کوفسکی، کارآگاه خصوصی 3/ هم سخت و هم خطرناک

19,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
کیویاتکوفسکی عاشق سردرآوردن از اسرار و معماهاست و ول‌کن ماجرا هم نیست. او خودش را کارآگاه خصوصی درجه‌یک می‌داند، هم‌ردیف شرلوک هولمز و مایکل بلومکوئیست و مجانی هم کار نمی‌کند.

این‌بار کوفسکی کارآگاه زبردست با معمای بغرنجی روبه‌رو است. چه‌کسی دارد برای چندمین بار کابل برق گردونه‌ی آبی را زخمی می‌کند؟ چطور این خرابکار بدون دیده‌شدن هربار وارد عمل می‌شود؟ هیچ‌چاره‌ای نیست، آقای کوفسکی زبل باید تا خود صبح کشیک بدهد و چه شب عجیبی خواهد بود…

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کوفسکی، کارآگاه خصوصی 3/ هم سخت و هم خطرناک

نویسنده
 یورگن بانشروس
مترجم
فریبا فقیهی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 96
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222040789
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کوفسکی، کارآگاه خصوصی 3/ هم سخت و هم خطرناک”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بودای رستوران گردباد

4,000 تومان

معرفی کتاب بودای رستوران گردباد

کتاب بودای رستوران گردباد، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه فارسی است که توسط حامد حبیبی نوشته شده. این مجموعه که جدیدترین کتاب نویسنده است، در سال 1390 به‌عنوان اثر برگزیده‌‌ی دومین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی هفت اقلیم مورد تحسین قرار گرفت.

درباره‌ی کتاب بودای رستوران گردباد

حامد حبیبی در اثر تازه‌ی خود تحت عنوان کتاب بودای رستوران گردباد، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاهش را منتشر کرده است که بنثری روان، امروزی و جذاب دارند. این مجموعه، 12 داستان را شامل می‌شود که به پیروی از سبک و سیاق همیشگی نویسنده، با فضاهایی نامتعارف و موقعیت‌هایی پیچیده همراه است. «گیلاسی غلتیده زیر مبل»، «چه شد که زنم نگذاشت چیپسم را بخورم»، «آشغال»، «انگار بچه‌ای آن‌جا خوابیده باشد»، «تلفنی»، «در کافه‌ی لرد»، «پیژامه‌ی راه‌راه من»، «متد یا هیچ‌وقت یک‌دستی رانندگی نکن»، «موج پنجم»، «مجسمه»، «درگاه» و «بودای رستوران گردباد» عناوین داستان‌های این کتاب‌اند. حامد حبیبی که تاکنون به‌واسطه‌ی انتشار کتاب‌های متعددی در حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان و بزرگسال، بارها و بارها مورد تحسین منتقدان و اهل قلم قرار گرفته و جوایز و افتخارات بسیاری را به دست آورده، برای نگارش کتاب پیش رو موفق به دریافت جایزه‌ی ادبی هفت اقلیم شده است. این کتاب اولین‌بار در سال 1390 منتشر شد و نشر چشمه، مسئولیت چاپ و عرضه‌ی آن را بر عهده گرفت. شایان ذکر است که کتاب بودای رستوران گردباد، به مجموعه‌ی جهان تازه‌ی داستان این انتشارات، تعلق دارد.
سفارش:0
باقی مانده:1

پدر کشي

130,000 تومان
یکی از جذاب‌ترین رمان‌های املی نوتومب که شاید در نگاه اول شباهت زیادی به کارهای دیگرش نداشته باشد. داستان‌های نوتومب هیچ‌وقت داستان‌های پیچیده‌ای نبوده‌اند. یعنی داستان‌ها را هیچ‌وقت به شکل پیچیده‌ای تعریف نکرده و برعکس ترجیح داده شخصیت‌های پیچیده و چندلایه‌ای را برای داستان‌هایش انتخاب کند که سر درآوردن از درونیات‌شان آسان نباشد. اما چیزی که باعث می‌شود «پدرکشی» ظاهرا شبیه داستان‌های دیگرش نباشد این است که شخصیت اصلی داستان‌های نوتومب بیشتر وقت‌ها خود او هستند یا دست‌کم شباهتی به نویسنده‌ای دارد که پیش از این شناخته‌ایم. البته این‌بار هم خود نوتومب در داستان حاضر است، اما بیشتر به عنوان نویسنده‌ای که دارد داستانی را برای‌مان تعریف می‌کند. داستانی که مثل داستان‌های دیگر او درباره‌ی حسادت و باقی خصوصیت‌های انسانی است. داستان پسری که به عنوان عنصر اضافه از خانه بیرونش می‌کنند و او هم روانه‌ی جایی دیگر می‌شود تا به آرزوی بزرگش برسد. به شعبده‌بازی که در همه‌ی این سال‌ها سعی کرده به کمک فیلم‌های آموزشی و خوب دیدن برنامه‌ها اجرایش کند و البته در این میان نیز تکنیک‌های قمار و کلک زدن در بازی را یاد می‌گیرد. از این نظر پدرکشی دقیقا در فاصله‌ی شعبده‌بازی و کلک زدن در قمار اتفاق می‌افتد. بچه‌ای که دارد بزرگ می‌شود و به خانواده‌ی جدیدش کلک می‌زند. طبیعی است که عنوان کتاب خواننده‌اش را یاد سرگذشت ادیپ بیندازد. اما این نوع پدرکشی واقعا از آن نوع نیست که پیش از این خوانده‌ایم. و خود این کشتن هم به قدم زدن روی خط باریک شعبده و کلک زدن در قمار شبیه است. این کتابی است که می‌شود خواندنش را به هر کتاب‌خوانی پیشنهاد کرد.
سفارش:0
باقی مانده:2

