یوزپلنگانی که با من دویده‌اند (مجموعه داستان)

95,000 تومان

کتاب حاضر، مشتمل بر 10 داستان کوتاه با نام‌هاي سپرده به زمين؛ استخري پر از کابوس؛ روز اسبريزي؛ تاريکي در پوتين؛ شب سهراب‌کشان؛ چشم‌هاي دکمه‌اي من؛ مرا بفرستيد به تونل؛ خاطرات پاره پارة ديروز؛ سه شنبة خيس و گياهي در قرنطينه است. نگارنده در هر يک از اين داستان‌ها بخش‌ها و برش‌هايي از زندگي انسان‌هايي معمولي با نام‌هايي مشابه و در رده‌هاي سني مختلف را بيان کرده و گوشه‌هايي از دغدغه‌ها و غم‌هاي مردم جامعه را شرح داده است. داستان «سپرده به سرزمين» ماجراي پيرزن و پيرمرد تنهايي است که سال‌ها پيش از هياهوي مردم روستا متوجّه پيشامدي شده و در همراهي با آن‌ها با جسد کودکي مواجه مي‌شوند که کنار رودخانه و زير پل پيدا شده است. هيچ کس قادر به شناسايي کودک نيست و کسي علّت غرق شدن او را نمي‌داند. پيرزن و پيرمرد از داشتن بچّه محروم بوده‌اند، پيکر کودک را با خود برده و دفن مي‌کنند و پس از آن براي او همچون فرزند خود عزاداري مي‌کنند.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9789643050108 دسته: , , برچسب: ,
توضیحات

یوزپلنگانی که با من دویده‌اند (مجموعه داستان)

نویسنده بیژن نجدی
مترجم
نوبت چاپ 43
تعداد صفحات 88
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1400
شابک 9789643050108
توضیحات تکمیلی
وزن 0.105 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “یوزپلنگانی که با من دویده‌اند (مجموعه داستان)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

هوش مصنوعی قدم اول

35,000 تومان
معرفی کتاب هوش مصنوعی قدم اول
کتاب حاضر تحت عنوان هوش مصنوعی یکی از کتاب های قدم اولی انتشارات شیرازه می باشد که توسط هنری برایتون به رشته ی تحریر در آمده است. برای خرید اینترنتی آخرین چاپ این کتاب با ترجمه ی ابراهیم اسکافی از فروشگاه 3گام، در این قسمت کتاب خود را انتخاب کرده و سفارش خود را نهایی کنید. پس از ثبت سفارش در کوتاه ترین زمان ممکن به تمامی نقاط کشور ارسال می گردد.
 
سفارش:0
باقی مانده:1

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب شهروندی چند فرهنگی

285,000 تومان
معرفی کتاب شهروندی چند فرهنگی بافت چندفرهنگی فزاینده جوامع مدرن باعث بروز بسیاری از مسائل و درگیری های جدید شده است، زیرا اقلیت های قومی و ملی خواستار به رسمیت شناختن و حمایت از هویت فرهنگی خود هستند. این کتاب مفهوم جدیدی از حقوق و جایگاه فرهنگ های اقلیت را ارائه می دهد. این کتاب استدلال می‌کند که انواع خاصی از حقوق برای فرهنگ‌های اقلیت با اصول لیبرال دموکراسی سازگار است و می‌توان به اعتراض‌های لیبرال استاندارد نسبت به به رسمیت شناختن چنین حقوقی بر اساس آزادی فردی، عدالت اجتماعی و وحدت ملی پاسخ داد. با این حال، هیچ فرمول واحدی را نمی توان برای همه گروه ها اعمال کرد و نیازها و آرزوهای مهاجران با مردم بومی و اقلیت های ملی بسیار متفاوت است. این کتاب برخی از مسائل را تحلیل می‌کند، که اگرچه برای درک سیاست چندفرهنگی (مانند حقوق زبان، نمایندگی گروه، حقوق زمین، فدرالیسم و جدایی) حیاتی هستند، اما به طرز شگفت‌انگیزی در نظریه لیبرال معاصر نادیده گرفته شده‌اند..

چرخش کلید

195,000 تومان

معرفی کتاب چرخش کلید

کسی چه می‌داند شاید در پس یک اتفاق خوش‌آیند بلایی شوم نهفته باشد. نویسنده‌ی معروف روث ور در کتاب چرخش کلید که از پرفروش‌ترین آثار نیویورک تایمز به شمار می‌آید، ماجرای یک قتل بی‌رحمانه، و متهمی که معتقد است به اشتباه مقصر شناخته شده را روایت می‌کند.

