برای فرداها متشکرم
پنج سال پس از انتشار کتاب جنجالی برای این لحظه متشکرم، والری تریروِیلُر این بار با برای فرداها متشکرم از روزهای روزنامهنگاریاش مینویسد، تجربهای که حتی با وجود حضور در کاخ الیزه نیز آن را کنار نگذاشت، اگرچه مجبور شدبه دلیل مصلحتاندیشیهای فرانسوا اولاند، رئیسجمهور وقت فرانسه و معشوق سابقش، سرویس سیاسی را ترک کند و در بخش ادبی مشغول شود و به قول خودش با کتابها سر و کله بزند.
تریرویلر، که سی سال است در هفتهنامه مشهور و قدیمی پاریمچ قلم میزند، در برای فرداها متشکرم از همنشینیاش با مشهورترین چهرههای سیاسی و فرهنگی نوشته.
او در این کتاب از عشق پرشور فرانسوا میتران به آن پنژو مینویسد، داستان مصاحبهاش با آلن دلون و حاشیههای آن را روایت میکند، از کتاب خاطرات میشل اوباما و دیدارش با بانوی اول آمریکا میگوید، از زندگی پر رمز و راز ژاک شیراک پرده برمیدارد و از سفرش به نپال پس از زلزله هولناک این کشور و ماجرای کنارهگیری فرانسوا اولاند از نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری اخیر فرانسه مینویسد و برای اولین بار از سختیهای انتشار برای این لحظه متشکرم و تدابیرش برای فرار از دست نیروهای امنیتی فرانسه پیش از انتشار کتاب حرف میزند.
اگر برای این لحظه متشکرم روایت روزهای طوفانی زندگی والری تریرویلر بود، برای فرداها متشکرم داستان خواندنی روزنامهنگاری است که در طول عمر حرفهایاش تجربههای بینظیری را از سر گذرانده است.
دریا دریا زندگی
سرهنگ عجیبترین آدم تمام روستا بود. او، که سابقۀ خدمت در ارتش ملیگرایان آن هم با درجۀ سرهنگی را داشت، شده بود سوژۀ گروههای انقلابی برای تصفیهحساب. اما ماجرای او به همین جا ختم نمیشد، از طرفی شاهکلید حل مشکلات روستائیان بود و از طرف دیگر در روستا «خواجه» صدایش میزدند. کشف خواجگی او شده بود راز بزرگ بچههای روستا. او اغلب بیکار بود، در خانه مینشست و روزنامه میخواند. گاهی هم تخمه میشکست، اما اوضاع زندگیاش از همه بهتر بود، تازه دو گربه هم داشت که عین بچههایش بودند.
ماجراهای سرهنگ، که هم قهرمان زمانۀ خود است و هم هدف تصفیهحسابها، موضوع جدیدترین و جنجال برانگیزترین رمان مای جیا، نویسندۀ معاصر و مشهور چینی، است. او در اقدامی خلاف عادت داستانهای جاسوسی و پلیسی را که موجب شهرت جهانیاش شده بود رها کرده و حالا در فضایی جدید راوی حوادث زمانهای خاص از چین دهههای پنجاه و شصت قرن سابق شده است. مو یان، برندۀ چینی جایزۀ نوبل، این داستان را «مسحورکننده» خوانده و بسیاری از منتقدان ادبی آن را آغازگر دورانی جدید در داستاننویسی مای جیا دانستهاند.
دانشنامه نگاری
دانشنامه / دایرهالمعارف یکی از گونهها و از اصلیترین گونههای منابع مرجع است. دانشنامههای کشورهای مختلف نشانۀ گویایی از بسیاری تواناییها و ویژگیهای آنهاست، نشانههایی از توان علمی، پژوهشی، نگارشی، هنری، تولید اثر، و نیز بیطرفی، انصاف، گرایش به حقیقتجویی و حقیقتگویی، انتقال دانش و اطلاع به جامعه، ارتقای سطح آگاهیها، و در اختیار قرار دادن منبعی موثق و درخور اعتماد و اطمینان به جامعه.
