30قصه 30شب جلد 11، جشن تولد قطار

40,000 تومان

در مجموعه ی متنوع 30قصه 30شب، افسانه های کهن، قصه های معاصر، قصه های ایرانی و غیرایرانی، قصه ی ضرب المثل ها و شعرها و… با روایت و زبانی نو گرد آمده است. اژدهاکوچولوی خال خالی، قوقول خان، حسنی و لاک پشت، هفت جوجه اردک و گربه ی اشرافی عنوان بعضی از این قصه ها هستند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

30قصه 30شب جلد 11

نویسنده
مژگان شیخی
مترجم
——-
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 104
نوع جلد شومیز ـ ته چسب
قطع وزیری کوتاه
سال انتشار 1386
سال چاپ اول 1386
موضوع
داستان
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک
9789644179921

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد 21 × 16 × 0.5 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “30قصه 30شب جلد 11، جشن تولد قطار”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

نخودی ها (جلد 3) – من بلدم ساز بزنم

15,000 تومان
کتاب "نخودی ها (جلد 3) - من بلدم ساز بزنم" سومین جلد از مجموعه «نخودی ها» است که توسط شاعر گرامی، شکوه قاسم نیا، با ویژگی‌هایی خاص برای کودکان ۲ تا ۶ساله سروده شده است. این مجموعه در ۶ جلد به بازار کتاب آمده و توسط نشر قدیانی منتشر شده است. شکوه قاسم نیا با استفاده از زبانی ساده و در عین حال گیرا، و با استفاده از تصویرهای شعری زنده و ملموس، کودکان را به دنیای فانتزی و واقعیت خودش دعوت می‌کند.

کتاب عذاب روح

298,000 تومان
کتاب عذاب روح و یا «دل مردگی» ، رمانی نوشته ی ژان پل سارتر است که نخستین بار در سال 1949 به انتشار رسید. در ژوئن سال 1940 میلادی، سربازان فرانسوی شکست را تجربه کردند، توسط افسران مافوق خود رها شدند و به انتظار قرارداد آتش بس نشستند. داستان این رمان، روز به روز و ساعت به ساعت ماجرای سقوط فرانسه و افکار، احساسات و اعمال انسان های درگیر در این ماجرا را روایت می کند؛ انسان هایی که برایشان اهمیتی نداشت، انسان هایی که فرار کردند، افرادی که جنگیدند و البته افرادی مثل متیو، کسی که زندگی خود را وقف رسیدن به آزادی های شخصی کرده بود اما اکنون باید با تلخی های جنگ رو به رو می شد و کشتن را یاد می گرفت. رمان عذاب روح، تصویری دلهره آور از جنگ و از معنای شکست است.

110 قصه از هانس کریستین آندرسن

480,000 تومان
هانس کریستین آندرسن، زاده ی 2 آپریل 1805 و درگذشته ی 4 آگوست 1875، نویسنده ای دانمارکی بود. آندرسن در شهر ادنسه به دنیا آمد. او در دوران جوانی از هوش و تخیل بسیار بالایی برخوردار بود و علاقه ی وافری به ادبیات و تئاتر داشت. آندرسن در دوران کودکی برای خود صحنه ی تئاتر درست می کرد و آثار ویلیام شکسپیر را بااستفاده از عروسک های چوبی به عنوان بازیگران از حفظ بازی می کرد. آندرسن در ملاقاتی تصادفی مورد توجه ژوناس کالین قرار گرفت. او آندرسن را به مدرسه ی گرامر در اسلاگلس فرستاد و تمام مخارج مدرسه را شخصا به عهده گرفت. آندرسن قبل از رفتن به مدرسه ی گرامر موفق شده بود اولین داستان خود را در سال 1822 به چاپ برساند. از معروف ترین داستان های آندرسن می توان از «پری دریایی کوچولو»، «بندانگشتی»، «جوجه اردک زشت»، «زندگی من»، «ملکه ی برفی»، «دخترک کبریت فروش» و «لباس جدید امپراتور» نام برد

قصه های شب (جلد 8) – افسانه سه برادر

4,000 تومان

اولين داستان كتاب قصه های شب (جلد 8) - افسانه سه برادر ، ماجراي سه برادر است كه مجبور مي‌شوند براي تصاحب خانه پدري، حرفه‌اي بياموزند و برتري مهارت خود را نشان دهند. اولي مي‌خواهد نعل‌بند شود، دومي به دنبال حرفه سلماني مي‌رود و سومي استاد شمشيربازي مي‌شود. اما...

«بدشانسي»، «افسانه دوازده برادر» و «دختري كه از دهانش طلا مي‌ريخت»، از ديگر داستان‌هاي اين كتاب است.

کلاس کوچولو ها جلد 5، گورخر کوچولو برنده مسابقه می شود

20,000 تومان
تصميم گرفتن براي زوئه سخت بود. خيلي طول مي‌كشيد تا تصميم بگيرد چه كتابي را بخواند. خيلي طول مي‌كشيد تا تصميم بگيرد كه زنگ تفريح چه بازي‌اي بكند. دوستش، تابي، هميشه به او مي‌گفت: «زود باش، زوئه، نظرت را بگو!»

افسانه پدران ما

160,000 تومان
کتاب افسانه پدران ما اثر سورژ شالاندن، نويسنده‌ي فرانسوي متولد 1952، پس از سي‌وچهار سال همكاري با ليبراسيون، روزنامه‌ي مشهور پاريسي، در حال حاضر عضو هيئت تحريريه‌ي كانارآنشنه، ديگر روزنامه‌ي مشهور پاريسي، است. گزارش‌هاي او درباره‌ي ايرلند شمالي و محاكمه‌ي كلوس باربي، جنايت‌كار جنگي فرانسوي، جايزه‌ي آلبر لوندر را كه مشابه جايزه‌ي پوليتزر است نصيب او كرد. وي چندين رمان دارد كه از بين آن‌ها رمان درباره‌ي يك قول برنده‌ي جايزه‌ي مديسي، سومين جايزه‌ي معتبر ادبي فرانسه، شده است. "... پدرم به هنگام خاك‌سپاري‌اش، از هشت سال پيش مرده بود. حادثه‌ي لوكاس او را به‌كلي پريشان و بعد ضعيف كرده، سپس كشته بود. مي‌گفت سرطانِ اندوه دارد. در بيمارستان بستري شده بود. از آن‌جا بيرون آمده بود. ديگر نمي‌خواست بلوزهاي سفيد را ببيند، آن بويِ سكوت را احساس كند، مايل نبود هيچ چيزي در دهان، هيچ‌چيزي در كپل‌ها، هيچ چيزي در رگ‌هايش وارد كنند. ناخوش نبود، چيز ديگري بود: خسته بود. خسته از ما، خسته از گذشته‌ي خود، خسته از زندگي. در آوريل 1975 به خانه برگشت، بعد خوابيد...". (از متن كتاب)