کتاب چشمهایش

275,000 تومان

معرفی کتاب چشمهایش
کتاب چشم هایش، رمانی نوشته ی بزرگ علوی است که اولین بار در سال 1952 به چاپ رسید.
این رمان جاودان و ارزشمند، داستان دختری از طبقه ی مرفه جامعه ی ایران به نام فرنگیس را روایت می کند که زندگی پُر ناز و نعمتش، باعث شده که او مهارت خاصی برای درآوردن پول نداشته باشد.

او با ناامیدی در یک دانشکده ی هنری در پاریس حضور می یابد و متوجه می شود که نقص ها و اشکالات زیادی در کار او به عنوان یک نقاش وجود دارد. او به ایران باز می گردد تا در فعالیت های سیاسی استاد ماکان، برجسته ترین نقاش ایران، مشارکتی داشته باشد.

کتاب چشم هایش که محبوب ترین رمان بزرگ علوی به شمار می آید، تصویری واقع گرایانه و ملموس از ایران در دوره ای پرتلاطم از نوگرایی های تحمیل شده را ارائه می کند.

.

موجود در انبار

توضیحات

کتاب چشمهایش

نویسنده
بزرگ علوی
مترجم
———
نوبت چاپ 55
تعداد صفحات 269
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ———
وزن 280 گرم
شابک
9789646736597

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.28 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب چشمهایش”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

اسطوره های ایرانی

150,000 تومان
کتاب اسطوره های ایرانی نوشته وستا سرخوش کرتیس ترجمه عباس مخبر توسط انتشارات مرکز با موضوع تاریخ، اسطوره های ایرانی به چاپ رسیده است. گلچینی از مشهورترین و زیباترین داستان‌های اسطوره‌ای ایران که از کهن‌ترین روزگاران تاکنون سینه‌به‌سینه روایت شده یا در ادبیات به صورت نظم و نثر باقی مانده‌اند و عنصر مهمی از میراث فرهنگی این سرزمین هستند. داستان‌ها از متونی چون اوستا و بندهش و شاهنامه و خمسه‌ی نظامی و امثال آن‌ها برگزیده و با زبانی ساده و روشن، بدون تفصیل و پرداختن به جزییات بازگو شده‌اند و خواننده را به آسانی با مهمترین و جذاب‌ترین قصه‌ها و چهره‌های افسانه‌ای ایران آشنا می‌کنند. معرفی مباحث کتاب اسطوره های ایرانی مقدمه خدایان و آفرینش دنیای ایران باستان دیوان، موجودات افسانه ای و پهلوانان کتاب شاهان شاهنامه فردوسی موجودات اسطوره ای در شاهنامه داستان های زردشت کوروش و اسکندر استمرار یک سنت باستانی قصه های پریان و تعزیه نتیجه

خواهر خونه

4,500 تومان
معرفی کتاب خواهر خونه. مجموعه شعری سروده شده در چهار دفتر با عناوین ستم گری “، ” مفقودالجسد “، ” مرده خوانی ” و ” مناجات نامه “، مشتمل بر هفتاد و هفت قطعه شعر به نسبه کوتاه، که شاعر در هر دفتر، هستی شعرش را بر اندیشه و نگرش متفاوتی از هستی، دوام بخشیده است. شور پر رنگ شاعر در تجلی بخشی به مضامینی همچون عشق، جنگ، مرگ و زندگی در بستری از تغزل و انتزاع، خطوط اصلی تابلوهای شعری و امپرسیون ذهنی شاعر در این دفتر است. . .

نظریه‌ای در باب اقتباس

78,500 تومان
در نظريه‌اي در باب اقتباس ليندا هاچن، كارشناس ادبي مشهور، فراگير بودن اقتباس را در تمامي اشكال مختلف رسانه‌اي بررسي مي‌كند. البته در سينماي معاصر، به اندازه كافي اقتباس وجود دارد ـ براساس هر چيزي از كتاب‌هاي مصور گرفته تا رمان‌هاي جين آستن ـ تا ما را به اين فكر وا دارد كه شايد قصه‌هاي هاليوود به اتمام رسيده است. اما هاچن استدلال مي‌كند كه اگر تصور مي‌كنيد اقتباس صرفا در مورد رمان‌ها و فيلم‌ها قابل ادراك است، سخت در اشتباهيد. امروزه آهنگ‌هاي كپي‌برداري شده‌اي هستند كه به بالاي جدول موسيقي پاپ دست پيدا مي‌كنند، نسخه‌هاي بازي‌هاي كامپيوتري از داستان‌هاي پريان وجود دارند، و حتي برخي از قطارهاي هوايي از حق انحصاري فيلم‌هاي موفق نشئت مي‌گيرند.

کتاب چگونه داستان بنویسیم

142,500 تومان
معرفی کتاب چگونه داستان بنویسیم در این کتاب با آوردن مثال های ساده سعی شده است داستان را با زندگی خودمان تطبیق دهیم و راه نوشتن آن را خوب یاد بگیریم، تا بتوانیم به راحتی اتفاقاتی را که همه روزه با آن مواجه می شویم یا در اطرافمان می بینیم یا در ذهنمان می سازیم، در قالب داستان بریزیم و برای دیگران نقل کنیم. .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

گروه (1+5) 2 (مردی که خودش را پیدا کرد)

35,000 تومان
توضیح کتاب: این مجموعه را فرهاد حسن زاده نوشته است؛ نویسنده ای که دوستش دارید. همه می دانند که 1+5 می شود 6 اما اینجا این طور نیست. اینجا 5+1 مساوی است با طوفان، ولوله، زلزله، قلقله، هلهله و فلفله و صد تا چیز دیگر... جشن تولد گرفتن یکی از کارهای خوب دنیاست. اما مهمان ها نباید آن قدر زیاد باشند که روی سر و کله ی هم وول بخورند و از در و دیوار و پرده و نرده بالا بروند. آن وقت نه چیزی گیرشان می آید بخورند، نه می توانند بازی کنند، تازه دو ساعت هم باید بایستند توی صف دستشویی. پسرها بادکنکی را کنار گوش دخترها ترکاندند و دخترها جیغ کشیدند. ته سالن چوب پرده با پرده اش ول شده بود روی سر بچه هایی که پشت مبل روی سر و کله ی هم نشسته بودند. آن طرف اسبی داشت راه می رفت. البته تابلوی نقاشی بود که افتاده بود دست بچه ها و پی تی کو پی تی کو می کرد.