کمدی تراژدی و دین (درآمدی بر خرد شاد در برابر روان تراژیک)
290,000 تومان
درونمايه اثر پيش رو بررسي شيوهي رويارويي انسانها با يك شكاف است: شكاف ميان چيزها آنگونه كه هستند و آنگونه كه بايد باشند. نويسند بر آن است تا روشن كند كه انسانها چگونه ميتوانند با اتخاذ چشماندازي درست، به جاي فرو غلتيدن و نابود شدن در اين شكاف، از كنار آن بگذرند يا دست كم در حوالي آن سكنا گزينند.جان مورل شيوهي واكنش انسانها را به اينگونه ناهمخوانيها بسته به نوع نگرش آنها ميدانند، به اينكه جهان و زندگي خود را تراژيك ميبينند يا كميك. بنابراين، در اينجا تراژدي و كمدي نه به عنوان دوگونه ادبي، بلكه به عنوان دو شيوهي نگرش به چيزها يا دو نوع جهانبيني بررسي ميشوند. از اين رو شواهد كتاب بيش از آنكه ادبيات باشد از زندگينامهها، رويدادهاي تاريخي، و رفتارهاي روزمره گرفته شده است.
اين كتاب ميتواند به ويژه براي پژوهشگران روانشناسي، جامعهشناسي، ادبيات و فلسفه سودمند باشد.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
کمدی تراژدی و دین (درآمدی بر خرد شاد در برابر روان تراژیک)
نویسنده | جان مورل |
مترجم | البرز حیدرپور |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 224 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1397 |
شابک | 9789642134021 |
وزن | 0.221 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
گورخر گلادیاتور 2/ همدستی با بریتانیاییها
چرا مجموعه 3 جلدی کتاب گورخر گلادیاتور را بخوانیم؟
مجموعه گورخر گلادیاتور یک داستان طنز و فانتزی برای کودکان و نوجوانان است که مزیتهای مختلفی دارد. اگر عاشق کتابهای طنز باشید این مجموعه یکی از بهترین انتخابها برای مطالعه استما اينجا داريم مي ميريم
جملاتی از کتاب ما اینجا داریم میمیریم
خوشبختیها را گم کردهایم، همهشان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همهچیز گم میشود توی های و هوی شهر.
طلاپری میداند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال میبینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره میایستند و هیچوقت پریهای جنگل را صدا نمیزنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستارههایشان میگردند.
مادرش همیشه میگفت هیچ کار خدا بیحکمت نیست. بعد هم غشغش میخندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمیفهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم میآید.
آدمیزادها هیچوقت صدایی را که نمیبینند، نمیشنوند. حتی گاهی خوشبختیهای کوچکشان را هم نمیبینند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.