. این کتاب جزء محدود کتاب‌هایی است که در این زمینه ترجمه شده است. اگرچه کتاب‌های زیادی در زمینه جرأت‌آموزی به فارسی ترجمه یا تألیف شده است اما کسانی که درگیر رفع مشکلات این افراد هستند نیک می‌دانند که گره کار تنها به دست تکنیک‌های جرأت‌آموزی باز نمی‌شود. این کتاب به شیوه‌ای دقیق و گام به گام نوشته شده است و از مجموعه کتاب‌های است که انتشارات راتلج در زمینه راهنمای کاربردی بالینی منتشر کرده است.
سفارش:0
باقی مانده:2

افسانۀ استر و مردخای

210,000 تومان
افسانه‌ی استر و مردخای داستانی قدیمی در کتاب مقدس یهودیان، «عهد عتیق» است. این داستان در میان تاریخ‌دانان محل شک و تردید است که واقعیت تاریخی دارد یا صرفا افسانه‌ است. مرتضی عرب‌زاده‌ی سربنانی در کتاب افسانه‌ی استر و مردخای از همه‌ی جوانب، بررسی و تحلیل کرده است. در بخشی از عهد عتیق داستانی آمده است که با تاریخ هخامنشیان در دوره‌ی خشایارشاه پیوند خورده است. در این افسانه آمده است که دختری به نام استر ناخواسته وارد دربار هخامنشیان شده و بعد از چندی ملکه‌ی دربار و معشوقه‌ی خشاریارشاه گشته است. او هنگامی که به این درجه می‌رسد قوم یهود را حمایت و پشتیبانی فراوان می‌کند. استر همه‌ی مراحل را با راهنمایی و تدبیر مردخای که پدرخوانده‌ و قیم اوست و علاوه بر این، یکی از وزیران خشایارشاه بوده پیش برده. آن‌ها با کمک و همراهی یک‌دیگر دسیسه‌ها و توطئه‌هایی را که در دربار علیه خودشان و قوم یهود برنامه‌ریزی می‌شده است، خنثی کرده و یهودیان را از مهلکه‌ی بزرگ مرگ و نابودی نجات می‌دهند. در انتهای داستان به خاطر پیروزی استر و مردخای بر بدخواهان جشنی می‌گیرند که پس از آن، به نام عید پوریم شناخته می‌شود و یهودیان آن را همه‌ساله جشن می‌گیرند. افسانه‌ی استر و مردخای در میان تاریخ‌دانان محل شک است. عده‌ی زیادی از مورخان بر این باورند که این داستان وجود خارجی ندارد. مورخان یونانی مانند هرودت از استر نامی نبرده‌اند و نام ملکه‌ی غیریهودی دیگر را به خشایارشاه نسبت می‌دهند. از طرف دیگر عید پوریم یکی از مهم‌ترین اعیاد یهودیان است که با تاریخ ایران نسبتی تنگاتنگ دارد. حالا با تمام این اوصاف سوالاتی هنوز درباره‌ی این داستان مطرح است: آیا داستان استر از نظر تاریخی واقعیت دارد؟ این داستان چه اهمیتی برای مطالعات تاریخی دارد؟ خاستگاه عید پوریم چیست؟ آیا یهودیان در زمان خشایارشاه ده‌ها هزار ایرانی را قتل‌عام کردند؟ مرتضی عرب‌زاده‌ی سربنانی در کتاب افسانه‌ی استر و مردخای (واکاوی خاستگاه جشن پوریم) این سوالات را تحلیل کرده است. کتاب حاضر، چهار بخش دارد که در بخش اول به روابط هخامنشیان و یهودیان می‌پردازد، بخش دوم آن درباره‌ی کتاب استر است که بخشی از عهد عتیق است، بخش سوم آن داستان استر به صورت کامل آورده شده است. آخرین بخش کتاب نیز به عید پوریم و خاستگاه‌های آن پرداخته شده است.