بچه‌محل نقاش‌ها 4/ زمانی که هم‌سنگر پیکاسو بودم

47,000 تومان
کتاب بچه محل نقاش ها 4: زمانی که هم‌سنگر پیکاسو بودم با داستانی تخیلی و تاریخ درباره ی سفر در زمان و ملاقات با مشاهیر هنری جهان یکی از محبوب ترین کتاب های داستانی برای نوجوانان است. کتابی تاثیر گذار و پر فروش برای علاقه مندان به تاریخ هنر می باشد. در این گفتار به معرفی موضوع، ویژگی ها و مشخصات فیزیکی کتاب بچه محل نقاش ها می پردازیم. با ما همراه باشید و کلی لذت ببرید.

موضوع و خلاصه

بچه محل نقاش ها مجموعه 7 جلدی است. و این کتاب جلد چهارم است. در هر جلد با یکی از نقاشان مشهور جهان آشنا می شوید. دایی سامان که از علاقه پنهانی بچه ها آگاه می شود. و میبیند بچه ها خاطرات او را می خوانند. اینبار خودش دست به کار می شود. داستان خودش و پیکاسو را برای بچه ها تعریف می کند.
آیا اصلاً همچین‌چیزی امکان دارد؟ اینکه داییِ آدم با نقاش معروفی مثل پیکاسو، هم‌سنگر بوده باشد. اما «دایی‌سامان» در یادداشت‌هایش نوشته که چطور کنارِ پیکاسو با دشمن جنگیده! «مانی» و باقی بچه‌های فامیل باز هم رفته‌اند سراغ روزنامه‌های قدیمی و یاداشت‌های روزانه‌ی دایی‌سامان. در ادامه‌ی خاطرات دایی این‌طور می‌خوانند: دایی‌سامان همراه «پیکاسو»، «همینگوی» و چند نفر دیگر به سفری ماجراجویانه می‌روند و می‌زنند به دلِ حادثه و جنگ. تا این‌که یک اتفاق ناگوار حال همه را می‌گیرد. ولی پیکاسو می‌تواند از دلِ هر ماجرایی یک شاهکار خلق کند.

دفترچه خاطرات جغد 6/ خفاش نازنازی‌ام گم شده

140,000 تومان

کتاب خفاش نازنازیم گم شده

در کتاب دفترچه خاطرات جغد 6 (خفاش نازنازیم گم شده) میخوانیم که: توی مدرسه معلم از یک مسابقه بال بال انگیز کلاسی برای ما گفت یک مسابقه داستان نویسی. همان موقع چندتایی موضوع داستانشان را پیدا کردن اما من … وااای دفترچه! بدبخت شدم! آنقدر سرم گرم داستان نویسی بود که باکستر را گم کردم. این بار اوا خفاش نازنازی اش را گم کرده یعنی چه بلایی سر خفاش کوچولو آمده؟! اگر می خواهید بدانید اوا جغدش را پیدا می کند یا من؟ یا آیا او این بار هم در مسابقه برنده می شود یا نه. می توانید این جلد کتاب دفترچه خاطرات جغد 6 (خفاش نازنازیم گم شده) از داستان زیبای اوا که دارای خاطره ای شگفت انگیز است را از سایت عمو کتابی خریداری کنید و این بار هم مثل همیشه دفترچه خاطرات اوا را بخوانید. این کتاب که به چاپ پنجم خود رسیده است در رده کتاب کودک های ۵ تا ۷ سال و ۷ و ۹ سال قرار می گیرد. و در آخر کتاب نیز اوا از شما می خواهد تا اسم گروه جغد ها را بگویید و یا برای او توضیح دهید که باکستر کجا بود ؟
در این داستان خفاشِ اِوا (حیوان خانگی‌اش) گم می‌شود. اِوا با همکاری همه‌ی دوستانش می‌تواند خفاشش را پیدا کند. در این میان داستانش را هم برای مسابقه‌ی داستان‌نویسی مدرسه می‌نویسد و به اهمیت همکاری پی می‌برد.
سفارش:0
باقی مانده:4

