کمبود

58,000 تومان

کمبود معنای فراگیر و گسترده‌ای دارد و می‌توان آن را به چیزهای بسیاری نسبت داد. اما در نگاه کلی، کمبود یعنی کم داشتن، یعنی پیشی گرفتن نیازها و خواسته‌ها بر داشته‌ها.  همه ما درگیر کمبودهای گوناگونی هستیم؛ این کمبودها دست ما را می‌بندند و نمی‌گذارند به آنچه می‌خواهیم دست یابیم.

برای شناخت کمبود و عمق و گستردگی آن این کتاب راهگشاست و نشان می‌دهد اثر کمبود بسیار فراتر از آنی است که تاکنون می‌پنداشته‌ایم. و همچنین برای مبارزه با کمبودهای فردی و اجتماعی راهکارهای چندی به ما نشان می‌دهد.

این کتاب افزون بر آنچه ارائه کرده، خاطره‌های بسیاری از زندگی فردی و اجتماعی به یاد ما می‌آورد، ایده‌های بسیاری به ما می‌دهد، و می‌تواند جرقه اندیشه‌های بسیاری را بزند؛ نگاه متفاوت آن می‌تواند ما را به درک عمیق‌تری از کمبودهای اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی و فرهنگی برساند.

به دلیل تازگی مباحث، نویسندگان سخن خود را به زبانی ساده بیان کرده‌اند تا هم متخصصان و سیاست‌گذاران بتوانند از آن استفاده کنند و هم دیگر مردمان کنجکاو. امید است که هر دو گروه توجه لازم را به مسئله کمبود بکنند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786002784056 دسته: , برچسب: , , ,
توضیحات
کمبود
نویسنده
سندهیل مولای ناتان
الدار سفیر
مترجم
حسین علیجانی رنانی
نوبت چاپ ٤
تعداد صفحات ٣٠٩
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٠
سال چاپ اول ١٣٩٧
موضوع
تصمیم‌گیری
نوع کاغذ تحریر
وزن ٣٤٧ گرم
شابک
9786002784056
توضیحات تکمیلی
وزن 0.347 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کمبود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بیراهه‌ای در آفتاب

2,500 تومان
به مرد نگاه کردم. دهانش تکان می خورد. گردنم را کج کردم. انگشتان لخت دخترک تکان می خورد. گل های قالی موج می خوردند و کش می آمدند. "یک، دو، سه،...." مگس سیاهی دور سرم می چرخید. من می خواندم: "خوبان پارسی گو. بخشندگان عمرند." کسی داشت نفس نفس می زد و عاطفه و عرفان نخودی می خندیدند. دهان مرد هنوز تکان می خورد. به دخترک نگاه کردم. او عاطفه بود که محکم به پدرش چسبیده بود.

پدیدار‌شناسی تجربه اخلاقی

25,000 تومان
در تمایز میان خصایص عملی و استعدادها، دیدیم که وجود خصیصه عملی خاصی به ما اجازه نمی‌دهد تا وجود استعداد خاصی را استنتاج کنیم؛ به عکس، استعدادهای مختلف یا سایر نیروهای انگیزشی که خود، استعداد نیستند، ممکن است موجب پیدایش چنین خصایصی شوند. حال، باید نشان دهیم ارزش اخلاقی‌ای که به خصیصه عملی خاصی نسبت می‌دهیم، ضرورتاً مطابق با منشأ خود، تغییر نمی‌کند.
این واقعیت، پیشاپیش به طور ضمنی، در برخی از ملاحظات پیشین ما نهفته است. برای مثال، خاطرنشان کردیم که ممکن است خصیصه عملیِ «پایبندی»، از استعداد درونیِ وفاداری یا از منشأهای دیگری همچون میل به اجتناب از سرزنش یا میل به حفظ سِمت خود، ناشی شود. وقتی چنین امیالی موجب پیدایش خصیصه راسخ پایبندی می‌شوند، به نظر من خودِ پایبندی، اخلاقاً خنثی تلقی نمی‌شود، بلکه به عنوان یک فضیلت در نظر گرفته می‌شود.   مطالعه بخشی از کتاب   

دویدن تا ته بودن

18,000 تومان
برای شناخت درست پویایی اندیشۀ سهراب سپهری باید از آن دریافت تکراری و تقلیدی فراتر رفت که بودیسم یا نوعی از عرفان را همچون قالب و ابزاری برای توضیح سراسر اندیشه‌ورزی‌ها و سروده‌های او به کار می‌گیرد. نوشته‌های پرشماری که، با آن نگاه کلیشه‌ای، از هنگام ظهور سهراب در پهنۀ شعر و ادب دربارۀ او منتشر شده‌اند اکنون همچون شاخ و برگ درختی تناور چنان بر خوانش اشعار او سایه افکنده‌اند که دیدن گسست‌ها و جهش‌های سرنوشت‌ساز تفکر سهراب بسیار دشوار شده است. هنگام آن فرا رسیده است که نگاه تازه‌تر و دقیق‌تری به شعر و زندگی او، به عبارت‌های درخشانِ سروده‌ها و تجربۀ زیسته‌اش بیفکنیم. شاید برای فهم بهتر سهراب، دیگر نه پی آواز حقیقت، که همچون خود او و همراهش باید دوید تا تهِ بودن.

