

Reading and understanding psychology
130,000 تومان
موجود در انبار
Reading and understanding psychology
نویسنده | یاسمین مندی |
مترجم | |
نوبت چاپ | 10 |
تعداد صفحات | 238 |
قطع و نوع جلد | وزیری (شومیز) |
سال انتشار | 1395 |
شابک | 9789646184190 |
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
دفترچه یادداشت alice in wonderland
در دردسر حیوان های خانگی – مجموعه جودی دمدمی و دوستان (جلد 5)
مثنوی معنوی ۳ جلدی
ابله
معرفی کتاب
رمان «ابله» یک از آثار برجسته فئودور داستایفسکی است که در سالهای ۱۸۶۸–۱۸۶۹ به زبان روسی منتشر شد. داستایفسکی این رمان را شخصیترین رمان خود نامیده است و در آن بخشی از تجربیات خود را بیان کرده است. در رمان ابله داستایوفسکی با الهام از تصویری از رنج مسیح، شروع به خلق قهرمانی با «روحی زیبا» و پیگیری سرنوشت چنین فردی در هنگام تماس با واقعیت بیرحمانه جامعه معاصرش میکند. کتاب ابله درواقع داستان رویارویی شخصیتهای جوان طبقه مرفه روسیه است که از سر عشق یا غرور درگیر عواطف و فشارهای روحی میشوند و در تلاشند موقعیت خود را مستحکم کنند. رمان زمانی شروع می شود که شاهزاده میشکین بی گناه مبتلا به صرع به سن پترزبورگ می رسد و خود را در شبکه ای از روابط خشونت آمیز و پرشور می بیند که منجر به باج گیری، خیانت و در نهایت قتل می شود. قهرمان داستان، پرنس میشکین به عنوان شخصیتی معرفی میشود که ذاتا سادهدل است و به هر کس اعتماد میکند؛ به اضافه اینکه اقامت طولانیاش در آسایشگاه سوییسی باعث بیتجربگی اش در زندگی شده است. به همین دلیل همه او را ابتدا ابله میدانند اما با گذشت زمان احترام همه را به خود جلب میکند. جالب است بدانید معمولا خوانندگان پس از خواندن این کتاب به دو دسته تقسیم میشوند آنهایی که آن را بهترین اثر داستایفسکی میدانند و آنهایی که رمان ابله را کتابی بهم ریخته و بدون ساختار میدانند.نغمهی شبانه
کتاب نغمهی شبانه: پنجمین اثر داستانیِ کریستوفر اَبانی (۱۹۶۶ـ )، نویسنده و شاعر زادهی نیجریه و مقیم آمریکا، است که جایزهی «پِن» سال ۲۰۰۸ را نصیباش کرد. در گرماگرم جنگی داخلی در نیجریه، پسربچهای از همرزمانِ خود جا مانده و در پیِ آنها میگردد. او در این جستوجو ما را به سفری در دل یادها و رؤیاهای خود و اسطورههای بیکران کشورش میبرد. نغمهی شبانه سرشار از خیالها و نمادهایی است که رنجهای یک ملت را به تصویر میکشند.
اگر ما بیگناهانِ این جنگایم، پس اینهمه شرارت را از کجا یاد گرفتیم؟ چهکسی به من یاد داد تا از کشتن لذت ببرم، لذت یگانهای که برایم مانند اوجِ کامجویی است؟ فرقی نمیکند که چگونه مرگی باشد… لذتاش یکسان است و کافی است که دقیقاً روی همان لحظه، دقیقاً روی همان عمل، تمرکز کنم.
هرگز پسربچه نبودهام. این را از من دزدیدهاند و هرگز هم مرد نخواهم بود. من شاید هیولایی افسانهای باشم که تنها معاشقهی وحشتآورِ کشتار را میشناسد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.