

101مکانیسم دفاع روانی
200,000 تومان
جروم بلکمن با 28 سال سابقه کار حرفهای، دارای مدرک تخصصی روانپزشکی و مدرک روانتحلیلی از انجمن روانتحلیلی آمریکا، عضو انجمن فرویدی نیویورک و همچنین عضو آکادمی روانکاوان آمریکا میباشد.
او در تربیت و آموزش روانتحلیلگران با انجمن فرویدی نیویورک همکاری داشته و استاد روانپزشکی بالینی مدرسه طب ویرجینیای شرقی و همچنین استادیار روانشناسی کالج ویرجینیاوسلین میباشد. انسانها به این دلیل از دفاعها استفاده میکنند که احساسات و افکار ناخوشایندشان را از محدوده آگاهی خارج سازند و برای اینکه با خاطرات دردناک گذشته مواجه نشوند انواع مکانیزمهای دفاعی را در دامنهای به وسعت استفاده بیضرر از شوخی تا حمله به اشخاص مورد علاقه به کار میگیریم؛ این دفاعها به ما کمک میکنند تا بر ناراحتیهای خود سرپوش گذاشته یا آنها را به دیگران انتقال دهیم.
این کتاب، شمهای از دریای بیکران دانش روانتحلیلی است که 101 دفاع را گرد هم آورده است و با استفاده از مثالها و نمونههای متعدد، دلایل استفاده مردم از دفاعهای خاص را برای فرار از نگرانیها و تعارضهای درونی تشریح کرده و انواع روشها را در تشخیص دفاعهای ناخودآگاه علیرغم ماهیت پنهانی آنها معرفی کرده است.
این کتاب برای درمانگران تازهکار، درمانگران کارآزموده، و هر کسی که علاقهمند به کار در حیطه روانشناسی میباشد، قابل استفاده بوده و راهنمای ارزشمندی است که میتواند افراد را در فهم معانی و ریشه افکار و رفتارشان هدایت کند.
فقط 2 عدد در انبار موجود است
101مکانیسم دفاع روانی
نویسنده |
جروم اس. بلکمن
|
|
مترجم | غلامرضا جوادزاده | |
نوبت چاپ | 7 | |
تعداد صفحات | 328 | |
نوع جلد |
شومیز
|
|
قطع |
رقعی
|
|
سال نشر | 1402 | |
سال چاپ اول | 1402 | |
موضوع |
|
|
نوع کاغذ | ——- | |
وزن | 366 گرم | |
شابک |
9786002001993
|
وزن | 0.366 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
دانشنامه تاریخ جهان برای نوجوانان
تاریخ بردهداری
کتاب من
سیاست و حکومت در ایالات متحده
ما اينجا داريم مي ميريم
جملاتی از کتاب ما اینجا داریم میمیریم
خوشبختیها را گم کردهایم، همهشان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همهچیز گم میشود توی های و هوی شهر.
طلاپری میداند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال میبینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره میایستند و هیچوقت پریهای جنگل را صدا نمیزنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستارههایشان میگردند.
مادرش همیشه میگفت هیچ کار خدا بیحکمت نیست. بعد هم غشغش میخندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمیفهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم میآید.
آدمیزادها هیچوقت صدایی را که نمیبینند، نمیشنوند. حتی گاهی خوشبختیهای کوچکشان را هم نمیبینند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.