به من نگاه کن

22,000 تومان
شیوع روزافزون اوتیسم در میان کودکان دغدغه بسیاری از والدین امروزی‌ست. آن هم در جامعه‌ای که امکانات قابل قبولی برای این کودکان در نظر گرفته نشده است. این کتاب تنها به بیان گوشه‌ای از مشکلات اوتیسم و تأثیر آن بر روابط آدم‌ها پرداخته است. نگاه، فرزند ابراهیم و غزاله، مبتلا به اوتیسم است. غزاله که زنی امروزی‌ست حاضر نیست تمام موقعیت‌ها، وقت و انرژی‌اش را صرف کودکی کند که چیزی از جهان او نمی‌داند. از سوی دیگر ابراهیم هم به طور کلی منکر اوتیسم دخترشان می‌شود. رابطه ابراهیم و غزاله در اثر مواجهه با این مشکل فرزندشان از هم می‌پاشد. معضلاتی که هر کدام از آن‌ها در نگهداری از کودکشان دارند، رویکرد جامعه، خانواده‌ها و اطرافیان به معضل اوتیسم دستمایه اصلی رمان به من نگاه کن است. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: مردم کوچه را قرق کرده بودند. از توی هر پنجره هم یک نفر تا سینه آمده بود بیرون و محشر برپا شده را تماشا می‌کرد. ماشین آتش‌نشانی روبه‌روی زمین محل احداث ایستاده بود و چندتایی سرباز سعی در دور کردن مردم داشتند. ...

شهریور هزار و سیصد و نمی دانم چند

11,000 تومان
داستان حاوی سه بخش از زندگی زنی آشفته که وقایع و رویدادهای زندگی‌اش را در دوران قبل از سال ٥٧، انقلاب ٥٧، و بعد از آن به خصوص جنگ و پیامدهای آن بازگو می‌کند. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: حال و هوای این شهر با این فاصله کم با شهر من به اندازه فاصله این دنیا و آن دنیا. شاید هم بهشت و جهنم. مردهای شهر من. عمویم. یک دیکتاتور. اگر زنی اسم سینما را بیاورد، از نظر او خونش مباح است. تازه او که یک آدمِ باسواد است و از توده‌ای‌های سال سی و دو. کلی هم به خودش افتخار می‌کند. با وجود آن‌همه نوازش که از کودکی جای دست‌هاش روی سرم باقی مانده. و تنها حامی ما از دور و نزدیک. و همیشه تاریکی، تنهایی و بی‌پدری را برایمان از جان مایه گذاشته. ولی ترسی از او با من است. همیشه احساس می‌کنم پشتِ سرم دارد راه می‌آید و مرا می‌پاید. همین حالا اگر پیدایش شود؟!... این رمان برنده پنجمین دوره جایزه پروین اعتصامی و همچنین نامزد نهایی جایزه دوسالانه مهرگان ادب، ٩٢ است. نقدی بر این کتاب

ملاقات با سوسک

9,000 تومان
 داستان‌های این کتاب همراه با پیش داستان و پس داستان طوری کنار هم قرار گرفته‌اند که خوانش آن به صورت جداگانه و حتی پیوسته به کلیت کتاب لطمه‌ای نمی‌زند. یعنی شخصیت‌ها و روایت‌های داستان‌های کوتاه به صورت کاملاً مستقل از هم شروع می‌شوند و پایان می‌یابند اما اعمال، رفتار و گفتار هر شخصیتی از داستان به داستان دیگر منتقل می‌شود و بر سرنوشت داستان‌ها و دیگر شخصیت‌های آن اثر می‌گذارد. نویسنده این کتاب اعتقاد دارد نیمی رمان و نیمی داستان کوتاه نوشته است. «بشردان» داستان زندانی بیچاره‌ای است در زندانی پیشرفته و شکنجه‌هایی که او و همه با هم تحمل می‌کنیم. داستان مادری که دیوانه وار به درد عشق می‌ورزد. در داستان ملاقات با سوسک منتقد و مقاله نویس یکی از مجلات و روزنامه‌های هنری خودش را برای ملاقات و شاید خواستگاری از همسر بعدی‌اش آماده می‌کند اما به ناگهان به ملاقات یک سوسک می‌رود و ... «چون خوش قیافه نیستیم مارو می‌کشید، یعنی اگه ما خوش قیافه بودیم ولی آدم می‌خوردیم یا مثل شما خوش لباس و خوش چهره بودیم ولی دزد، ریاکار، بی‌شرف، هزاررنگ و بد صفت بودیم شما ما را نمی‌کشتید؟ کاری به کارمون نداشتید؟ همان طوری که کاری به کار خودتون ندارید.»