پیراهنی بر آب
رمانی فانتزی پیرآهنی بر آب در روزگاری كه خشكی به هستی مردم زده و آنها در آرزوی آب هستند روایت میشود. روایت بخشی از زندگی «پری» كه همراه با مادرش زندگی میكند و ناخواسته وارد ماجراهایی عجیب میشود و دنیایی كه برایش غریب است. پری با آدمهای تازه آشنا و مجبور میشود خانهای مختلفی را پشت سر بگذارد و به سمت سرنوشت نامعلومش برود.
معمولاً آنچه از رمان فانتزی در ذهن داریم، رمانهای خارجی است با قصهها و رویدادهایی كه اغلب غربی محسوب میشوند. اما پیراهنی بر آب مملو از باورها، آداب، قصهها و شخصیتهایی برگرفته از فضای ایرانی است. گرچه مخاطب با رمانی به سبك امروزی مواجه است اما با پیشرفت داستان به گذشتههای دور خود پیوند میخورد.
خواننده در این رمان بارها با صحنههای خارقالعاده غافلگیر میشود و هرچه به انتهای رمان نزدیكتر شود، شگفتی داستان هم بیشتر خواهد شد.
پیراهنی بر آب ما را با شهری زیرزمینی و موجودات خیالی و باستانی ایرانی چون هوبره آتشین بال، موسیقار، درخت تیغال و ... رو به رو میکند و ما را به درون تخیل ناب ایرانی میبرد.
دور ماه
ژولورن در این كتاب ایده اعضای باشگاه گان، انجمنی از توپچیهایی كه پس از جنگهای داخلی آمریكا در بالتیمور گرد هم آمده بودند، را مبنای داستانگویی قرار میدهد و داستانی چنین هیجانانگیز و پرماجرا از سفر به كره ماه مینویسد. این توپچیها میخواستند با ماه ارتباط برقرار كنند و گلولهای به آنجا بفرستند، اتفاق مهمی كه در این میان رخ میدهد این است كه مردی فرانسوی به نام میشل آردان تصمیم میگیرد داخل گلوله برود و به ماه سفر كند. جالب این جاست كه آرزوی سفر به ماه تازه صد سال پس از آن كه ژولورن در كتابش آن را محقق میكند در عالم واقع به واقعیت تبدیل میشود و بالاخره بین سالهای ١٩٦٩ تا ١٩٧٢ فضانوردان موفق میشوند بر روی ماه راه بروند.
ژولورن اولین نویسنده رمانهایی ماجراجویانه با دستمایههایی از علم و تكنولوژی است. پنج هفته پرواز با بالن، اولین اثر او، با چنان موفقیتی روبهرو شد كه ژولورن را جهانی كرد. پس از آن سفر به مركز زمین را منتشر كرد و بعد دورماه و كمی بعدتر دوردنیا در هشتادروز.
گروه انتشاراتی ققنوس، بنا به اهمیت آثار ژولورن، تصمیم گرفت نسخه كاملی از مجموعه آثار این نویسنده را تهیه، ترجمه و منتشر كند تا همه مخاطبان به صورتی منسجم با نخستین آثار علمی-تخیلی جهان پیشگوییهای علمی این نویسنده بزرگ در قالب رمانهای جذاب و پركشش او آشنا شوند.
خوابهایت را در این خانه تعریف نکن محمود
محمود مردی میانسال و استاد دانشگاه است. در احوالات عرفانی و دنیای دلخواه خود، یعنی قرن چهارم و پنجم سیر میکند. اتفاقی باعث میشود که محمود خود را در همان قرنها و در پیشگاه شیخ ابوسعید ابوالخیر ببیند و عاشق یکی از مریدان او شود.
درهم آمیختگیر کلاسیک ومدرن ونیز چاشنی طنز و فانتزی در بستری تاریخی منجر به خلق داستانی جذاب و خواندنی با ویژگیهای خاص نویسندگی عباس سلیمی شده است.
در قمستی از این کتاب میخوانیم:
از خرانق گذشتهایم و بر کویر میرانیم. داریم از کنار آن تابلوهای سبز فلکی میگذریم و هر تابلو آسمانی است که وقتی محوش میشوم، قلپقلپ آب وارد ششهایم میشود و دست و پا میزنم، نفسم میگیرد و حتی با بودنِ حسن، که میخواهد آنقدر بزیام تا خودش رگ بِسملم را بزند، غرق میشوم. رنگ سبز فلکی همیشه همین بلا را سرم میآورد؛ وقتی بر آن تمرکز میکنم خیزابهای سهمگین به سویم میتازند. گاهی هم کف میکند و در برم میگیرد و دست و پا میزنم، آنگاه حسن به سخن میآید و میگوید: «فلسفی نشو فقیر! اصلاً رنگی نیست و آنچه هست تابلو است و تابلو هم نیست، آن تویی و تو هم نیستی و آنچه هست اوست.»
برای پیرهنت میمیرند
این مجموعه داستان متشکل از ۹ داستان به هم پیوسته است و در سال ۱۳۹۴ کاندیدای بهترین مجموعه داستان سال در جایزه هفت اقلیم بوده است.
