سینمای دیوید لینچ
تحلیلی بر پایه اندیشه های فروید، لاکان و هگل این کتاب به نقد و بررسی فیلمهای بلند دیوید لینچ از منظر روانکاوی لاکانی میپردازد و از آنجایی که به همه فیلمهای لینچ پرداخته است بسیار کتاب ارزشمندی است که به گونهای جامع و با رویکردی منسجم سینمای لینچ را به روانکاوی و فلسفه پیوند داده است.
این کتاب در جهان انگلیسیزبان نیز مورد استقبال قرار گرفته و نقدهای مثبتی بر آن شده است. تاد مکگوان دست به اکتشافی برانگیزاننده از غرابت و فانتزی در آثار پیشگامانه دیوید لینچ میزند. او به مطالعه مهارت لینچ در تلفیق امر عجیب با امر عادی میپردازد تا بر ماهیت شگفت بهنجاری تأکید کند.
از هالیوود غالباً به دلیل تحریف واقعیت و ارائه فانتزیهای واقعگریز انتقاد میشود، اما در فیلمهای لینچ فانتزی به ابزاری بدل میشود که تماشاگر آن را به ایجاد رابطهای انقلابی با دنیا ترغیب میکند. سینمای دیوید لینچ تلاشی است برای کنار آمدن با عدم تناسب موقعیت دیوید لینچ در سینمای معاصر و پیوند دادن این عدم تناسب با وجه زیباشناختی فیلمهایش.
روح گریان من
کیم هیون هی، تمام فراز و نشیبهای زندگی پرماجرا، دردناک و سرشار از ترس و رنج خود و حکومت کره شمالی را در این کتاب میگوید و بعد از ترجمه کتابش به یازده زبان دنیا، افراد بسیاری از زندگی او باخبر شدند.
این داستان واقعی، سرگذشت جذابترین جاسوس کره است، شرح حال یک جاسوس زن.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
انگار مسیرم تا رسیدن به جایگاه متهم قرار بود تا ابد ادامه پیدا کند و وقتی بلاخره توانستم بنشینم، دیگر نتوانستم جلوِ خودم را بگیرم. قلبم تندتند میتپید و بدنم بیاراده میلرزید. گریهام گرفت و فقط یک کلمه را مدام زیر لب زمزمه میکردم: مامان.
فرایند ملالآور محاکمه شروع شد ولی من نمیتوانستم تمرکز کنم؛ انگار از قبل مشخص شده بود که قرار است به اعدام محکومم کنند. من هواپیمای پرواز ٨٥٨ هواپیمایی کره جنوبی را منفجر کرده بودم. من مسئول مرگ صد و پانزده انسان بودم ...
پانوراما ۵… خواندن در توالت
بهرغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغتهای کوتاه و فرصتهای طلایی. اتاق انتظار پزشک و صف و بانک و وقتهایی که توی تاکسی و مترو میگذرانیم، میتواند وقف سرک کشیدن از پنجرهای کوچک به جهان عجیب شاهکارهای ادبی شود. نیز، بارها اتفاق افتاده که تلاش کردهایم مطالعهی یکی از این شاهکارها را آغاز کنیم اما به دلیل هیبت اثر، نداشتن زمان کافی یا همگام نشدن با حال و هوای داستان از این کار بازماندهایم. در این مواقع دسترسی به گزیدهای خوشخوان و مناسب از آثار نویسنده میتواند جرئت و شوق مطالعهی نوشتهای را که خواندنش کاری شاق به نظر میرسید در ما برانگیزد. پانوراما همین هدف را دنبال میکند: جهاننمایی وسیع که به آسانی در دسترس عموم مخاطبان قرار میگیرد.
آن مادران این دختران
آن مادران، این دختران رمانی اجتماعی است. بلقیس سلیمانی در این داستان رابطه ی مادر و دختری را روایت می کند که خیلی با یکدیگر تفاوت دارند. در واقع او می خواهد به موضوع و مسئله ی شکاف نسل ها، تفاوت ارزش ها چگونه می تواند زندگی را دچار بحران کند.
شخصیت این داستان زن هستند، زنانی با دغدغه های متفاوت. آن طور که خود سلیمانی اظهار می دارد این رمان شبیه هیچ کدام از کارهای قبلی اش نیست.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
این روز روز پاره شدن بند ناف بین خودش و آنا هم بود، از آن سالی که اولین بار آنا چند قدمی تا مهدکودک راه رفته بود و او احساس خوب فارغ البالی را تجربه کرده بود سال ها می گذشت، حالا دخترک آماده بود پر بگیرد. آیا او هم آماده بود آنا را پر بدهد؟
چهل سالش بود، نصف موهایش سفید شده بود و چند خواستگار درب و داغان را رد کرده بود. آپارتمانی داشت و حقوق، آیا برای شروعی دوباره این ها کافی بودند؟ اگر آنا مستقل می شد شاید می توانست از نو شروع کند، مگر نه اینکه خیلی از دختر های هم نسلش هنوز ازدواج نکرده بودند، مگر نه اینکه چهل سالگی سن پختگی است و شکفتن.
بر امواج
هر انسانی گذشتهای دارد که هرگز رهایش نمیکند، آیندهای دارد که میخواهد بیتوجه به گذشته آن را بسازد، و حالی که به تلاش میگذرد، به دست و پا زدن برای پاک کردن ماجراهایی که از سر گذرانده، به درگیری ذهنی برای آیندهای نامعلوم...
قهرمان «برامواج» زنی است که خلاف معمول عمل میکند، گذشتهاش را پس میزند و سالها از آن سراغی نمیگیرد که آیندهاش را با عشق و امید بنا کند، عشقی با فرجام جدایی. زمانی طولانی در این بیخبری زندگی میکند تا ناگهان به او خبر میرسد که پدرش ناپدید شده. زن تصمیم میگیرد به ساحل دریاچه کودکیهایش بازگردد...
