



کوفسکی، کارآگاه خصوصی 1/ دسیسهی آدامسی
99,000 تومان
رمان «دسیسه ی آدامسی» اولین جلد از مجموعهی «کوفسکی، کارآگاه خصوصی» داستانی در ژانر معمایی برای همهی بچههای کنجکاو است. در اولین جلد، کوفسکی باید افعی را پیدا کند تا از راز دزدی آدامسهای کارپنترز سر دربیاورد!
همهی آدمها کمی شمّ کارآگاهی دارند. اما کیویاتکوفسکی یک چیز دیگر است. او از وقتی فکر کردن را یاد گرفته میتوانسته است چیزهای گمشده را پیدا کند. و همین خودش بهتنهایی نشان میدهد که او یک کارآگاه درستوحسابی در قدوقوارهی شرلوک هولمز است!
برای همین هم وقتیکه بستههای آدامس کارپنترز (آدامس محبوب او) خودبهخود، از توی دکهی اولگا غیب میشوند، بیکار نمینشیند و خودش دنبال دزدها میافتد.
اما مشکل اینجاست که این پرونده اصلاً مورد سادهای نیست. میپرسید چرا؟ خوب معلوم است چون پای افعی در میان است؛ کسی که او هم عاشق آدامس کارپنترز است! به نظر شما، کوفسکی میتواند آدامسها را پس بگیرد؟
اولین ماجرای کارآگاهی او برمیگردد به ناپدیدشدن بستههای آدامس محبوبش از پیشخوان دکهی سر کوچهشان. کارآگاه کوفسکی به تکاپو میافتد. نکند همهی اینها زیر سرِ «افعی» باشد؟
در انبار موجود نمی باشد
کوفسکی، کارآگاه خصوصی 1/ دسیسهی آدامسی
نویسنده |
یورگن بانشروس
|
مترجم |
فریبا فقیهی
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 96 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786222040765
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
موصل، بدون پریچهر
در بخشی از کتاب موصل، بدون پریچهر میخوانیم
ساعتدزد میرود توی صف بیآرتی. اتوبوس که میرسد سوار میشود. من هم پشتسرش سوار میشوم. باید درست پشتسرش بنشینم، آنقدر نزدیک که حتی حساب تعداد نفسهاش هم دستم باشد. اتوبوس که راه میافتد، بیاختیار میچرخم و پشتسرم را نگاه میکنم. پریچهر باید جایی میان زنها خودش را مخفی کرده باشد. دست راست ساعتدزد، همان دستی که ساعتم را قاپید، بالا میآید و پسِ سرش را میخاراند. آیا همین که اینقدر از نزدیک او را زیر نظر گرفتهام، به معنی نادیده انگاشتن مسئولیت بینهایتم در قبال او نیست؟ حتماً هست. درست مثل اینکه همین لحظه از توی جیبم یک چاقو دربیاورم و سرش را ببرم و از همین پنجرهی نیمهباز بیندازم وسط خیابان تا ماشینها از رویش رد شوند و محتویات چربوچیلی داخلش پخشِ آسفالت شود. تنش را هم همین جا رها کنم، همینجور نشسته روی صندلی: مجسمهای بیسر. مسافرانی که میروند و میآیند هیچ شکشان نمیبرد که این تن یک انسان واقعی است. خیال میکنند بازی است، یا همچین چیزی. مثلاً دوربین مخفی. به هوای یافتن دوربینی که مخفیانه حرکاتشان را زیر نظر دارد، اینسووآنسو چشم میگردانند. احتمالاً حتی با لبخند. لبخندی که میگوید «دستتون رو خوندم.» ولی فایده ندارد. هر چه نگاه کنند دوربینی نمییابند. اینجاست که لحظهی سرنوشتساز به مانند ماری در کمینِ طعمه از خفا بیرون میپرد: درست همان وقتی که از یافتن دوربینی که نیست نومید میشوند و درمییابند واقعیت همان چیزی است که دیدهاند، نه آن چیزی که با سادهلوحی خیال کردهاند. میدان رازی ساعتدزد از اتوبوس پیاده میشود و خیابان کارگر را میرود پایین، سمت میدان راهآهن. محلهی پریچهر. این احتمال که هممحلیِ پریچهر باشد تنم را میلرزاند.ملکهی سایهها: کودکانههای بامداد
معرفی کتاب ملکه ی سایه ها اثر احمد شاملو
ایران بین دو کودتا
تام گیتس 5/ تام گیتس خیلی خیلی شگفتانگیز هست(در بعضی چیزها)
داستانهای پس از مرگ
معرفی کتاب داستانهای پس از مرگ
