
کوهستان شارلاتان
120,000 تومان
انتشارات هوپا منتشر کرد: به «کوهستان زیبا با یک کلاه برفی بامزه روی سرش، جایی که «وایلی» سیزده ساله انتظار دارد پدربزرگش، «کاپیتان تاگل» معروف را ملاقات کند، اما هیچ چیز آنجوری نیست که وایلی فکر میکند، سرو کلهی «خارخاسک» پیدا میشود، خفاش بیشهزارهای غرب و «گاگول ترکون» که ترکاندن کلهی گاگولها را رسالت خودش میداند…
یک دفعه قلبم از جا کنده شد. توی آینهی انگشترم، پشت پنجره، صورت آدمی را دیدم که زل زده بود توی کابین. صورتش به سفیدی قارچ بود. تمام موهای کلهام سیخ شد.
تیز برگشتم و پشت سرم را نگاه کردم. پشت پنجره سیاه و خالی بود. «قصهای بلند، آمیخته با نبوغ، با شخصیتهایی تاثیرگذار و اتفاقهایی غیرقابل پیش بینی، باورنکردنی و ناگهانی. این نمایش لوده، سرگرم کننده است.»
فقط 1 عدد در انبار موجود است
کوهستان شارلاتان
نویسنده |
سید فلاشمن
|
مترجم | |
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 256 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786008655855
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
نوایی همآهنگ باران
معرفی کتاب آه باران اثر فریدون مشیری
طرحها و نقشهای ایرانی، از دوران پیش از تاریخ تا پایان دورهی ساسانی
معرفی کتاب طرح ها و نقش های ایرانی اثر محمدرضا ریاضی
پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم
معرفی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم
جوردی سییرا ای فابرا در کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم داستان پسر نوجوانی به نام فلیپه را به تصویر میکشد که مامان و بابای او دست به اعتصاب زدهاند. به این معنا که دیگر هیچکدام از وظایف پدری و مادریشان را انجام نمیدهند. متعجب شدهاید، مگر نه؟! با فلیپه همراه شوید و ببینید چرا و چگونه چنین چیزی رخ داده است...دربارهی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم
کتابی که پیش روی شماست، به نام پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (Querido Hijo: Estamos En Huelga) نوشتهی جوردی سییرا ای فابرا (Jordi Sierra I Fabra) رمانی برای نوجوانان است. این اثر ذیل مجموعهای به نام پسر عزیزم منتشر شده که در آن، داستان پسری نوجوان به نام فلیپه و چالشهای او با خانواده، دوستان و مدرسهاش روایت میشود. پیش از آن که به شما بگوییم ماجرای کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم چیست، اجازه دهید ابتدا شما را با فلیپه آشنا کنیم. فلیپه پسر نوجوانی است که پدر و مادرش از دست کارهای او ذلّه شدهاند! راستش را بخواهید، فلیپه نه در کارهای خانه کمک میکند، نه حتی به امور شخصی خودش رسیدگی میکند. هر سال در درسهایش تجدید میآورد و با همهی اینها سربههوا و بیمسئولیت هم هست! داستان کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (We Are on Strike) از آن جا آغاز میشود که پدر و مادر فلیپه تصمیم میگیرند اعتصاب کنند و کاری به کار پسرشان نداشته باشند. با توجه به این اعتصاب، فلیپه و پدر و مادرش دیگر حقی نسبت به یکدیگر نداشتند؛ فلیپه فقط حق غذا، تختخواب و گاهی یک بوس داشت (چون به هر حال پسرشان بود!)، اما نه هیچ چیز بیشتر... راستش را بخواهید، داستان از چند روز قبل شروع شده بود. درست از همان روزی که پدر و مادر فلیپه با او چنان دعوایی کردند که بیا و ببین. ماجرا همان باید و نبایدهای همیشگی بود. اینکه چرا فلیپه از فرصتهایش استفاده نمیکند، چرا نمیفهمد که اگر همینطوری پیش برود، به هیچ جا نخواهد رسید، چرا با بال زدن یک مگس هم حواسش پرت میشود. که باید درس بخواند، که فرصتها را از دست ندهد، که همهی کارها را نگذارد برای لحظهی آخر، که تابستان در یک چشم به هم زدن تمام میشود و از اینجور حرفها. حرفهایی که هر سال میزدند، اما امسال به خاطر دوتا تجدید شدَّتَش بیشتر بود. اما همانطور که احتمالاً خودتان حدس میزنید، گوش فلیپه به این حرفها بدهکار نبود که نبود. سه ماه تا امتحانات سپتامبر مانده بود. نمیخواست از همین الآن بنشیند سرِ درس و مشق، آخر تازه مدرسهاش تمام شده بود. به استراحت نیاز داشت!!... به هر روی، مامان و بابای فلیپه که متوجه شدند او قرار نیست از کارهای بدش دست بردارد، تصمیم گرفتند اعتصاب کنند. میپرسید اعتصاب پدر و مادرها دیگر به چه شکل است؟ خب، ما به شما میگوییم. اعتصاب یعنی این که دیگر مامان رأس ساعت نُه صبح، فیلیپه را با این بهانه که «اگر زیاد بخوابی، همهی ساعتهای روزت را از دست میدهی» از خواب بیدار نکرد. بعد هم که فلیپه تصمیم گرفت برود فوتبال بازی کند، هیچ مخالفتی با او نداشت. وقتی هم که دید تیشرت فلیپه کثیف، چروک و پُر از لکه است و بوی وحشتناکی هم میدهد، خم به ابرو نیاورد. در واقع، قرار بود که مامان تیشرت ورزشی فلیپه را بشوید، اما از آن جا که در اعتصاب به سر میبرد، این کار را انجام نداده بود و به نظر نمیرسید اهمیتی به این موضوع بدهد. البته باید به شما بگوییم که فلیپه هنوز نفهمیده بود چه اتفاقی افتاده. گمان میکرد مادرش دچار زوال عقل شده که این چنین نسبت به کارهای فلیپه بیتفاوت رفتار میکند! فلیپه آنجایی متوجه شد اتفاقی عجیب در حال رخ دادن است که موقع بیرون آمدن از خانه، مادرش هیچ صحبتی با او انجام نداد. در حالت عادی باید با مادرش بحث میکرد، تعهد میداد که سروقت برمیگردد، قسم میخورد که خوب رفتار میکند، که خودش را توی دردسر نمیاندازد، که اگر چراغ راهنمایی برای عابران سبز بود، از خیابان رد میشود و یک عالم چیز دیگر. اما این بار زمانی که فلیپه جلوی در و خطاب به مادرش گفت «من رفتم!» مادرش با یک «بسیار خُبِ» ساده و مختصر جوابش را داد. نه هیچ ممانعتی، نه هیچ درس اخلاقی، هیچیِ هیچی. خلاصه این که پدر و مادر فلیپه داشتند در حد المپیک به او بیمحلی میکردند. فلیپه که در ابتدا از شرایط تازه راضی بود، کمکم متوجه شد که قضیهی پیشآمده چندان هم مطلوب نیست. همین شد که سعی کرد راهی برای شکستن اعتصاب پدر و مادرش بیابد. دوست فلیپه، آنجل، به او گفته بود آنهایی که اعتصاب میکنند، اول تحت فشار قرار میدهند تا بتوانند حقوقشان را مطالبه کنند، ولی در نهایت مذاکره میکنند، اما به نظر نمیرسید که پدر و مادر فلیپه قصد مذاکره داشته باشند... پس آن روز کی میرسید؟ طاقت فلیپه طاق شده بود... بد نیست اشاره کنیم که زیمنا مایر تصویرگری کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم را بر عهده داشته است. مجموعهی پسر عزیزم به چندین زبان ترجمه شده؛ این کتاب را در ایران، زهرا سادات جدغریب به فارسی برگردانده و نشر کتاب چ (واحد کودک و نوجوان نشر چشمه) آن را ذیل مجموعهی داستانهای ونوشه به انتشار رسانده است. گفتنیست چاپ نخست این کتاب در زمستان 1398 صورت گرفته است.نظریههای گوناگون درباره جهانی شدن
جستارهایی در قصهشناسی
معرفی کتاب جستارهایی در قصه شناسی
کتاب جستارهایی در قصه شناسی نوشته محمد پارسانسب، مجموعهای از بیست مقاله بلند و کوتاه است که به قصههای سنتی، بهخصوص حکایات مثنوی و رمانهای معاصر فارسی پرداخته و آثار این حوزه را تحلیل و بررسی میکند.درباره کتاب جستارهایی در قصه شناسی:
قصهها را میتوان به عنوان همزادی برای انسان به شمار آورد و همراه او از درون غارها تا عرصه فضاهای مجازی گذر کرد، داستانها فرهنگ و تمدن قومهای مختلف ایرانی را در بر میگیرند و احساسات و عواطف بشر را تجلی میبخشند. در بسیاری اوقات وسیلهای برای سرگرمی و فراغت آدمی و گاهی همانند قصههای شهرزاد ابزاری برای کنترل سرکشیها و تندخوییهای انسان بودهاند. قصهها اغلب از فرهنگ شفاهی جوامع تأثیر پذیرفته و به شکل منثور روایت شدهاند و بیانگر تفکرات، خواستهها و احوالات طبقات متفاوت جامعه، بهویژه طبقه ضعیف هستند. از این رو گاهی میتوانند بستری برای اندیشهورزی و ادراک بشر باشند و تفکرات نیکی را درون انسانها پرورش دهند، یا زمانی دیگر بازگوکننده سلطه تفکر جبری و حذف اندیشه از عرصه زندگی ایرانی هستند و بستری برای ارائه ایدئولوژی فراهم میآورند و در زمانی دیگر تصاویری زیبا از ارتباط انسان با خداوند را در قالب داستانهای عرفانی به نمایش میگذارند. بخشی دیگر از قصهها نیازهای عاطفی انسان را به تصویر میکشند و داستانهای عاشقانه میآفرینند و در نهایت برخی دیگر نشاندهنده فرهنگ عامه و بینش مردم کوچه و بازار هستند. نویسنده نام کتاب جستارهایی در قصه شناسی (Essays in Storytelling) را با توجه به روح غالب نوشتهها و بیشتر بودن مقالههای مربوط به داستان و قصه انتخاب کرده است. برخی از این نوشتهها از وجهی نظری برخوردارند و برخی دیگر جنبه عملی دارند که در آنها با رویکردی خاص به نقد و تحلیل متنی روایی پرداخته شده است. مطالعه قصههای سنتی بهخصوص داستانهای درخشان مثنوی، بخش زیادی از حجم کتاب را در بر میگیرند و همچنین چندین مقاله هم به آثار داستانی معاصر بهخصوص رمان فارسی اختصاص یافتهاند.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتابدانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.