

101مکانیسم دفاع روانی
200,000 تومان
جروم بلکمن با 28 سال سابقه کار حرفهای، دارای مدرک تخصصی روانپزشکی و مدرک روانتحلیلی از انجمن روانتحلیلی آمریکا، عضو انجمن فرویدی نیویورک و همچنین عضو آکادمی روانکاوان آمریکا میباشد.
او در تربیت و آموزش روانتحلیلگران با انجمن فرویدی نیویورک همکاری داشته و استاد روانپزشکی بالینی مدرسه طب ویرجینیای شرقی و همچنین استادیار روانشناسی کالج ویرجینیاوسلین میباشد. انسانها به این دلیل از دفاعها استفاده میکنند که احساسات و افکار ناخوشایندشان را از محدوده آگاهی خارج سازند و برای اینکه با خاطرات دردناک گذشته مواجه نشوند انواع مکانیزمهای دفاعی را در دامنهای به وسعت استفاده بیضرر از شوخی تا حمله به اشخاص مورد علاقه به کار میگیریم؛ این دفاعها به ما کمک میکنند تا بر ناراحتیهای خود سرپوش گذاشته یا آنها را به دیگران انتقال دهیم.
این کتاب، شمهای از دریای بیکران دانش روانتحلیلی است که 101 دفاع را گرد هم آورده است و با استفاده از مثالها و نمونههای متعدد، دلایل استفاده مردم از دفاعهای خاص را برای فرار از نگرانیها و تعارضهای درونی تشریح کرده و انواع روشها را در تشخیص دفاعهای ناخودآگاه علیرغم ماهیت پنهانی آنها معرفی کرده است.
این کتاب برای درمانگران تازهکار، درمانگران کارآزموده، و هر کسی که علاقهمند به کار در حیطه روانشناسی میباشد، قابل استفاده بوده و راهنمای ارزشمندی است که میتواند افراد را در فهم معانی و ریشه افکار و رفتارشان هدایت کند.
فقط 2 عدد در انبار موجود است
101مکانیسم دفاع روانی
نویسنده |
جروم اس. بلکمن
|
|
مترجم | غلامرضا جوادزاده | |
نوبت چاپ | 7 | |
تعداد صفحات | 328 | |
نوع جلد |
شومیز
|
|
قطع |
رقعی
|
|
سال نشر | 1402 | |
سال چاپ اول | 1402 | |
موضوع |
|
|
نوع کاغذ | ——- | |
وزن | 366 گرم | |
شابک |
9786002001993
|
وزن | 0.366 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
کارنامه مصدق
کار
گور به گور
بخشی از کتاب گور به گور
«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، میخندید، تو اون واگنِ دراز هی میخندید، رد که میشد کلههاشون رو برمیگردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی میخندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفتتیرها میخندی؟» گفتم «چرا میخندی؟ برای این که از صدای خنده بدت میآد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکیشون پهلوش نشست، یکیشون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب میرفت. یکیشون باید عقب عقب میرفت، چون که پول دولت پشت هر دونهش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، اینها هم سوار پول دولت شدهاند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمیدونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من میدونم این چیه. «برای همین داری میخندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»آشنایی با دیویی
دکارت
معرفی کتاب دکارت
دکارت - انتشارات نی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.