لوتا پیترمن 8/ تعطیلات با طعم کانگورو

59,000 تومان
قسمت هایی از کتاب لوتا پیترمن 8 (لذت متن)
 ای داد و هوااار! آخر این هفته جشن پنجاهمین سالگرد ازدواج است.
قرار است همه ی فامیل توی یک قلعه ی قدیمی در اشترولنشتاین توی فیزلگو جمع شوند و جشن بگیرند.
بابا یک عالمه برنامه ی اجق وجق ریخته؛ شکار گنج، گردش علمی و قایقرانی.
ولی از همه بدتر، برنامه ی آوازخواندن من و برادرهای خل و چلم است، آن هم جلوی همه!
حتما مثل همیشه سوژه ی پسرعموی بدجنسم می شویم و حسابی مسخره مان می کند.
البته خوشبختانه قراراست دو تا دخترعمه ام را برای اولین بار ببینم؛ امیلیا و اولیویا از استرالیا!
کسی چه می داند، شاید با آمدن آن ها خیلی خوش بگذرد...
باز هم یک عالمه دردسرهای لوتایی که آدم را از خنده روده بر می کند.
این بار با صفحه های بیشتر، پر از جشن و شادی!
سفارش:0
باقی مانده:1

تندباد

18,000 تومان

معرفی کتاب تندباد

لوران گوده در کتاب تندباد، شما را با شخصیتی مواجه می‌کند که به خاطر فساد، تلخی و رنجی که در پیرامونش وجود دارد از زندگی به تنگ آمده و مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را دربرگرفته و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد». تندباد (Ouragan roman) رمانی پر از روایت‌های کوچک از محله‌های پست، کشمکش‌ها و تلاش برای حفظ هویت است. راوی مانند قصه‌گویان سیاه پوست قرن نوزدهم مداوم روایت می‌کند و باعث می‌شود شما با قصه‌ها و کلماتش میخکوب شوید. لوران گوده (Laurent Gaude) نویسنده‌ای است که در هر یک از آثارش به گوشه‌ای از جهان می‌رود و با پرداختن به رویدادها، آداب‌ و‌ رسوم، تاریخ و مصیبت‌هایی که انسان‌ ناخودآگاه با آن‌ها درگیر می‌شود، نگاهی از دنیای متفاوت در برابر چشمان شما می‌گذارد. او در این داستان به آمریکا می‌رود و قهرمانانش را از نیواورلئان و لوئیزیانا انتخاب می‌کند، شخصیت‌هایی که خود را رودرروی تندباد کاترینا (اوت 2005) می‌بینند و خط سرنوشت‌شان در تصویری از آخر زمان با هم تلاقی می‌کند. هنگامی که توفان شروع شد بیشتر محله‌های مرفه‌نشین خانه خود را تخلیه کردند، اما ساکنان سیاه پوست بخش‌های فقیر در خانه‌های خود ماندند چون نه وسیله‌ای برای فرار داشتند و نه تمایلی، چرا که زندگی برای آن‌ها در جای دیگر بی‌معنا بود. گوده که پس از این فاجعه بسیار دگرگون شده بود، تصمیم گرفت عکس‌ها و مقاله‌هایی از روزنامه‌های آن روزها را گردآوری کند. او در برنامه‌ای تلویزیونی می‌گوید که عکس زن سیاه‌ پوستی که پرچم امریکا را بر شانه حمل می‌کند از یکی از همین عکس‌ها زاده شده است. او به دنبال شخصیتی بود که لبریز از خشم و نفرت است و اضافه می‌کند «برای من جالب است که در چنین مواقعی آتش‌سوزی جنگل‌ها، زمین لرزه‌ها، فوران آتشفشان‌ها انسان پی می‌برد که نیروی حاکم بر این سیاره هم تراز قدرت او نیست و چیزی مبهم و ژرف وجود دارد که بشر واقعاً در برابر آن حقیر است. این‌که غرور انسان در چنین لحظه‌هایی خرد می‌شود و از بین می‌رود واقعاً جالب است.» بسیاری از استعاره‌های رمان برگرفته از تورات هستند، از جمله کشتی نوح در دل توفان و سیلاب و هرگونه ارجاع به کتاب‌های مقدس ناخواسته و غیر عمد بوده و نویسنده هیچ علاقه‌ای نداشته که مفاهیم دینی را