30 قصه با پیامبر(ص) جلد 10، فتح قلعه ی خیبر

48,000 تومان

عبدالمطلب، هر چه بیشتر فکر می کرد، بیشتر مطمئن می شد که محمد آینده ی درخشانی دارد؛ برای همین باید او را برای کارهای بزرگ، برای رهبری قریش و حتی برای رهبری همه ی مردم تربیت می کرد. … عبدالمطلب محمد را صدا کرد و مثل همیشه با لبخند و مهربانی، دستی به سر او کشید و پیشانی اش را بوسید و گفت:” امروز وظیفه ی پذیرایی از مهمانان کعبه با توست… “.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات
30 قصه با پیامبر(ص) جلد 10
نویسنده
حسين فتاحي
مترجم
——-
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 80
نوع جلد شوميز ـ ته‌چسب
قطع وزيري
سال انتشار 1393
سال چاپ اول 1393
موضوع
قصه هایی از تاریخ اسلام
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9786002512840

 

توضیحات تکمیلی
ابعاد 21 × 17 × 0.5 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “30 قصه با پیامبر(ص) جلد 10، فتح قلعه ی خیبر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

داستان های دزد دریایی برای بچه ها

48,000 تومان
دزدان دریایی،همیشه با ماجراهای جالب و جذابی همراهند.ماجراهایی با طوطی های رنگارنگ ماجراهایی در مهمان خانه ها ماجراهایی روی عرشه ی کشتی و با آدم های یک چشم و یک دست و صورت ها وصله پینه ای با کشتی های پر از صندوق طلا این مجموعه پر از داستان های عجیب و غریب از دزدان دریایی است.

پیامبران (جلد10) – لوط (ع)

5,000 تومان
کتاب پیامبران (جلد10) - لوط (ع) ، جلد دهم از مجموعه پیامبران و قصه هایشان برای کودکان 6 تا 10 سال، به بیان داستان لوط علیهم السلام می پردازد و نوشته ی حسین فتاحی و تصویرگری حمید رضا بیدقی و چاپ انتشارات قدیانی می باشد. در هر یک از داستان های مجموعه پیامبران و قصه هایشان، زندگی و شرح ماجراهای یکی از پیامبران، به صورت داستانی مختصر و ساده، همراه با نقاشی های جذاب و زیبا آورده شده است.داستان ها بر اساس قرآن کریم و منابع موثق دیگر پدید آمده اند. داستان 26 پیامبر از حضرت آدم ع تا حضرت محمد ص، پیغمبر دین مبین اسلام در این مجموعه آورده شده است
سفارش:0
باقی مانده:2

قصه های زالزالکی جلد 6، قلمبه قلمبه

7,500 تومان
تا حالا یک آدم کوچولو دیده ای که خیلی کوچولو باشد؛ قد زالزالک باشد؟ مثل زالزالک قلمبه باشد، مثل او نارنجی باشد؟ من که دیده ام، اسمش را هم می دانم. اسمش زالزالکی است. زالزالکی به همه جا سرک می کشد تا یک دوست زالزالکی پیدا کند. برای همین یک عالمه ماجرا برایش اتفاق می افتد.

تن تن جلد 20 – جستجودرغارهیولا (رحلی)

قیمت اصلی: 100,000 تومان بود.قیمت فعلی: 60,000 تومان.
کتاب تن تن جلد 20 - جستجودرغارهیولا (رحلی) از مجموعه داستان های تن تن است . تن‌تن در تبت در سال 1960 میلادی چاپ گردید. بدون هیچ شک و تردیدی این داستان شخصی‌ترین داستان هرژه است. در این داستان تن‌تن انسانی‌ترین چهره‌ی خود را به نمایش می‌گذارد. او به دنبال یک ندای درونی به دنبال دوست گم شده‌ی خود در کوه‌های تبت می‌گردد. از این رهگذر خواننده با برخی خصوصیات فرهنگی مردم تبت از جمله جغرافیای طبیعی و زندگی راهبان بودایی آشنا می‌شود. یتی یا هیولای برفی نیز از باورهای مردم این منطقه می‌باشد. هرژه به خوبی با جستجو در غار هیولا ما را به جست‌وجوی انسانیت وادار می‌کند

شعرهایی برای پسربچه ها جلد 2، من خلبانم،در آسمانم و 10شعر دیگر

18,000 تومان
شعرهایی برای پسربچه ها شعرها ساده و كودكانه‌اند و بيشتر مناسب بچه‌هاي قبل از دبستان هستند، مي‌شود موقع بازي و يا در مهدكودك و جاهاي ديگر اين شعرها را خواند و بچه‌ها را سرگرم كرد.

آسمان هفتم

قیمت اصلی: 115,000 تومان بود.قیمت فعلی: 65,000 تومان.
کتاب آسمان هفتم، آخرین اثر نجیب محفوظ است، این کتاب که شامل دست نوشته های او می باشد، پس از مرگ وی توسط فرزندش به انتشار رسید. این کتاب شامل 236 داستان کوتاه است که با نگاهی روانکاوانه انسان را برای کشف حقایق زندگی و رمز و راز روح به تفکر وا می دارد.
در حالی که گرسنگی به من فشار می‌آورد با دوچرخه به هر طرف می‌رفتم، در جست‌وجوی رستورانی ارزان قیمت بودم که با درآمد محدود من همخوانی داشته باشد. اما همه جا بسته بود. به سمت میدان، و ساعت وسط آنکه نگاه کردم دوستم را دیدم که زیر آن ایستاده بود، با اشاره به من گفت که پیشش بروم. با دوچرخه به سمت او رفتم و وقتی متوجه موضوع شد از من خواست دوچرخه را به او بسپارم تا راحت‌تر دنبال غذا بگردم، من هم پیشنهادش را عملی کردم و در حالی که به دنبال غذاخوری می‌گشتم ضعف و گرسنگی بیشتر به من فشار می‌آورد. در یأس و ناامیدی و فشار گرسنگی به سمت رستوران«خانواده« رفتم با اینکه می‌دانستم گران است. صاحب رستوران کنار در ورودی که پرده‌ای به آن زده بودند ایستاده بود. با کنار زدن پرده مشخص شد که سالن رستوران، چیزی جز یک خرابه پر از آشغال نبود، با دلخوری پرسیدم: چه اتفاقی‌افتاده؟ مرد گفت: زود برو کبابی الشباب شاید قبل از اینکه تعطیل کند به آنجا برسی. من هم وقت تلف نکردم و با سرعت به میدان ساعت برگشتم، اما نه از دوچرخه خبری بود نه از دوستم