روند دانشنامهنگاری در ایران پس از انقلاب وسعت گرفت و آهنگ رشد آن حدود دو دهه ادامه داشت. شمار بسیاری از پژوهشگران به فنون و ظرایف نگارش مقالههای دانشنامهای دست یافتند و عدهای از آنها توانستند با دانشنامههای بینالمللی همکاری کنند و مقالههایی همتراز مقالههای دانشنامهنگاران حرفهای بنویسند. کسب کردن این توانایی دستاوردی برای فرهنگ کشور است، دستاوردی که قابلیت تبدیل به همکاری با گونههای دیگر منابع مرجع را دارد.
در این کتاب، و بر پایۀ تجربههای مستقیم، متمادی و اطلاعات دست اول نویسندۀ آن، با اهمیت و کاربرد دانشنامه، پیشینه و تغییر و تحولات این اثر مرجع در ایران، و نیز با مسائل، مشکلات، مانعها و چالشهای پیش روی دانشنامهنگاری آشنا میشوید. انتشارات ققنوس امیدوار است این کتاب بتواند جایگاه شایستۀ خود را در میان دانشنامهنگاران، مسئولان، مدیران، سیاستگذاران و برنامهریزان دانشنامهها و منابع مرجع، و همچنین در میان ناشران، ویراستاران، مقاله نویسان، دانشجویان و خوانندگان علاقهمند به این مباحث بیابد.
تاریخ شفاهی نشر ایران
نشر کتاب از قلمروهای با اهمیتی است که، به دلایل ناشناخته ای در ایران، نکاویده باقی مانده است. نه نظام آموزشی کشور، نه نظام پژوهشی، نه طرح های مطالعاتی، و نه هیچ یک از فعالیت های دیگری که از آنها دانش، اطلاعات، تحلیل، نگرش و دیدگاه زاده میشود، به نشر یاری رسانده اند، و نه هیچ گونه سرپرستی و نظارت روش مند، متکی بر بنیادهای علمی، و استوار بر اسلوب های تحقیقاتی، بر آن حاکم بوده است؛ حال آنکه نشر به سرشت خود فرهنگ پرور، رویدادآفرین، فضاساز، دانش گستر، آگاهی پراکن، اطلاع زا و مهارفزاست؛ و در عین حال به جامعه یاری میرساند که خویشتن شناس و خویشتن یاب باشد.
کاستن از سیطرۀ نادانی و افزودن بر هیمنۀ دانایی، از معمول ترین کارکردهای نشر آفرینشگر است. و همین ویژگیها سبب میشود که با همۀ بخش های جامعه و یا همۀ عرصه های فرهنگ پیوند مستقیم داشته باشد و به رغم همۀ این ها، گویی که نشر در جامعۀ ما اکنون از کانون توجه واقعی یکسره بیرون وانده است.
پانوراما 18 … زنگ آهنین و شبی که مرد
«مجموعهی پانوراما»به دنبال بهرهمندی آسان خوانندهی مشتاق از ادبیات جهان است. این مجموعه بهترین وخواندنیترینهای ادبیات جهان را در اختیار مخاطب قرار میدهد،درست مانند آنچه«مجموعۀ Folio٢€»در انتشارات گالیمار محقق ساخت: قرار دادن داستان یارمانهای کوتاه یا بخشهایی از رمانهای چند جلدی و گرانبها در دسترس همگان.
گروه انتشاراتی ققنوس هم پس ازبررسی اهداف مجموعه مذکور برآن شد که چنین امکانی را برای مخاطبان فارسی زبان فراهم کند.
از این رو انتشارات گالیمار را از تصمیم خود مطلع ساخت.حال، انتشارات ققنوس، افزون برگرفتن اجازه انتشارات آثار فرانسوی، قصد دارد آثار ارزشمند دیگری نیز به این مجموعه اضافه کند.
