بوی برف
بوی برف قصه زندگی آدمهای همین جاست، کسانی که اینجا به دنیا آمده و زندگی کردهاند. قصه کاتبی که تاریخ به تحریف ننوشت و به امر والی، دستهایش را در ایالت خراسان جا گذاشت و به گیلان گریخت.
بوی برف قصه سرباز میدان میدان شهرداری رشت است که تسلیم نشد و سلاح تحویل نداد و به امر «تاواریش» دو شقه شد. قصه اندوه بیپایان عزیزهجان است که مرد او به رضاخان شورید و یاغی شد و سر به کوه گذاشت و روز دیگری جنازه یخ زده و بدون سرش بازگشت. قصه دلدادگی راوی است. دختر جوانی که به جای خون سرخ عاشق، هراسی موروثی در رگهایش میگردد. بوی برف قصه آدمهای همین جاست.
«هوا بوی برف میدهد، بوی نفتالین یخ زده. بوی کمد لباسهای زمستانی. بوی گلولههای سفیدی که همیشه روزهای آخر سال، مادر و زنعمو طلا و عمهها میگذاشتند توی جیب کتها و پالتوهای پشمی و آویزان میکردند توی کمد بزرگی که یک طرف انباری را پر کرده است.»
یکی از داستانهای شهلا شهابیان در سال ٨٧ برگزیده جایزه ادبی «صادق هدایت» شد.
در قلمرو وحشت
در قلمرو وحشت، دربرگیرنده ۸ داستان از نویسندگانی چون جک لندن، آلنپو، بوزاتی و... است
مجموعه داستان «در قلمرو وحشت» شامل ۸ داستان از نویسندگان بزرگی چون جک لندن، ادگار آلنپو، دینو بوتزاتی است.
این داستانها همه در سبک گوتیک طبقهبندی می شود، ادبیات گوتیک شاخهای از مکتب رمانتیسم یا دقیقتر این که پیشرمانتیسیسم است و طلوع آن از رویکرد بشر اروپایی به عالم درون، کابوس و رویاهای شخصی، امیال و گرایشهای روحی مبهم، عواطف سرکوب شده و... خبر میدهد تا دریچهای به سوی دهلیزهای تاریک و پیچ در پیچ روح آدمی گشوده شود.
داستانهای این مجموعه شامل: . موشها: اثر دینو بوزاتی .
پنجه میمون: اثر و. و. جیکوبسون .
قاتل: اثر الکساندر م. فری .
ارواح: اثر ماری لوئیزه کاشنیتس .
طاعون در وینچگاو: اثر یاکوب واسرمان .
داستان یک تخت به غایت استثنایی: اثر ویلیام ویلکی کالینز .
فقط گوشت: اثر جک لندن
و . قلب افشاگر (در قلمرو وحشت): اثر ادگار الن پو است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«چه بلایی ممکن است بر سر خانواده کوریو آمده باشد؟ در خانه قدیمی و روستایی آنان، موسوم به دوگانلا چه اتفاقی دارد میافتد؟ از سالها پیش، هر تابستان برای چند هفته به آنجا دعوتم میکردند، اما این بار جیووانی فقط چند خط عذرخواهی برایم نوشته است، نامهای غیرعادی و مبهم در باره مشکلات خانه و دردسرهایی دیگر؛ نامهای که چیزی در آن به روشنی توضیح داده نشده است. چه روزهای شادی در آن خانه تکافتاده در میانه جنگل گذراندهام! و حالا همراه با آن خاطرات زیبا وقایعی به خاطرم میرسند که آن زمان در نظرم چندان اهمیت نداشتند و اکنون یکباره مهم جلوه میکنند. ناخودآگاه صحنه زیر که به تابستانی بسیار دور، به سالهای پیش از آغاز جنگ مربوط میشود، پیش چشمم میآید:
برای استراحت به اتاق دنج طبقه دوم رفته بودم. اتاق رو به باغ بود و تابستانهای بعد نیز همیشه در آن میخوابیدم. تازه میخواستم به بستر بروم که خش و خشی از پشت در شنیدم. در را باز کردم. موش کوچکی به سرعت از میان پاهایم گذشت و به زیر مبل خزید. فرصت داشتم تا حیوان ناتوان و کوچک را له کنم، اما چنان کوچک و ظریف بود که به خودم زحمت ندادم.»
دختر رهبر سیرک
نویسندهی کتاب معروف «دنیای سوفی» این بار حکایتی از خاطرات دختری را بازگو میکند که سودای ثروت اندوزی در سر دارد: «تصمیم گرفتهام همه چیز را بازگو کنم. مینویسم تا خودم را بهتر بشناسم. تلاش میکنم تا حد ممکن روراست باشم. البته این بدین معنی نیست که من قابل اعتماد هستم. کسی که با هر آنچه در باره زندگی خویش مینویسد، میتواند خود را قابل اعتماد جا بزند، قاعدتاً حتی پیش از آن که عازم آن سفر دریایی پر مخاطره شده باشد، کشتی اش به گل نشسته و خود را به کشتن داده است.»
