

گربههای جسور! (سرگذشت شجاعانهی پیشیسانان پُر شر و شور)
117,000 تومان
این کتاب قصهی راستیراستیِ بیش از 30 پیشی واقعی را تعریف میکند که قهرمان داستانهای خودشاناند.
اینجا از اسطورههای جنگ جهانی دوم، دریانوردان بیباک آبهای آزاد، رکورددارانِ جهانی گینس، گربههایی که مایهی الهام کتابهای پرفروش شدند و کلی چیز دیگر- حتی «گربهای فضانورد» که به خارجِ جو زمین سفر کرد (و موفق شد به زمین برگردد تا قصهاش را تعریف کند) خواهید دانست.
حاضرید؟ پس آمادهی چند حقیقت چشمگیر دربارهی پیشیسانان و ماجراجوییهای موسیخکن باشید!
فقط 1 عدد در انبار موجود است
گربههای جسور! (سرگذشت شجاعانهی پیشیسانان پُر شر و شور)
نویسنده |
کیمبرلی همیلتون
|
مترجم |
خاطره کردکریمی
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 160 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786222042066
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
تاول
معرفی کتاب تاول
کتاب تاول اولین اثر مهدی افروزمنش که با بیانی ساده و داستانی قوی، جایزهی رمان اول هفت اقلیم را از آن خود کرده، روایتی از محلهای نزدیک میدان راه آهن به نام «فلاح» در دههی 70 است که در آن روز شب نمیشود مگر اینکه دعوا و درگیری اتفاق بیفتد. این رمان داستان یکی از بچههای همین محل به نام «جعفر» است که روزی قهرمان کشتی و مورد احترام ساکنین محل بوده، تا هنگامی که تعادل روانیاش را از دست میدهد و معتاد و لات میشود و سرانجام در گیر و دار یک خصومت، سرهنگ سرشناسی را به قتل میرساند. افروزمنش در کنار داستان جعفر، قصهی آدمهای دیگری را هم روایت میکند؛ خانم ژاپنی که زن برادر جعفر است، اشرف شلغم، سرهنگ آرنولد، مجید سریش، یوسف آتاری، قاسم سلمونی، حسن جگرکی و خود راوی. در حقیقت، تاول داستان محلهی فلاح را روایت میکند. آدمهای داستان یک ویژگی مشترک دارند و آن فقر و سرنوشت نه چندان درخشان است. گویی آنها شخصیتی مستقل ندارند و تنها در محلهشان معنا مییابند. آنها در ایستادن در برابر نظم و قانون متفاهم و سرسخت هستند و دنیایی جدا از تمامیت شهر را شکل میدهند. راوی داستان نوجوانی است که با هیجان و کنجکاوی خاصی ماجراها را تعریف میکند و هر از گاهی که از چیزی باخبر نیست، به نقل قول از زبان زنان همسایه و خاله زنکهای قدیمی محل متوسل میگردد. تاول روایت آدمهایی است که هر روز در اطراف خود میبینید؛ همان قدر لمس کردنی و باور کردنی. روایتی واقعگرایانه که افروزمنش میکوشد وقایع را همان گونه که هست، بازسازی کند. او در این اثر از اجتماعی آشنا حرف زده و کوشیده است بخشی از ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعهی شهری را نشان دهد، با شخصیتهایی ملموس که شما را درگیر خود میکنند و به فضای داستان میبرند. انگار در آن محله سالها با جعفر، قاسم سلمونی، اشرف شلغم و بقیهی آدمهای آن زندگی کردهاید و هر روز شاهد ماجراهای محله بودهاید. از مهمترین نقاط ضعف این رمان میتوان به عدم تسلط نویسنده به راوی و هرج و مرجی اشاره کرد که به دلیل همین عدم شناخت بر قصه غالب شده است. در نیمهی اول داستان، شما با یک راوی خردسال و نونهال روبرو میشوید که لابلای آدمها میچرخد و روایت میکند اما در نیمهی دوم آن، بدون هیچ رویداد و پرش زمانی خاصی، راوی کودک به یک جوان تبدیل میگردد و در بعضی جاها هم حضورش فعل میشود! این نابسامانی روایت تا پایان داستان ادامه مییابد. در بخشی از کتاب تاول میخوانیم: جعفر هر جا مینشست دم از انتقام میزد. شب که شد، پنجشنبه، همه توی فوتبال دستی میدانستند جعفر آزاد شده و میخواهد انتقام بگیرد، اما کسی باور نکرده بود. تا قبل از اینکه آقاحیدر بیاید داخل و بعدش خود جعفر، تعریف میکردند جعفر چی گفته و میخندیدند. یکی