مطالعه بخشی از کتاب
باغ گمشده
شاهی و به همراه دو برادرش طرلان و شهباز از نوادگان یکی از شاهزادههای قاجار هستید. شاهزادهای که به فرمایش با رعیت وصلت میکند. هر فصل این کتاب در بازهی زمانی خاصی میگذرد و فصل به فصل پازل داستان با سرگذشت نسلهای بعد از شاهزاده تکمیلتر میشود.
داستانهای جواد مجابی سرشار از جزئیات و اشارات و طنز و تعبیر است. با طنزی زیرپوستی که انگار بخشی جداناشدنی از شخصیت نویسندهی داستان شده باشد. تفاوتهای نسلی بهخوبی نمایش داده میشود. اما وقت خواندن این رمان باید این نکته را درنظر داشته باشیم که این کتاب با چند سال تاخیر به بازارنشر آمده و طبعا طی این سالها جوامع و روابط انسانی دستخوش تغییراتی شدهاند.
از طرفی دیگر جنبههای مختلف شخصیت نویسنده به خوبی در جا به جای این رمان خودش را نشان میدهد و همهی اینها کمک میکند تا خوانندهی کتاب در دنیایی متفاوت از دنیای زندگی روزمره سیر کند.
پانوراما ۱… پدرم
بهرغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغتهای کوتاه و فرصتهای طلایی. اتاق انتظار پزشک و صف و بانک و وقتهایی که توی تاکسی و مترو میگذرانیم، میتواند وقف سرک کشیدن از پنجرهای کوچک به جهان عجیب شاهکارهای ادبی شود. نیز، بارها اتفاق افتاده که تلاش کردهایم مطالعهی یکی از این شاهکارها را آغاز کنیم اما به دلیل هیبت اثر، نداشتن زمان کافی یا همگام نشدن با حال و هوای داستان از این کار بازماندهایم.
در این مواقع دسترسی به گزیدهای خوشخوان و مناسب از آثار نویسنده میتواند جرئت و شوق مطالعهی نوشتهای را که خواندنش کاری شاق به نظر میرسید در ما برانگیزد. پانوراما همین هدف را دنبال میکند: جهاننمایی وسیع که به آسانی در دسترس عموم مخاطبان قرار میگیرد.
پنج هفته در بالن
پنج هفته در بالن داستان علمی ـ تخیلی دیگری از ژول ورن نویسنده مشهور فرانسویست. در این داستان فردی به نام پروفسور فرگسن تصمیم میگیرد برای سفری اکتشافی راهی آفریقا شود.
او برای این سفر پنج هفتهای بالن ساخته دست خود را برمیگزیند. بدین ترتیب با همراهی
یکی از دوستان صمیمی و نیز خدمتکارش در جستجوی سرچشمه رود نیل سفرش را آغاز میکند. آنها در میانه راه بارها برای به دست آوردن آب یا شکار و استراحت کردن از بالن پیاده و درگیر اتفاقات عجیب و غریب زیادی میشوند و بارها مرگ را از نزدیک میبینند.
ژول ورن اولین نویسنده رمانهایی ماجراجویانه با دستمایههایی ازعلم و تکنولوژی است. پنج هفته پرواز با بالن، اولین اثر او، با چنان موفقیتی روبه روشد که ژول ورن را جهانی کرد. پس ازآن سفر به مرکز زمین را منتشر کرد و بعد دورماه و کمی بعد تر دور دنیا در هشتاد روز.
گروه انتشاراتی ققنوس،بنا به اهمیت آثار ژول ورن، تصمیم گرفت نسخه کاملی از مجموعه آثار این نویسنده را تهیه، ترجمه و منتشر کند تا همه مخاطبان بهصورتی منسجم با نخستینآثارعلمیـ تخیلی جهان پیشگوییهای علمی این نویسنده بزرگ درقالب رمانهای جذاب و پرکشش او آشنا شوند.
زنی شبیه تهران
زنی شبیه تهران روایت ناتمام پنج زن از میلیونها زن ساکن تهران است. پنج داستان متصل از زنهایی که هر روز در کوچه پسکوچههای تاریک شوش، تماشاخانههای متروک خیابان لالهزار، برجهای سر به فلک کشیده سعادت آباد و ... میبینیمشان و بیتفاوت از کنارشان عبور میکنیم.
داستان زنهایی است که برای تکمیل داستانشان وارد زندگی هم میشوند، میمانند و میروند. حکایت چند روز پرسهزدن و چرخیدن در تهران، در قلبالاسد سال هزار و سیصد و نود و هشت.
زنی شبیه تهران حکایت شهری است که میتواند بیرحمانه هویت جدیدی از ساکنانش بسازد. هویتی که شاید تنها راه فرار از آن، رفتن از آن شهر باشد و این مجموعه داستان، حکایت این رفتنها است.
مجموعه استنفورد 5
این مجموعه حاصل طرحی برای ترجمه و انتشار گزیدهای از مدخلهای این دانشنامه است با هدف گستردن دامنه تأثیر آن و فراهم کردن امکان دسترسی هرچه بیشتر خوانندگان فارسیزبان به مقالات راهگشایی که در این مجموعه آمده است. با توجه به ویژگیهای دانشنامه فلسفه استنفورد، شاید بیراه نباشد که بگوییم برای کسی که میخواهد اولینبار با مسئله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود یا شناخت بهتری از آن حاصل کند، یکی از گزینههای مناسب این است که کار را با خواندن مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه آغاز کند.