14 قصه 14 معصوم (جلد 5) – امام حسین (ع)

30,000 تومان

هر كتاب از مجموعه‌ي “14 قصه، 14 معصوم” به شرح زندگي يكي از ائمه و معصومين(ع) اختصاص دارد. ويژگي اين داستان‌ها زبان ساده‌اي است كه در آنها به كار رفته و به دليل همين سادگي بيان است كه همه‌ي آنها براي كودكان دبستاني قابل درك و جذاب شده‌اند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

14 قصه 14 معصوم (جلد 5) – امام حسین (ع)

نویسنده
حسين فتاحي
مترجم
——
نوبت چاپ ——
تعداد صفحات 40
نوع جلد
شوميز ـ ته‌چسب
قطع
وزيري کوتاه
سال نشر 1382
سال چاپ اول 1382
موضوع
قصه هایی از تاریخ اسلام
نوع کاغذ
وزيري کوتاه
وزن گرم
شابک
9789644173578
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد 21 × 16 × 0.5 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “14 قصه 14 معصوم (جلد 5) – امام حسین (ع)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آموزش سواد مالی به کودکان (13) – وقت خرید با مامان

60,000 تومان
کتاب «آموزش سواد مالی به کودکان (13) - وقت خرید با مامان» یکی از کتاب‌های مجموعه‌ی «آموزش سواد مالی» برای کودکان است که در قالب داستان، دانش، مهارت و استانداردهای رفتارهای مالی را آموزش می‌دهد. این کتاب، داستان یک روز خرید با مامان است. دختر کوچولو و پسر کوچولو برای خرید با مامان به فروشگاه و بازار می‌روند. آنها هر چیزی را که می‌بینند می‌خواهند و هر بار مامان می‌گوید نه یا الان نه، امروز نه! هر کدام می‌توانند یک کتاب بخرند نه دو کتاب! آبنبات و عروسک و اسباب‌بازی هم نمی‌توانند بردارند اما مامان برای دختر یک لباس نو می‌خرد و وقتی خریدها تمام می‌شود حالا با باقی پول می‌توانند همگی بستنی قیفی بخورند. این داستان به کودکان یاد می‌دهد که خرید کردن نیاز به برنامه ریزی دارد و پول را باید حساب شده خرج کرد. نمی‌توانند هرچیزی که دل‌شان می‌خواهد را داشته باشند.
سفارش:0
باقی مانده:1

مادام بواری

290,000 تومان
کتاب مادام بواری نوشته‌ی «گوستاو فلوبر» درباره‌ی زنی زیبا با نام «اِما بواری» است که تلاش می‌کند از زندگی خود لذت ببرد و از روابط جنسی برای پر کردن خلأهای خود استفاده می‌کند؛ اما در طول داستان، این زن با چالش‌ها و مشکلاتی مواجه می‌شود. فلوبر در این اثر به شما نشان می‌دهد خوشبختی و رضایتِ حاصل از لذت‌های مادی و جسمی، پایدار نیستند.فلوبر در این رمان به صورت عمیق به مسائلی از جمله زندگی «مادام بوواری» در جامعه، عشق، امیدها و انتظارات اجتماعی اشاره می‌کند. او با روایت دقیق و شفاف، خواننده را به تأمل در بسیاری از مسائل اجتماعی و روانشناسانه دعوت می‌کند.رمان «مادام بوواری» یک اثر کلاسیک ادبی است که به شخصیت‌های پیچیده و زندگی‌ای واقع‌بینانه می‌پردازد و با زبان زیبا و ساختار داستانی متفاوت، بسیاری از خوانندگان را به خود جلب می‌کند.«مادام بواری» نه تنها یک داستان عاطفی و جذاب است، بلکه به عنوان آینه‌ای برای تأمل در موضوعات انسانی عمیق‌تر نیز شناخته می‌شود. این رمان بی‌نظیر ِبه دلیل زیبایی زبان، عمق تحلیل شخصیت‌ها و پویایی در توصیف جامعه‌ی زمان خود، همواره در میان آثار برجسته‌ی ادبی جهان قرار گرفته است.

ماجراهای هنک (جلد 9) – جانمی! مرا به تیم راه دادند

40,000 تومان
کتاب ماجراهای هنک (جلد 9) - جانمی! مرا به تیم راه دادند ، جلد نهم از «ماجراهای هنک» دربردارنده داستانی انگلیسی برای کودکان است. وقتی «هنک» متوجه می‌شود که بهترین دوستانش وارد تیم بسکتبال کلاس دوم شده‌اند، او هم تصمیم می‌گیرد، عضوی از آن تیم شود. اما هنک اصلا بسکتبال خوب بازی نمی‌کند؛ با این حال پدر و دوستانش از او حمایت می‌کنند. هنک به کمک آن‌ها سلاح سری تیم بسکتبال می‌شود تا همراه بقیه بازیکنان برای نخستین بار در تاریخ مدرسه‌شان رکورد سه برد پشت سر هم را بشکنند.
سفارش:0
باقی مانده:1

14 قصه 14 معصوم (جلد 10) – امام رضا (ع)

30,000 تومان
هر كتاب از مجموعه‌ي "14 قصه، 14 معصوم" به شرح زندگي يكي از ائمه و معصومين(ع) اختصاص دارد. ويژگي اين داستان‌ها زبان ساده‌اي است كه در آنها به كار رفته و به دليل همين سادگي بيان است كه همه‌ي آنها براي كودكان دبستاني قابل درك و جذاب شده‌اند.
سفارش:0
باقی مانده:1

بازی کن و بیاموز

120,000 تومان
بازی کن و بیاموز نویسنده جنيس ون کليو مترجم رضوان خرميان نوبت چاپ ——- تعداد صفحات 224 نوع جلد شوميز

زني در حاشيه‌ي روزنامه

24,000 تومان
کتاب زني در حاشيه‌ي روزنامه اثر شبنم بزرگی: آهان، سپیدرود دیگر! ندیده بودی؟ شما دخترها کجا را دیده اید؟ مگر بیرون می آورند شما را از آن خانه؟ قشنگ است هان؟ رودخانه را نگاه می کنم، پسر عمه « نامدار » را نگاه می کنم، خنده ام می گیرد. سر خودش را می آورد بیخ گوش من، شاید می خواهد راننده نشنود، آرام می گوید: می خواهم اسم دختر خودمان را بگذاریم سپیدرود. نفسش می خورد پشت گردن من. خودم را عقب می کشم. جا می خورد. بعد امر می کند: برو سمت خودت بشین! روزنامه باز می کند، می رود پشت آن؛ لابد ریخت من را نبیند. حتمی دیگر هیچ وقت نمی گوید گوشه ی روزنامه چیزی برایش بنویسم و...