گفت جعفر گفته «به روح ننهم دهنش رو صاف میکنم.» بعدش هم اضافه کرد «زرشک.» آن یکی تعریف کرد جعفر در حالی که با تیزی دسته چوبیاش به نیمکت توی دخمه میزده، گفته «کاری میکنم بدونه جعفر کیه.» نادر بود که از آنطرف شیشکی کشید تا همه بترکند از خنده. عباس دختر هم خلاص شده بود. خندید که به من گفته «کاری میکنم تا قیوم قیومت اسم جعفر از این محله پاک نشه. فکر نکنی چون سرهنگه بیخیالش میشم! زده باید تاوون بده.» بعد هم صداش را جور خاصی کلفت کرد، گفت «من که گرخیدم، وای به حال سرهنگ.» همه خندیدند. گفتم، پنجشنبه بود و یک کلاغ چهل کلاغهای کار جعفر هنوز توی محل جمع نشده بود که خودش آفتابی شد. موضوع انتقام را هم از صبح به کس و ناکس گفته بود. سرهنگ، همانطور که توی فوتبال دستی به آق حیدر قول داده بود، جعفر را به دادسرا نفرستاده بود و با استفاده ا اختیاراتش او را آزاد کرده بود. این طور میگفتند. نمیدانستیم دقیقاً کی آزاد شده و اصلاً آیا این دو روز توی کلانتری بوده یا سرهنگ همان دیشب آزادش کرده بود. اولین ساعتی که یکی گفته بود او را دیده نزدیکهای ظهر بودهحرفه: سینماگر 1، فیلمنامهنویس
در بخشی از کتاب حرفه: سینماگر 1: فیلمنامهنویس میخوانیم
هنرمندان سینمایی انگشتشماری به اندازهی وودی آلن پُربار، باقریحه و بهکُلی بیاعتنا به مجموعهی آثارشان بودهاند. او یکبار گفت: «وقتی به خانه میروم و در بستر دراز میکشم و چیزی مینویسم، این فکرهای عجیبوغریب به سرم میزند. تصور میکنم که هر لحظه قرار است تروفرز همشهری کین دستاولی بنویسم، و این نوشته قرار است خیلی محشر باشد. فیلم را میسازم و سپس از آنچه میبینم بسیار شرمسار میشوم. از خودم میپرسم: “کجای راه را اشتباه رفتهام؟ ”» او بینهایت متواضع است. آلن، که در دسامبر 1935 در برانکسِ نیویورک به دنیا آمد، از سال 1969 مدام مشغول نوشتن و کارگردانی (و اغلب بازی در) فیلمهای خودش بوده و تواناییاش در عرضهی کمدیهای خیلی خندهدار و درامهای تأملبرانگیز را به یک میزان اثبات کرده است. هر دوی اینها از دوران کودکیِ آلن او را سر شوق میآوردند: او در نوجوانی به روزنامههای محلی لطیفه میفروخت، ولی فیلمهای اروپایی محشر هم که داشتند به سینماهای امریکا راه پیدا میکردند او را به وجد میآوردند. آلن تعریف میکند: «ناگهان دیدم که سینما بهراستی میتواند چیز ذاتاً معرکهای باشد.» سلوک او در فیلمسازی به طور جدی وقتی شروع شد که در سال 1965 کمدی تازه چه خبر گربهی ملوس؟ را نوشت، ولی سرخوردگی او از فیلمی که روی پرده آمد عزمش را جزم کرد که در آینده خودش فیلمنامههایش را کارگردانی کند. بنابراین، او ترازی از نظارت بر اثر هنری را بنا نهاد که مایهی رشک چندین نسل از فیلمسازان بوده است.داستانهای خانهدرختی 9/ خانهدرختی 117طبقه
فیلمنامه نویسی شخصیت محور
آگوس و هیولاها 5/ افسانهی دریا
عصر آهن ايران
توضیحات:
فهرست:
پیشگفتار فصل اول: اقتصاد و معیشت در عصر آهن ایران (حدود 1450ـ800 ق. م) تحلیل دادههای مرتبط با اقتصاد و معیشت در شمال مرکزی ایران تحلیل دادههای مرتبط با اقتصاد و معیشت در شمال غرب ایران فصل دوم: تحولات فناوری در عصر آهن ایران فلزکاری عصر آهن فلزگری زیورآلات در عصر آهن فناوری ظروف فلزی در عصر آهن ایران فصل سوم: تدفین مردگان در عصر آهن ایران الگوهای مشترک تدفین در عصر آهن ایران شواهد باستانشناختی تدفین مردگان در عصر آهن ایران فصل چهارم: تکامل، استمرار و تغییرات فرهنگی در عصر آهن ایران شواهد باستانشناسی جدید تصاویر منابع و مآخذمحصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بخت اخلاقی
زیر نظر دکتر مسعود علیا بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتابدانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.