تا به حال از این مجموعه سرزمینغریب، آزمایشدکتراُکس، پدرم،رستوراننقاشی،خواندندرتوالت، مسافرخانهسرخ و فلسفه زندگیزناشوییبه چاپ رسیده است که فِدِر یا شوهر متمول، گربه مادرم، ابریشمی گلبرجسته، بانو آمالیا، کودکی یک رئیس و مرگنامه به تازگی از این مجموعه منتشر شده است.
بحرطویل عامیانه و بحرطویل سرایان
بحرطویل عامیانۀ فارسی از گونهها و قالبهای شعری برساختۀ شاعران عامهسراست و با بحرطویل عروضی تفاوت دارد. این گونۀ شعری غالباً در حیطۀ ادبیات شفاهی مطالعه میشود و بیشتر در میان مردم رواج دارد.
بخش اول کتاب حاوی شناختنامهای جامع و مفصل از این گونۀ ادبی به همراه نمونههای کافی است. برای این منظور نمونههایی از جُنگهای خطّی و دیوانهای چاپی شعرا گردآوری شده و از نظر شکلشناسی و ژانرشناسی مورد مطالعه قرار گرفتهاند.
بخش دوم، تحت عنوان بحرطویلسرایان، به معرفی عدۀ زیادی از بحرطویلسرایان به انضمام زندگینامۀ مختصری از آنها و نیز نمونهای برگزیده از آثارشان میپردازد.
این کتاب برای علاقهمندان به حوزههای تاریخ مطالعات ادبی و قالبهای شعری و نیز ژانرشناسی ادبی سودمند است و به روند مطالعات ادبی یاری میرساند.
سلمانی وارطان
سلمانی وارطان مجموعهای است شامل پنج داستان دربارۀ سرخوردگان، طردشدگان، آدمهایی که از تحولات پرشتابجامعه بازماندهاند و ناگزیر به کنج عزلت خود خزیدهاند. کتاب روایتگر تقلای آدمیانی است که به هر نشانۀ آشنایی، ولو ناچیز، چنگ میزنند تا شاید در پیوند به گذشته بتوانند تکهای از خویش را بازیابند.
در بخشی از داستان اول میخوانیم:
سی سال پیش که داود چمدانش را در خاک آلمان زمین گذاشت، کار پیدا نمیشد، زبان نمیدانست و توی خیابانها گم میشد. مدتی گذشت تا توانست در سوپرمارکت زنجیرهای بزرگی کار پیدا کند. صبح خیلی زود با بقیه کارگرها منتظر میماند تا کامیونِِ بارها از راه برسد و کارتن اجناس فروشگاه را منتقل کند به انبار که مثل سردابههای قرونوسطایی زیرزمینی نمور و سرد بود در قعر ساختمانی امروزی. درد کمر آمیزهای بود از چاییدن پهلوها در سوز و سرمای گرگومیش و التهاب عصب کمر از سنگینی کارتنها. وقتی درد کمر امان داود را برید و برای اولین بار روبهروی دکتر آلمانی نشست، نمیدانست اینها را چطور برای دیلماج تشریح کند.
آنقدر به درد دقیق شد و دنبال کلمۀ درست گشت که درد از یادش رفت. حتی وقتی زبان آلمانی یاد گرفت فهمید آدم فقط به زبان مادری درد میکشد.
تمیان
تمیان داستان دو دوست است که به سبب جبر جغرافیایی در شهری کوچک زندگی میکنند و مشکلات خانوادگیعدیدهای دارند، و حالا در سی سالگی دچار افسردگی ناشی از بیکاری و بیپولی شدهاند، اما پیشنهاد کاری عجیبی آنها را به تهران میکشاند تا تابستانی پر ماجرا را بگذرانند.
تمیان داستان رفاقت است، داستان صداقت و وفاداری، درستی و شرافت و تقلا برای ماندن در جایی که همهچیز در حال فروپاشی است.
