7 گفتار درباره ترجمه

85,000 تومان

اگر ترجمه را به صورت برگردان نوشته يا گفته‌اي از يك زبان به عنوان زبان مبدا به زبان ديگر يا زبان مقصد تعريف كنيم، مطلوب‌ترين نوع اين برگردان زماني تحقق مي‌يابد كه تاثير آن نوشته يا گفته در خواننده يا شنونده زبان مبدا به خواننده يا شنونده زبان مقصد نيز منتقل شود. به عبارت ساده‌تر ترجمه عبارت است از برگردان متني از زبان مبدا به زبان مقصد بدون كوچك‌ترين افزايش يا كاهش در صورت و معني.
اين تعريف اگر چه دقيق است اما صرفا جنبه نظري دارد، زيرا هيچ پيامي را نمي‌توان بدون تغيير در صورت و معني از زباني به زبان ديگر منتقل كرد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789643051761 دسته: , ,
توضیحات

7 گفتار درباره ترجمه

نویسنده کورش صفوی
مترجم
نوبت چاپ 12
تعداد صفحات 80
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1390
شابک 9789643051761
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.1 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “7 گفتار درباره ترجمه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

رازهای مانولیتو

38,000 تومان
اسم من مانولیتست، معروف به عینکی، بالاخره تصمیم گرفتم رازهایی که تا به حال جرئت نکرده‌ام به کسی بگویم، برایت فاش کنم. مثلا این که به طور وحشتناکی به برادر کوچکم، جونور، حسادت میکنم، از ییهاد قلدر می‌ترسم، یک روز پدرم باعث شرمندگی من شد، آرزو دارم یک سگ داشته باشم و ملودی مارتینز عاشق من است. ولی، با این حال، خواهی دید که در خانواده‌ام و در کلاسم، همه، چیزهایی برای پنهان کردن دارند.

راهنمای نگارش

2,650 تومان
نویسنده علی اکبر جعفرپور بروجنی مترجم ————— نوبت چاپ 1 تعداد صفحات 92 نوع جلد شوميز قطع وزیری سال نشر

آشنایی با کافکا

36,000 تومان
«آشنایی با نویسندگان» مجموعه‌ای است برای آگاهی از اندیشه و زندگی نویسندگان برجسته‌ و تأثیری که آنها بر جهان فرهنگ و ادب و چالش آدمی برای درک جایگاه خود در جهان هستی گذاشتند. هر کتاب در کنار زندگی‌نامه این اشخاص، افکار و عقاید نویسنده را به‌ویژه در مواجهه با جریان‌ها و تحولات ادبی و فرهنگی عصرش بازگو و نکات اصلی اندیشه‌های او را از زبان خود او بیان می‌کند. مولف به تحلیل روحیات و شخصیت نویسندگان توجهی خاص دارد. در این مجموعه به زندگی و اندیشه‌های نویسندگان مطرحی چون: بکت، بورخس، تولستوی، داستایفسکی، گارسیا مارکز، ناباکوف، ویرجینیا وولف، جویس و همینگوی پرداخته شده است. پیش از این، مجموعه‌ی «آشنایی با فیلسوفان» از پل استراترن با موفقیتی چشمگیر مواجه شد و تسلط خود بر انتخاب گزیده‌ها و پرداختن به آنها را نشان داد. کتاب پیش‌رو «آشنایی با کافکا» است که به زندگی، اندیشه‌ها و شخصیت «فرانتس کافکا»، از برجسته‌ترین نویسندگان آلمانی پرداخته است. تصویر شخصیت پیچیده کافکا بعد از گذشت دهه‌ها هنوز هم قابل‌بحث است‌ و همواره مورد توجه منتقدین، نویسندگان و علاقه‌مندان به ادبیات است. در این کتاب با لحنی ساده و به اختصار، نویسنده تلاش می‌کند تا پیچیدگی‌های شخصیت کافکا و افکارش را برای خواننده ساده نماید‌ تا طیف وسیعی از علاقه‌مندان بتوانند با این نویسنده تأثیرگذار و الهام‌بخش آشنا شوند. علاوه‌بر مقدمه و موخره که موقعیت تاریخی و اجتماعی نویسنده و جایگاه او در تاریخ ادبیات را بازنمایی می‌کند، شامل گاه‌شماری است که رخداد‌های مهم زندگی و دوران نویسنده را دربرمی‌گیرد. در شرح احوال و آثار کافکا به تحلیل روحیات و شخصیت او بسیار توجه کرده، از همین رو است که خواننده در پایان کتاب احساس می‌کند فرانتس کافکا، برای او نه‌فقط یک نام مشهور، بلکه شخصیتی آشنا است.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

قصه های شب (جلد 9) – راز کلبه جنگلی

4,000 تومان
كتاب قصه های شب (جلد 9) - راز کلبه جنگلی شامل سيزده داستان زيبا و شيرين براي كودكان است. «غول و خياط پررو»، «امتحان عدس»، «مرد چكمه‌پوش» و ... از قصه‌هاي اين كتاب است. در قصه «راز كلبه جنگلي»، ماجراي دختري را مي‌خوانيد كه براي رساندن غذاي پدرش راهي جنگل مي‌شود. اما او راهش را گم مي‌كند و به كلبه كوچكي مي‌رسد كه يك پيرمرد، يك گاو خال‌خالي، يك مرغ و يك خروس در آن زندگي مي‌كنند. اين كلبه همان جايي است كه دو خواهر بزرگ‌تر دخترك در آن اسير شده‌اند.

قصه‌های بترس برای بچه‌های نترس 2/ شبح سفیدپوش

125,000 تومان

معرفی کتاب قصه های بترس برای بچه های نترس 2 اثر محمدرضا شمس

مجموعه ای از داستان های کوتاه و ترسناک که قلب هر بچه ای را به تپش وا می دارد و او را با خود به دنیایی وهم آلود می برد. هیولای بی سری که از گردنش سوسک های گرد و سیاه بیرون می ریزند، اسکلتی که برای خرید کیک تولد به قنادی می رود، جسد دختری که از زیر آب چاه بیرون می آید، چسبیدن جن های کله قرمز به سرتاپای یک پسر و بسیاری اتفاقات عجیب و وحشتناک دیگر همگی در یک کتاب: “شبح سفیدپوش”.
چاهِ پر از هیولا، مردآزما، دی‌زنگرو، خون‌آشامی که توی خواب راه می‌ره، شبح‌های سفیدپوش وسط جاده‌ها، دست‌هایی که از توی آینه بیرون می‌آن و اسکلتی که برای خودش جشن‌تولد می‌گیره...

از این چیزها می‌ترسی؟ می‌ترسی و می‌لرزی؟ می‌لرزی و خیس می‌شی؟

اگه فکر می‌کنی بچه‌ی نَترسی هستی، بیا وسط!

اگه دلت می‌خواد ترس رو توی داستان مزه‌مزه کنی، دلت رو بزن به دریا و بیا جلو!

اگه دلت می‌خواد با موجودات عجیب‌وغریب و ترسناک آشنا بشی، این کتاب رو از توی قفسه بکش بیرون و بخون!

به افتخار همه‌ی بچه‌های نترس!

جیغ و داد و هیولای بلند

سفارش:0
باقی مانده:1