یا این یا آن جلد اول

275,000 تومان

کتاب یا این یا آن جلد اول نوشته سورن کیرکگور ترجمه صالح نجفی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات ملل، رمان فلسفی، ادبیات فلسفی به چاپ رسیده است.
سورن کیرکگور در نوشته‌های پرشمارش از سه تراز هستی انسان سخن می‌گوید ـ زیباشناختی، اخلاق، و دین ـ و در نخستین کتاب عظیمش یا این یا آن که به همراه ترس و لرز و تـکرار در سـال ۱۸۴۳، در سی سـالگی، منتشر کـرد به دو تـراز اول می‌پردازد. یا این یا آن که با نام مستعار منتشر شد، نوشته‌های دو مرد است: نفر اول جوانی است که در قالب کلمات قصار و جستارهای زیباشناختی و غلیان‌های تغزلی و «دفتر خاطرات مرد اغواپیشه»، مکتوب پرآوازه‌ای که گاهی به صورت کتابی مستقل چاپ می‌شود، به زیبایی تمام از خوشی‌های زندگی زیباشناختی می‌گوید. مرد دوم مسن‌تر است و در نامـه‌هایی که به مـرد جوان می‌نویسد درباره‌ی ازدواج و اصالت فردی (خود بودن) بحث می‌کند و می‌کوشد دوست جوانش را متقاعد کند که زندگی اخلاقی برتر از شیـوه‌ی زیستِ مختار اوست. کیرکگور بین این دو دیـدگاه انتخابی نمی‌کند، گویی تصمیم را بر دوش خواننده می گذارد.
او شاهکارش را کمـی پس از بـرهم‌ زدن نامـزدی‌اش روانـه‌ی بـازار کتاب کرد، واقعـه‌ای سـرنوشـت‌سـاز در حیـات شخصی‌اش کـه بـه تـرسیـم خـودنـگاره‌ای خارق‌العاده از متفکری بزرگ انجامید. شاید بتوان گفت یا این یا آن در تاریخ فلسفه و ادبیات همتایی ندارد. در این اثر کیرکگور از خـود و خوانندگانش می‌پرسد، «نکند همه‌چیز این جهان سوءتفاهمی بیش نباشد، نکند خنـده‌هامان چون نیک بنگریم گریه باشند؟»
معرفی مباحث کتاب یا این یا آن
یادداشت مترجم
نکته هایی درباره ترجمه حاضر
مقدمه تاریخی
حاوی اوراق A
دیباچه
ترجیعات
یا این/یا ان-گفتاری سکرآور
مراحل بی واسطه امر شهوی یا شهوت موسیقی
وجه تراژیک تئاتر قدیم در آئینه وجه تراژیک تئاتر مدرن
تصویرهای سایه نما
ناشادترین انسان
عشق اول
کشت تناوبی
دفتر خاطرات مرد اغواپیشه

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9789642133444 دسته: , ,
توضیحات

یا این یا آن جلد اول

نویسنده سورن کیرکگور
مترجم صالح نجفی
نوبت چاپ دوم
تعداد صفحات 464
قطع و نوع جلد وزیری شومیز
سال انتشار 1402
شابک 9789642133444
توضیحات تکمیلی
وزن 0.671 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “یا این یا آن جلد اول”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فلسفه پول

