30قصه 30شب جلد 6، الاغی که بستنی دوست داشت

40,000 تومان

در مجموعه ی متنوع 30قصه 30شب، افسانه های کهن، قصه های معاصر، قصه های ایرانی و غیرایرانی، قصه ی ضرب المثل ها و شعرها و… با روایت و زبانی نو گرد آمده است. اژدهاکوچولوی خال خالی، قوقول خان، حسنی و لاک پشت، هفت جوجه اردک و گربه ی اشرافی عنوان بعضی از این قصه ها هستند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

30قصه 30شب جلد 6

نویسنده
مژگان شیخی
مترجم
——-
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 88
نوع جلد شومیز ـ ته چسب
قطع وزیری کوتاه
سال انتشار 1385
سال چاپ اول 1385
موضوع
داستان
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک
9789644179877

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد 21 × 16 × 0.5 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “30قصه 30شب جلد 6، الاغی که بستنی دوست داشت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتابهای نارنجی جلد 11، ملاقه ی تنبل و 6قصه ی دیگر

40,000 تومان
اين مجموعه شامل 56 كتاب است و هر كتاب 7 قصه با تصويرهاي رنگي و زيبا. همه‌ي داستان‌هاي اين مجموعه ايراني است. حال و هواي داستان‌ها متفاوت و متنوع است. گاهي قصه‌ي زندگي بچه‌هاست و گاهي قصه‌ي زندگي پرنده‌ها و چرنده‌ها و گاهي هم قصه‌ي زندگي اشياء، همان چيزهايي كه دور و بر ما هستند. تصويرهاي رنگي قصه‌ها كمك مي‌كنند كه خواننده، بهتر و راحت‌تر با فضاي داستان‌ها آشنا شود.

30قصه 30شب جلد 11، جشن تولد قطار

40,000 تومان
در مجموعه ی متنوع 30قصه 30شب، افسانه های کهن، قصه های معاصر، قصه های ایرانی و غیرایرانی، قصه ی ضرب المثل ها و شعرها و... با روایت و زبانی نو گرد آمده است. اژدهاکوچولوی خال خالی، قوقول خان، حسنی و لاک پشت، هفت جوجه اردک و گربه ی اشرافی عنوان بعضی از این قصه ها هستند.

طاعون

185,000 تومان
طاعون یکی از آثار برجسته‌ی «آلبر کامو» است که ماجراهای عجیب شهری را روایت می‌کند که طاعون به صورت ناگهانی رواج پیدا می‌کند و شما شخصیت‌های این داستان را همراهی می‌کنید. اتفاقات رمان «طاعون» در شهری خیالی به نام اوران در الجزایر روی می‌دهد و داستان با شروع شیوع ناگهانی طاعون در این شهر آغاز می‌شود و «آلبر کامو» به شرح واکنش‌ها و تلاش‌های شهروندان برای مقابله با این بیماری مرگبار می‌پردازد. شخصیت اصلی رمان، دکتر برنار ریو، یکی از اولین افرادی است که متوجه خطر شیوع طاعون می‌شود و تلاش می‌کند تا با اقدامات پزشکی و اجتماعی، از گسترش بیماری جلوگیری کند. این کتاب به عنوان یک اثر اگزیستانسیالیستی، به بررسی مفاهیم عمیقی مانند پوچی، مرگ و اخلاق می‌پردازد. کامو در این رمان نشان می‌دهد که چگونه افراد در مواجهه با بحران و وضعیت‌های بحرانی می‌توانند همبستگی و شجاعت را از خود نشان دهند و با انتخاب‌های اخلاقی خود به مبارزه با بی‌معنایی زندگی بپردازند. رمان «طاعون» تأکید می‌کند که حتی در مواجهه با شرایط ناامیدکننده، انسان‌ها می‌توانند با عمل و انتخاب‌های خود معنادار زندگی کنند.

هشدارهای جنسی و جسمی (با غریبه ها حرف نمی زنم)

40,000 تومان
یکی از آموزش‌هابسیار مهم که والدین باید برای کودکان در نظر بگیرند؛ محافظت کودکان از خودشان در برابر خطرهای جسمی و جنسی است؛ خطری مهم و بسیار مخرب که امروزه به دلیل رواج سوء استفاده جنسی از کودکان در جامعه، نباید به راحتی از آن گذر کرد و باید از همان شروع کودکی راجع به آن به بچه‌ها آموزش داد.

قصه های تصویری از بوستان جلد 6، جوان بخشنده

10,000 تومان
این مجموعه شامل 12 کتاب است و در هر کتاب قصه ای از گلستان یا بوستان سعدی آمده است. قصه ها همراه با تصاویر رنگی و زیباست. قصه های بوستان و گلستان در اصل، اثر سعدی شاعر بزرگ ایرانی است. قصه های گلستان و بوستان، آموزنده و اخلاقی است و در مراحل زندگی، به کمک ما می آیند.

داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا

10,000 تومان
کتاب داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا: ميگل دليبس (۱۹۲۰ - ۲۰۱۰) در داستان‌هاي قديمي از کاستيا لا بيه‌خا تصاويري شگرف از جهان روستاييِ اسپانياي اوايل قرن بيستم پيش مي‌نهد و با نثري ظريف، غني و ساده خواننده را با فضاي زيستِ مردمان کاستياي قديم آشنا مي‌کند. روايتِ ژرفِ اين داستان‌ها آميزه‌اي است از حسِ هم‌دلي با روستا و تجربه‌ي دل‌کندن از آن.
روزي که روستا را ترک گفتم، دو‌قلوها کنار هم روي تخت‌خواب آهني خوابيده بودند. وقتِ بوسه بر پيشاني آن‌ها، نگاه کلارا را ديدم که بر من خيره بود، با يک چشم بسته و خواب و يک چشم کبود و مات. فنرهاي تخت، با نواي جيرجير ناشي از اندک خزيدن کلارا، انگار که واژه‌ي خداحافظ را در ذهن من تکرار مي‌کردند. با پدر حرفي از رفتن نگفتم… نه خدانگه‌داري… نه نگاهي دست‌کم… فراموش‌ام نمي‌شد که گفته بود: «روزي که تصميم به رفتن گرفتي، فراموش کن پدري داري»، و من همين کار را کردم