در بخشی از کتاب می خوانیم: «انگشت در دهان بودم که نسیمی از دامن بلند لباس مادر به صورتم خورد و بعد انگار نرمی کف دستی از پارچه لباس را هم روی لاله گوش و گونهام حس کردم و بعد فقط کفشهای پاشنه بلند و سیاه مادر بود. سر که بالا بردم اندامی لاغر و بلند و نزار جلو چشمم بود و فشردگی دستی ظریف دور دسته ساکی سیاه. روی آخرین پله خانه نشسته بودم. با گردویی شکسته جلو پام و مغز متلاشی شده گردو جلو روم. مادر پایش را گذاشته بود روی گردوی شکسته و رفته بود و حالا ایستاده بود پشت به ما... .»
«ناتاشا محرم زاده» در سال ١٣٨٣ در ششمین کنگره سراسری شعر و قصه جوان کشور برگزیده شد.
انگار خودم نیستم
انگار خودم نیستم داستان آدمهایی است که خودشان را گم کردهاند و آنقدر از خود فاصله گرفتهاند که دیگر خودشان را نمیشناسند. داستان از زبان چند راوی روایت میشود و رویدادهایی از گذشته و حال را به هم پیوند میدهد تا پازل شخصیتی آدمهایش تکمیل شود
انگار خودم نیستم در سبک رئالیستی به رشته تحریر درآمده و وقایع، رخدادها و دیالوگهای آن کاملاً با رویدادهای زندگی عادی و روزمره منطبقاند. کتاب قصد ندارد وقایع دور از ذهن و ناملموس را شرح دهد بلکه آنچه نویسنده درصدد آن بوده است ترسیم روزمرگیهایی است که به مرور زمان منجر به تحول انسانها میشوند؛ انسانهایی که از جنس تمامِ آدمهای طبقه متوسط جامعه مدرن امروزیاند.
خودآموز ترکی استانبولی (مکالمه ـ دستور)
دیوان حافظ
خواب عمیق گلستان
آدمها بسته به موقعیتی که در آن قرار میگیرند، عقاید سفت و سختشان تغییر میکند. در این داستان زنی که جز به راستگویی فکر نمیکرده، بار سنگین دروغی پانزدهساله را بر دوش میکشد. مردی که جز به خانواده نمیاندیشیده، وارد مسیری میشود که جز پنهان کاری راهحلی برایش باقی نمیماند.
پروانه سروانی در این رمان نشان میدهد برای هر آدمی راههای خطا و لغزش، ناگهانی و غیرقابل پیشبینی است.
در قسمتی از این رمان میخوانیم:
دروغ مثل چاهی عمیق است. چاهی است بیانتها. ته چاه پیدا نیست. برای
رفع و رجوع کردن اولین دروغ باید پشت سر هم دروغ بگویی. هی
دروغ بگویی. هی دروغ بگویی. بیآنکه بفهمی داری مدام در چاه فرو
میروی. دروغهای پشت سر هم تو را از پا میاندازد. اما چارهای نداری،
نمیتوانی متوقف شوی. آنقدر هم جرئت نداری که صاف بایستی و بگویی:
«از اولش هم غلط زیادی کردم که دروغ گفتم.» پس دوباره و دوباره سقوط میکنی.
از زمین تا ماه
با پایان جنگهای داخلی آمریکا، توپچیهای باشگاه گان (باشگاه توپ) از کار بیکار میشوند.
روزی، رئیس باشگاه ایدهای مطرح میکند که مایۀ شگفتی همگان میشود. او پیشنهاد میدهد که با توپی غولآسا گلولهای بزرگ را به ماه بفرستند و با قمر زمین ارتباط برقرار کنند.
همزمان با انجام مقدمات عملیات، مردی فرانسوی گویی بهیکباره از آسمان نازل میشود و با تلگرافی همهچیز را به هم میزند:
«گلولهای استوانهمخروطی را جایگزین خمپارۀ کروی کنید. میخواهم داخلش به ماه بروم». او رئیس باشگاه و یک دانشمند را با خود همراه میکند و هر سه راهی ماه میشوند... .
از زمین تا ماه با شخصیتهایی بیمانند و نوشتاری طنزآمیز از مهمترین و پیشرویانهترین رمانهای ژول ورن به حساب میآید.
گروه انتشاراتی ققنوس،بنا به اهمیت آثار ژول ورن، تصمیم گرفت نسخه کاملی از مجموعه آثار این نویسنده را تهیه، ترجمه و منتشر کند تا همه مخاطبان به صورتی منسجم با نخستین آثارعلمیـ تخیلی جهان پیشگوییهای علمی این نویسنده بزرگ درقالب رمانهای جذاب و پرکشش او آشنا شوند.
پانوراما ۳… فلسفه زندگی زناشویی
بهرغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغتهای کوتاه و فرصتهای طلایی. اتاق انتظار پزشک و صف و بانک و وقتهایی که توی تاکسی و مترو میگذرانیم، میتواند وقف سرک کشیدن از پنجرهای کوچک به جهان عجیب شاهکارهای ادبی شود. نیز، بارها اتفاق افتاده که تلاش کردهایم مطالعهی یکی از این شاهکارها را آغاز کنیم اما به دلیل هیبت اثر، نداشتن زمان کافی یا همگام نشدن با حال و هوای داستان از این کار بازماندهایم. در این مواقع دسترسی به گزیدهای خوشخوان و مناسب از آثار نویسنده میتواند جرئت و شوق مطالعهی نوشتهای را که خواندنش کاری شاق به نظر میرسید در ما برانگیزد. پانوراما همین هدف را دنبال میکند: جهاننمایی وسیع که به آسانی در دسترس عموم مخاطبان قرار میگیرد.