پدرم را فقط روزهای یکشنبه میدیدم. ما به سیرک میرفتیم. سیرک بد نبود، اما وقتی به خانه برمیگشتیم برای خودم نقشه تهیه سیرک بهتری را میکشیدم. آن موقع هنوز نوشتن بلد نبودم و نقشه سیرک مورد علاقهام را در ذهنم میپروراندم. در این قسمت هیچ مشکلی نبود من خود سیرک را هم در ذهنم مجسم میکردم که البته فقط شامل چادر بزرگ سیرک و صندلیها نمیشد، تمام حیوانات و دست اندرکاران اجرای برنامه را نیز مجسم میکردم که چون نقاشیام خوب نبود، کار سختی بود. خیلی زود و پیش از شروع مدرسه، نقاشی کشیدن را کنار گذاشتم.
شقایق قندهاری، مترجم این کتاب پیش از این در انتشارات ققنوس کتاب پر فروش «ده راز موفقیت و آرامش درونی» نوشته دکتر وین دایر را ترجمه کرده است.
خوشبختی در راه است
« روز اول ژانویه سال ١٨٩١ زنی ریزنقش و مردی درشت هیکل در گورستان قدیمی جینوئا قدم میزنند . هر دو حدود چهل سال دارند . زن سری بزرگ و در عین حال بچهگانه با خرمنی از موهای سیاه و مجعد دارد ، حالتش مشتاق و اندکی التماسآمیز است . نشانههایی از فرسودگی در چهرهاش پدیدار شده . مرد تنومند است . » داستانهای این کتاب برشهایی از زندگی مردم و به صورت واقعگرایانه نوشته شده است . « گسترهها » ، « گودالهای عمیق » ، « رادیکالهای آزاد » ، « صورت » ، « بعضی زنان » ، « بازی کودکانه » ، « چوب » و « خوشبختی در راه است » داستانهای این کتاب هستند . « آنچه در وجود خودم میشناسم ، شرارت خودم است و این راز آرامش من است .
منظورم این است که بدترین وجه وجود خودم را میشناسم . ممکن است این وجه وجود من بدتر از بدترین وجه وجود خیلی از آدمها باشد ولی در حقیقت مجبور نیستم در این مورد فکر کنم یا از این بابت نگران باشم . » آلیس مانرو نویسنده کانادایی یکی از نویسندههای مطرح جهان و برنده جایزههای مختلف از جمله « من بوکر پرایز » است . کتابهای « فرار » ، « رویای مادرم » ، « دست مایهها » و . . . پیش از این از او ترجمه و منتشر شده است . کتاب « خوشبختی در راه است » در ٣٢٨ صفحه راهی بازار نشر شده است .
خدمتکارها
رمان خدمتکارها داستان سه زن آمریکایی است که دو نفرشان مستخدم سیاهپوستند . سومین زن میخواهد تبعیضهای نژادی را درباره آنها روایت کند . کاترین استاکت با لحنی گیرا این سه زن را به تصویر کشیده است که ارادهشان برای ایجاد حرکتی تحول برانگیز وضعیت شهرشان و نظر زنان ، مادران ، دختران ، پرستاران و دوستان را نسبت به همدیگر تغییر میدهد . خدمتکارها داستانی جهانی و همیشگی درباره خط قرمزها و قوانینی است که رعایتشان میکنیم و قوانینی که رعایتشان نمیکنیم . این سه زن با تفاوتهایی که دارند برای کار کردن روی طرحی مخفیانه دور هم جمع میشوند و خودشان را به خطر میاندازند . چرا که میخواهند از خط قرمزهای حاکم بر جامعهشان عبور کنند : « درست قبل از اینکه خدمتکار خانم لیفولت شوم ، پسرم را از دست دادم . بیست و چهار ساله بود . بهترین دوره زندگی هر آدمی . وقت زیادی برای زندگی کردن توی این دنیا نداشت . » از رمان « خدمتکارها » چند سال پیش فیلمی ساخته شد ، که روح زنانه داستان را همراه خود داشت .
خانه آرزوها
«خانه آرزوها» رمانی مهیج و خواندنی از زندگی رامسس سوم فرعون مصر است. در حدود ١٢ قرن قبل از میلاد مسیح دومین پادشاه سلسله بیستم فراعنه و آخرین فرمانروای بزرگ «امپراتوری جدید» پیکارهای متعددی علیه «مردم دریا» انجام داده و طرح های عمرانی عظیمی از جمله طرح «مدینه – هابو» را راه اندازی کرده است. در این زمان «طو» دخترکی روستایی با چشمان آبی، رویای افقهای دیگر و سواحلی دیگر را – بجز آن قسمت از نیل که روی آن متولد شده است – در سر میپروراند. ناراضی از سرنوشتی که از پیش برایش در نظر گرفته شده است. به کمک برادرش – کاتب آینده پرستشگاه محلی – و پنهان از نگاه پدر و مادرش، خواندن و نوشتن میآموزد و با شور و شوق بسیار گوشه کوچکی از علم پزشکی را از مادرش که قابله روستایشان بوده فرا می گیرد.