تمیان واژهای است کُردی به معنای غم و اندوهی عمیق که همچون مِهی سنگین، جان آدم را دربرمیگیرد.
فرم روایی اثر، که به صورت گزارشنویسی است، بر جذابیت داستان بیش از پیش افزوده است.
برسد به دست گمشدهها
رمان برسد به دست گمشدهها روایتی است از آسیبهای جنگ و تاثیرات پایانناپذیر آن بر زندگی انسانها. حکایت روزهای بعد از حملۀ عراق به ایران. روزهای وحشت از بمب و موشک و خزیدن در پناهگاهها. روزهای ویرانی ساختمانها، کوچههای اجباری، ترک زادگاه و رهاکردن خانهها و خاطرهها. و همچنین سالهای پس از پایان جنگ. وقتی که دیگر از بمب و موشک خبری نیست، اما ترکشهایشان هنوز در جسم و جان مردم هست.
خانوادۀ کیانفر چند سال بعد از شروع جنگ همچون بسیاری از همسایگان و همشهریانشان کرمانشاه را ترک میکنند. دوری از زادگاه، از دست دادن موقعیتها و امکانات زندگی و همچنین احساس بیگانگی در محیط جدید زمینهساز تغییرات و بروز مشکلات میشود و کمکم رشتۀ پیوند میان افراد خانواده از هم میگسلد.
بالاخره جنگ پایان مییابد، اما زندگی دیگر به حال عادی برنمیگردد، چون افراد خانواده پراکنده شدهاند و آنچه از دست رفته جبرانپذیر نیست.
نگارمیکوشد از پا نیفتد و به تنهایی گلیم خود را از آب بیرون بکشد، اما بخت با او یار نیست. وقتی آخرین دستاویزش را هم از دست میدهد راهی نمییابد جز ترک وطن. گرچه رسیدن به استانبول تازه آغاز ماجراست. ورود به خانههای ناآشنا، همراهشدن با چند دختر مرموز و کشف رازهای آنها مسیر زندگی نگار را تغییر میدهد و در نهایت رفاقت و عشق انگیزههای میشود برای آزمودن راهی نو در یافتن تکههای گمشدۀ پازل زندگی.
خاله آمریکا
میگویند جنگ هرگز متوقف نمیشود. ما همیشه در وضعیت جنگی هستیم. آیا همینطور است؟ کتاب خاله آمریکا از جنگ میگوید، از زیستن زیر سایۀ جنگ. جنگی که معلوم نیست عادلانه است یا نه. لئوناردو شاشا در این کتاب با بیانی دقیق میگوید: «عدالتخواهی همیشه از روند جابهجایی افکار کینهجویانه متجلی میشود.» شاید به همین دلیل است که طنز فوقالعادۀ نویسنده حامل تلخی حقیقت است. او در چهار داستان این کتاب، چهار برهۀ تاریخی را مرور میکند.
«خاله آمریکا» در دوران جنگ جهانی دوم میگذرد. کفاش «مرگ استالین» مدام خواب عمو را میبیند و در مشکلاتش امید به کمک او دارد. «چهل و هشت» خواننده را به ماجرای استقلال ایتالیا میبرد، و در نهایت، داستان کارگران معدن گوگردی را میگوید که با تنفس گازهای سمی کشنده «آنتیموان» تلف میشوند. شخصیتهای داستانها همگی متأثر از شرایط جنگاند.
شاشا که خود در صحنۀ سیاست حضور دارد از تجربۀ خاص مردم ایتالیا مینویسد. او مجموعۀ داستان خاله آمریکا را مثل ماهوارهای در مدار جنگ ثابت میکند تا از عشقها و خیانتها، اتحادها و شکستها و تمامی جزئیات زندگی مردمان عادی تصویربرداری کند، تصاویری که زیر سایۀ جنگ پاره پاره شدهاند.