درباره کتاب چرخش کلید:

داستان این رمان جذاب در مورد دختری به نام روئن است. روزی او در حالی که در اینترنت پرسه می‌زد ناگهان با یک آگهی کار مواجه می‌شود. روئن با وجود اینکه که اصلا به دنبال کار نبود اما با دیدن شرایط ویژه‌ی این آگهی، آن را تا انتها می‌خواند. خانواده‌ای به نام الین کورت برای فرزندانشان به دنبال پرستاری با تجربه می‌گردند. در متن نامه نوشته شده بود که والدین این خانواده شاغل هستند و برای فرزندانشان که در سنین مختلفی به سر می‌برند به دنبال پرستاری می‌گردند که بتواند از پس تمام کارها برآید و همچنین با دور افتاده بودن خانه‌شان مشکلی نداشته باشد. چیزی که روئن را مشتاق به فرستادن رزومه کرد، حقوق بالایی بود که خانواده کورت برای این پرستار در نظر گرفته بودند. روئن در کمال ناباوری در مصاحبه این کار پذیرفته شد و زمانی که پا به خانه‌ی آنان گذاشت از میزان رفاه و امکانات و تکنولوژی محل کارش به وجد آمد. او در حالی برای این قبولی ابراز خوشحالی و خرسندی می‌نمود که نمی‌دانست چندی بعد به جرم قتل یکی از کودکان آن خانه محاکمه خواهد شد. اما به راستی این قتل کار چه کسی است؟ کتاب چرخش کلید (The Turn of the Key) مانند دیگر آثار این نویسنده‌ی معروف و خبره در ژانر معمایی و جنایی، اثری بسیار پرکشش و جذاب است. تا جایی که علاقه‌مندان نوشته‌های روث ور آن را بهترین کتاب او می‌دانند.

جزیره درختان گمشده

179,000 تومان

معرفی کتاب جزیره درختان گمشده

یک درخت انجیر شاهد ملاقات‌های عاشقانه‌ی دو نوجوان است، پسری مسیحی و دختری مسلمان که مخفیانه اوقاتی را با هم سپری می‌کنند. اما جنگ آغاز می‌شود و همه‌چیز دگرگون می‌شود. الیف شافاک در کتاب جزیره درختان گمشده از تعلق، هویت و عشق سخن می‌گوید.

درباره‌ی کتاب جزیره درختان گمشده:

قبرسِ پسااستعمار است و دو نوجوان که دل به‌هم سپرده‌اند. کتاب جزیره‌ی درختان گمشده (The Island of Missing Trees) درباره‌ی پسری یونانی و مسیحی و دختری تُرک و مسلمان است که در حضور یک درخت انجیر همدیگر را مخفیانه ملاقات می‌کنند، اما جنگ درمی‌گیرد و آن‌ها مجبور به پرداخت بهای احساسی سنگینی می‌شوند؛ تا سال‌ها بعد، تنها چیزی که از عشق آن‌ها باقی می‌ماند همان تک‌درخت است. الیف شافاک (Elif Shafak) در این کتاب، به‌طرزی هنرمندانه، زیبایی و خشونت را در کنار هم قرار می‌دهد. رمان جزیره‌ی درختان گمشده در زمان و مکان به جلو و عقب می‌رود و به سه روایت تقسیم می‌شود. بخشی از روایت را همان درخت انجیر برایمان تعریف می‌کند، درختی که تمام این سال‌ها شاهد بی‌طرف وقایع بوده است، قسمتی از داستان هم در اواخر دهه‌ی 2010 در لندن می‌گذرد که از زبان راوی دانای کل نقل می‌شود. راوی سوم شخص دیگری نیز اتفاقات سال 1974 قبرس را روایت می‌کند. جزیره‌ی درختان گمشده، که بسیاری آن را بهترین اثر شافاک می‌دانند، داستانی جادویی و جذاب درباره‌ی عشق، تاریخ و طبیعت است و پرسش‌های مهمی را در مورد از دست دادن خانه و کنار آمدن با شرایط و رازها مطرح می‌کند. «مهاجران با گذشته‌شان چه می‌کنند و فرزندانشان چگونه تحت تأثیر درد آن‌ها قرار می‌گیرند؟» این پرسشی است که در خلال این رمان بارها ما را به فکر فرو می‌برد.

افتخارات کتاب جزیره درختان گمشده:

- کتاب منتخب باشگاه کتابخوانی ریز - از کتاب‌های منتخب در حوزه‌ی داستان و ادبیات به انتخاب آمازون - از کتاب‌های منتخب برای جایزه‌ی کوستا نول سال 2021

دیوان شهریار دو جلدی قابدار

1,675,000 تومان
بخشی از کتاب دیوان شهریار (دو جلدی قابدار): آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟ نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا؟ نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟ آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا؟ در خزان هجر گل، ای بلبل طبع حزین خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا؟ شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر این سفر راه قیامت می روی تنها چرا؟