درست لحظهای که یکبار دیگر از آیندهاش دلسرد و نومید میشود، مردی مرموز به رنگپریدگی ماه و سراپا سفیدپوش سوار بر زورقی مجلل و با شکوه ظاهر میشود… این مرد عجیب که غیبگوی بزرگ سرزمین و پزشک مخصوص فرعون است، «طو» را همراه خود به پایتخت میبرد و او را دستیار خویش میکند و… «پولین گج» نویسنده کانادایی با نوشتن کتابهای «فرزندان خورشید»، «آرامگاه ساکارا» و بخصوص، «بانوی نیل» شهرتی جهانی پیدا کرده است. «خانه آروزها» خواننده را از روستایی خشک و دورافتاده واقع در جنوب مصر به پایتخت و دربار فرعون میبرد و او را با رویدادهای شگفتی آشنا میکند. این کتاب در ٥٩٢ صفحه و با قیمت ٦٧٠٠ تومان با اندازه رقعی وارد بازار کتاب شد.
خانه اوهام
داستان «خانه اوهام» روایت جذابی است از فراعنه مصر و حکایات خواندنی دیگر. نمىتوانستم او را ببخشم. انگشتانم مشت شدند و بعد متوجه شدم که درواقع از پدر واقعىام ناراحت بودهام. خودِفرعون بزرگ. من کودک سلطنتى بودم. توطئهچینانِ ناکام بار دیگر گردهم آمدهاند. طو، زنِ زیبا و تبعید شده فرعون، بار دیگر در آستانه خطرآفرینى است. امااین بار یارىرسانى قدرتمند دارد. کامنِ جوان که به طرزى غریب نسبت به این زنِ تبعیدى احساس نزدیکى مىکند، برآن است تا یاورش باشد. شعلههاى عشقى فراموش شده بار دیگر زبانه مىکشد و رازهاى پنهان یکى پس از دیگرىآشکار مىشود. «خانه اوهام» در ٤٧١ صفحه و با قیمت ٥٣٠٠ تومان راهی بازار نشر شد.
خانوادهای محترم
کلارا یا ویرجینیا؟ جنگ آرام و سربراه سکوت را تثبیت میکند. سرما به زندگی مجال رستن نمیدهد و بیگانگی آغاز میشود. کلارا یا ویرجینیا؟ مرگ امید دوست داشته شدن است و عشق خاموش. «خانوادهای محترم» چشماندازی است با دو منظر تمام و هزاران منظر ناتمام. چشماندازی از زندگی دو زن، یکی چشم انتظار دوست داشتن و یکی دوست داشته شدن. کلارا؟ ویرجینیا؟ انتخاب با مخاطب است.
خاکستر
اگر آنانیا دروغ میگوید، این اُلی است که دروغ را دوست دارد. بیخبر از این که در دوست داشتن این دروغ تنها نیست، بیخبر از این که عشق میتواند رویاییترین تصویرها را واقعی، بس واقعی جلوه دهد. اُلی فریب را به پیشواز میرود و به دنیایی قدم میگذارد که خشونت و ابتذال حرف اول و آخر آن است؛ اما او تنها مخاطب کیفرخواست برخاسته از راهش نیست. وارث خاکستر فرزند اُلی است. گراتسیا دلددا، نویسنده صاحبنام ایتالیایی و برنده نوبل ادبی ١٩٢٦ در «خاکستر» نیز چون دیگر آثارش انسان را به تصویر نشسته است؛ انسان را و شرایط تحمیل شده بر او را.
دسامبر رئیس دانشکده
« سال بلو » نویسنده امریکایی کاناداییالاصلی است که در سال ٢٠٠٥ درگذشت . از جمله جایزههای ادبی معتبری که دریافت کرده ، یکی نیز جایزه نوبل ادبی در سال ١٩٧٦ است . با این که ترجیح دادن بعضی از آثار او به کارهای دیگرش کار دشواری است ، به غیر از « دسامبر رئیس دانشکده » ، از جمله معروفترین آثار دیگرش میتوان به « هدیه هومبولت » و « هرتزوگ » اشاره کرد . ماجرای « دسامبر رئیس دانشکده » در دوران استیلای کمونیست بر شرق اروپا جریان دارد ، و « بلو » از زاویه دید راوی سوم شخص در این اثر با شخصیت پردازی قویاش ، همانقدر نقاب ریا را از چهره کمونیسم شرقی برمیدارد ، که از چهره ظاهرفریب نظام سرمایهداری آمریکا . « دسامبر رئیس دانشکده » داستان زندگیهایی است که بدون سایه شوم سیاست در دهههای نخست قرن گذشته ، میتوانستند بسیار انسانی و زیبا باشند .
سهیل سمّی مترجم آثار ایشی گورو ( هرگز رهایم مکن ، تسلی ناپذیر ) ، جان بارت ( اپرای شناور ) کاتی دیامانت (آخرین عشق کافکا ) ، مارگارت اتوود ( سرگذشت ندیمه ، اوریکس و کریک ) و جان آپدایک ( فرارکن خرگوش ) است .