


گسترش اسلام
75,000 تومان
اسلام آخرین دین حضرت خاتم (ص) آمده است تا نوید ظهور انسان کامل و نیز ساختن دنیای بهتری را بدهد. این دین مانند یهودیت و مسیحیت در خاورمیانه ظهور کرد و از میان این سه دین بزرگ از همه جوانتر است. اصول اعتقادی آن ساده و روشن است : تنها یک خدا (الله) وجود دارد. و محمد(ص) آخرین پیامبر از سلسله طویل پیامبران برگزیده خدا برای ابلاغ حقایق بود.
اما اسلام، از زمانی که نخستین آیات خداوند بر محمد(ص) نازل شد، طی قرنها به چیزی بیش از یک دین بزرگ جهانی تبدیل شد، این دین نیروی قدرتمند قانونی، حکومتی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد که صدها میلیون نفر از ساکنان سرزمینهای متعدد وگسترده را متحد میسازد. اسلام به سرعت طرح اولیه و شالوده حکومتی پهناور و قدرتمند را پی ریزی کرد که از ساحل اقیانوس اطلس در شمال آفریقا تا چین و هند گسترش داشت. هیچ قلمرو دیگری بیش از اسلام چنین آمیزه گوناگونی از انواع اقوام، نژادها و زبانها را در بر نگرفته است. حتی امپراتوری روم در اوج خود در مقایسه با گستره اقتدار مسلمانان رنگ میباخت.
در انبار موجود نمی باشد
گسترش اسلام
نویسنده |
جان دان
|
مترجم |
مهدی حقیقتخواه
|
نوبت چاپ | ٣ |
تعداد صفحات | ١٦٠ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
سال چاپ اول | ١٣٨٥ |
موضوع |
——
|
نوع کاغذ | بالکی |
وزن | ٤٤٦ گرم |
شابک |
9789643117009
|
وزن | 0.446 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
گور به گور
بخشی از کتاب گور به گور
«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، میخندید، تو اون واگنِ دراز هی میخندید، رد که میشد کلههاشون رو برمیگردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی میخندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفتتیرها میخندی؟» گفتم «چرا میخندی؟ برای این که از صدای خنده بدت میآد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکیشون پهلوش نشست، یکیشون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب میرفت. یکیشون باید عقب عقب میرفت، چون که پول دولت پشت هر دونهش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، اینها هم سوار پول دولت شدهاند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمیدونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من میدونم این چیه. «برای همین داری میخندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»آمریکای باستان
ما گربه هستیم
به دنبال فردوسی
دو مسئله بنیادین اخلاق
گزارش یک مرگ
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.