کتاب داستانهای پس از مرگ به روایت سه داستان از آخرین داستانهای جی. دی. سلینجر میپردازد که تا زمان حیاتش اجازهی چاپ آنها را نداده بود. داستان اول این کتاب یعنی اقیانوسِ پُر از گویهای بولینگ از جمله مهمترین آثار منتشر نشدهی سلینجر محسوب میشود و درآمدی است بر کتاب ناتور که محبوبترین اثر اوست. این داستان جادویی، شیرین و غمناک است و نمیتوان درک کرد که چرا داستان مخفی نگه داشته شده است. این اثر به مرگ شخصیتی به نام کِنِت کالفیلد که در ناتور به هیئت برادر هولدن، اَلی، پرورش یافته است، اشاره دارد. داستان دوم با نام پسری که روز تولدش بود داستانی است ساده و روان، که سبک نویسندگی جی. دی. سلینجر (J. D. Salinger) کاملا در آن مشهود است. و پائولا، تنها داستانی از سیلنجر است که در سبک ترسناک و دلهرهآور به رشته تحریر درآمده است. جی. دی. سلینجر، نویسنده داستانهای معروف آمریکایی از جمله ناتور دشت است که در لیست صد کتاب برتر قرن بیستم قرار گرفته. فیلم هامون و فیلم پری از داریوش مهرجویی نیز با برداشتی آزاد از رمان فرانی و زویی او ساخته شده است. در واقع سلینجر را با همین رمان میشناسند. پس از موفقیتی که این رمان به دست آورد چند مجوموعه داستان کوتاه و چند رمان کوتاه هم از او منتشر شد اما سلینجر در اواخر عمرش تصمیم گرفت داستانهایش را چاپ نکند و معتقد بود چاپ نکردن آثار آرامشی شگفتآور دارد. وقتی چاپ نشود مردم نمیدانند و میتوان آنها را برای خود نگه داشت. خبر پیدا شدن سه داستان آخر سلینجر ابتدا در سایت تعاملی ردیت مشخص شد پس از آن در دیگر رسانهها هم آن را منتشر کردند. البته نسخه اصلی آنها شناخته شده نیستند اما یک نسخه جلد کاغذی از آن در سایت حراج ایبی فروخته شد که گمان میرود یکی از 25 نسخهای باشد که در سال 1999 به طور مخفیانه در انگلستان به چاپ رسید. کتابهای دوم و سوم این مجموعه قطعاتی ناتمام هستند. خواندن آنها اما دستکم از این لحاظ جالب است که شما را به درکی از فرآیند این نویسنده میرساند. پسری که روز تولدش بود دربارهی مرد جوانی است که احتمالاً در یک مرکز ترک اعتیاد به الکل بستری است. رِی با موهای قهوهای روشنش که انگار به دستِ یک مادر، مرتب شانه شده و یقهبرگردانهای ربدوشامبر خالخالیاش که تا گلوی تقریباً بیریشش بالا کشیده شده بودند در تختش دراز کشیده است. به عبارت دیگر، او هم کودک مانده است. این داستان دربارهی مرد جوانی در آستانهی جنون است، اما سلینجر آشکارا در اینجا به دنبال قالبی برای یک خط داستانی میگشته، که هرگز به طور کامل هم پیدایش نکرده است. و پائولا قصهی یک فرد مطرود دیگر، و دربارهی زوج جوانی به نام آقا و خانم هینچر است. خانم هینچر فکر میکند باردار است، و از همسرش تقاضا میکند بگذارد او در طول دورهی بارداری در تخت خواب بماند. از قضا معلوم میشود که او واقعاً باردار نیست. آخرین پاراگرافها عملاً نه بخشی از داستان، که یادداشتهایی در مورد آنچه هستند که ممکن بود رخ بدهد، است. این سه داستان - به خصوص دو داستان پایانی - پیشنویسهایی هستند با اشتباههای املایی و لغزشهای دستوری که ممکن است به خاطر رونوشت برداری باشند یا نباشند.قصههای باپدرومادر 4/ چگونه تنظیمات پدر و مادر خود را بهروزرسانی کنیم؟
درباره ی کتاب:
کتاب قصههای باپدرومادر ۴ :وقتی پدر و مادر لویی به این نتیجه رسیدند که او یکبند سرش توی گوشی است، بدترین ایدهای که میشود فکرش را کرد، به ذهنشان رسید: تا اطلاع ثانوی هرگونه استفاده از تبلت و موبایل و کامپیوتر ممنوع! لویی باید دستبهکار شود. باید بجنبد. آیا مدی، بهترین دوستش، میتواند نجاتش بدهد؟متن کتاب:
همینالان همهی کتابهای جغرافیام را انداختم دور.نبینم ناراحتشان باشی، چون همهاش تقصیر خودشان است.کل تعطیلات کریسمس را لم داده بودند توی اتاقم و کوهِ تکالیفی را که باید انجام میدادم مسخره میکردند. تا امروز که دیگر طاقتم طاق شد. شوتشان کردم توی سطل آشغال، کنار یکمشت چاییکیسهای و یک چیز سوخته و خیلی بوگندو که امیدوار بودم سوپ باشد. حالا اتاقم احساس میکند حسابی بزرگتر و سرحالتر شده.فقط وقتی برمیگردم مدرسه، کلی میافتم توی دردسر، نه؟ آخر چرا این کار را کردم؟ناراحتم؟بگینگی، اما چیزهایی …محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.