395,000 تومان
کتاب فلسفه ی پول نوشته گئورگ زیمل ترجمه صالح نجفی، جواد گنجی توسط انتشارات مرکز با موضوع علوم اجتماعی، جنبه های اقتصادی، فلسفه به چاپ رسیده است. فلسفه‌ی پول در میان آثار زیمل، که جستارنویسی زبردست بود، اثری منحصربه‌فرد است. با آن‌که تودرتو و چندرگه و ترکیبی پیچیده و درهم‌تنیده از رشته‌هایی چون فلسفه و جامعه‌شناسی و تاریخ و روانشناسی به نظر می‌رسد، باید گفت کتاب زیمل در اصل متنی مشخصاً فلسفی است که، به مدد یک روش فلسفی منسجم و مشخص، پیوندی دیالکتیکی میان انبوهی از جزئیات تاریخی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی برقرار می‌سازد. او در فلسفه‌ی پول تحلیل‌های جامعه‌شناختی و روانشناختی را برای تبیین و تفسیر فلسفی بحران سوژه‌ی مدرن به کار می‌گیرد، بحرانی که در همه‌ی اجزای زندگی اجتماعی رخنه کرده است. این بحران چیزی نیست جز تلاش فرد برای دستیابی به آزادی و خودآیینی در مواجهه با نیروهای عظیمی چون جامعه و سنت و فرهنگ و تکنولوژی. وقتی عملکرد پول را در وجه تاریخی و فرهنگی‌اش در نظر بگیریم عملیات‌های ارزشگذاری و دلالتگری و معنابخشی آن را به عیان می‌بینیم. قابلیت پول در تشدید نیروهای متضاد بدان قدرتی ظاهراً نامحدود می‌دهد تا همزمان تجزیه کند و وحدت بخشد، تا چیزهای کاملاً ناهمسان و نامشابه را هم‌ارز گرداند، تا کیفیت را به کمیت تبدیل کند، و از مادی‌ترین جنبه‌های حیات مادیت‌زدایی کند. زیمل بصیرت‌های شوپنهاوری و نیچه‌ای را در تفسیر فلسفی خویش از تطور فرهنگی مسایل مربوط به معنا و ارزش ادغام می‌کند و بدین‌سان استراتژی فلسفی ویژه‌ای طراحی می‌کند تا پروژه‌ی هگلی تاریخ فکری و فرهنگی را از نو صورت‌بندی کند. معرفی مباحث کتاب فلسفه پول ارزش و پول ارزش عنصر پول پول در زنجیره اهداف آزادی فردی هم ارز پولی ارزش های شخصی سبک زندگی فهرست تفضیلی

در قلمرو وحشت

28,000 تومان
در قلمرو وحشت‌، دربرگیرنده‌ ۸ داستان‌ از نویسندگانی‌ چون‌ جک‌ لندن‌، آلن‌پو، بوزاتی‌ و... است

روانشناسی صنعتی و سازمانی

230,000 تومان
روانشناسی صنعتی و سازمانی نویسنده محمود ساعتچی مترجم نوبت چاپ 6 تعداد صفحات 440 قطع و نوع جلد وزیری (شومیز)

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

گور به گور

350,000 تومان

بخشی از کتاب گور به گور

«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، می‌خندید، تو اون واگنِ دراز هی می‌خندید، رد که می‌شد کله‌هاشون رو برمی‌گردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی می‌خندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفت‌تیرها می‌خندی؟» گفتم «چرا می‌خندی؟ برای این که از صدای خنده بدت می‌آد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکی‌شون پهلوش نشست، یکی‌شون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب می‌رفت. یکی‌شون باید عقب عقب می‌رفت، چون که پول دولت پشت هر دونه‌ش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، این‌ها هم سوار پول دولت شده‌اند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمی‌دونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من می‌دونم این چیه. «برای همین داری می‌خندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»
سفارش:0
باقی مانده:3

برگ هایی از خاطرات من

198,000 تومان
کتاب برگ هایی از خاطرات من نوشته محمدعلی همایون کاتوزیان توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات فارسی، زندگی و آثار، سرگذشتنامه به چاپ رسیده است. این کتاب برگ‌هایی از خاطرات همایون کاتوزیان است؛ مجموعه‌ای از رخدادهای گوناگون در زندگی او. خاطراتی که از دوران نوجوانی و دبیرستان البرز و نخستین تجربه‌ها در عالم سیاست و فرهنگ آغاز می‌شود و به ادامه‌ی تحصیل در انگلستان و فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی و تدریس در دانشگاه‌ها می‌رسد؛‌ خاطراتی از روابط نزدیک با فرهیختگانی چون خلیل ملکی، حمید عنایت، ایرج افشار، داریوش آشوری، جلال آل احمد و ... معرفی مباحث کتاب برگ هایی از خاطرات من البرز و معلمان آن جایزه ادبی تلویزیون تظاهرات در مسیر هجده سالگی، زمستان: نخستین بست نشینی دانشگاهی در جهان آتش زدن مشین دکتر منوچهر اقبال پالتو دزدی کنفدراسیون روایت کوتاه باز هم اشتباه شد سخنرانی در قتلگاه پل پوت پروز نیکخواه و داستان توطئه کاخ مرمر بازگشت به ایران پس از نه سال شیراز و آب رکنی و دانشگاه پهلوی