وارد چهارچوب داستان کند. در بخشی از کتاب تندباد می‌خوانیم: به خیابان‌های شهر نگاه می‌کند که دارند خالی می‌شوند و به مردمی که دسته‌ دسته می‌دوند و خانه‌ها را ترک می‌کنند و می‌داند که جایی برای او نخواهد بود. پدرها را می‌بیند که ماشین‌ها‌ را پر از بار می‌کنند و بنزین ذخیره برمی‌دارند، مادرها را می‌بیند که با قیافه‌های درهم‌ کشیده برای چندمین‌ بار از بچه‌ها‌شان می‌پرسند که آیا قمقمه‌ها را پر کرده‌اند یا نه، همه را نگاه می‌کند و می‌داند که جزء آن‌ها نیست. او می‌ماند چون ماشینی ندارد، چون نمی‌داند کجا برود و خسته است. می‌ماند، شهر در تب‌ و تاب است و او جزء شهر نیست. مردم می‌ترسند، عرق‌ می‌ریزند و هول برشان داشته که یک دقیقه را هم هدر ندهند، ولی او با آن‌ها نیست. واقعاً نمی‌ترسد، به مرگ فکر نمی‌کند، فقط فکر می‌کند که این هم یک امتحان است، امتحانی سخت. می‌داند که دوباره از پا درمی‌آید، انگار زندگی فقط همین است و او باید تسلیمش شود. به مردها و زن‌هایی که می‌روند نگاه می‌کند و به محله‌ی نکبت‌بارش برمی‌گردد، سرافکنده برمی‌گردد. خیابان‌های این‌جا آرام‌تر از مرکز شهرند. کسی در جنب‌ و جوش نیست. باز خیابان‌های پهن و فقیرانه‌ای را می‌بیند که حتی خانه‌ها‌شان هم خسته به ‌نظر می‌رسند و بی‌اختیار صدای چکشِ قاضی را می‌شنود. باد بلند می‌شود. توفان نزدیک می‌شود و مثل همیشه قسمت آن‌هاست، قسمت بدبخت و بیچاره‌های درمانده، فقط مال آن‌ها. موقع پرداخت صورت‌ حساب به ‌نظرش می‌رسد که زن جوان طور عجیبی نگاهش می‌کند. شاید از این‌که آدمی عادی دیده جا خورده است. حتماً با خودش فکر کرده بود که مسافر اتاق 507 مردی است بدبخت، معتادی که بیرون‌ کردنش به این راحتی‌ها نخواهد بود. « از مینی‌بار استفاده کردید؟» اشاره می‌کند که نه و بعد اضافه می‌کند، «فقط یک تماس تلفنی داشتم.» زن درحالی‌که با اخم به صفحه‌ی کامپیوتر زل زده تصدیق می‌کند. رسیدش را چاپ می‌کند و می‌گیرد طرفش. او نگاه می‌کند. مدت مکالمه مشخص است: یک دقیقه و پنج ثانیه. خنده‌اش می‌گیرد. یک دقیقه و پنج ثانیه. زمان خیلی کمی بود برای بیرون کشیدنش از آن اتاق. شماره گرفته بود. به رغم سال‌های سپری‌شده هنوز شماره را از بر بود. فکر کرده بود خودش گوشی را برمی‌دارد یا این‌که باید پیغام بگذارد. برای شنیدن صدایش سر از پا نمی‌شناخت، ولی صدای بچگانه‌ای جواب داده بود. لحظه‌ای مکث کرده و بعد گفته بود «سلام، اسمت چیست؟» پسر بچه‌ی آن‌ طرف خط با اطمینان جواب داده بود «بایرون.» پرسیده بود «رز آن‌جاست؟» بچه انگار مردد بود. با صدای اخم‌آلودی جواب داده بود «مامانم؟» گفته بود «آره، به مامانت بگو من دارم می‌آیم.» بچه حرفش را بریده بود، «شما؟» شرم عجیب و خاصی سرتاپایش را گرفته بود. «کینو برنس.» و تکرار کرده بود «به‌اش بگو من دارم می‌آیم.» و گوشی را گذاشته بود. یک دقیقه و پنج ثانیه. حالا دوباره به این لحظه‌ها فکر می‌کند و نیروی تازه‌ای در وجودش ریشه می‌دواند. ضربان رگ‌هایش را حس می‌کند. عجله دارد. عجله دارد که این چند صد کیلومتر را طی کند و برود، آن‌قدر برود تا به او برسد، عجله دارد که پشت فرمان ماشینش بنشیند و بدون خوردن و نوشیدن براند، چهار‌صد کیلومتر براند. عجله دارد. این بی‌قراری از کی سراغش نیامده بود؟