ژاک لاکان
بدون تردید مهمترین روانکاو پس از زیگموند فروید ، ژاک لاکان (١٩٠١-١٩٨١) است که ملقب به بنیانگذار و پدر روانکاوی گردیده است . کار او به طرز عمیقی بحثانگیز است و علم روانکاوی را هم در مقام نظریه ذهن ناخودآگاه و هم در مقام فعالیتی بالینی دگرگون کرده است . اکنون بیش از پنجاه درصد روانکاوان دنیا از روشهای لاکانی استفاده میکنند . در عین حال تأثیر لاکان در فراسوی دیوارهای اتاق معاینه بین اندیشمندان روانکاوی مدرن بینظیر است . تفکر لاکانی امروزه در رشتههای مطالعات ادبی و سینمایی ، مطالعات زنان و نظریه اجتماعی نفوذ کرده است و در حوزههای گوناگونی مانند آموزش و پرورش ، مطالعات حقوقی و روابط بینالملل به کار میرود . امروزه برای دانشجوی انسانشناسی و علوم اجتماعی غیرممکن است که تا حدی با ایدههای لاکان درگیر نشود ، لاکان حتی اگر مستقیماً تأثیر نگذارد ، از طریق متفکری دیگر تأثیر میگذارد.
هستی و زمان
مارتین هایدگر در ایران فیلسوفی نام آشناست. گفتهاند که هستی و زمان او مهمترین شاهکار فلسفی قرن بیستم است و آن را به بمبی در عالم فلسفه مانند کردهاند. گفتهاند که حتی منتقدانش از تأثیرش در امان نماندهاند. گفتهاند که این کتاب استوارترین ستونهای سنت متافیزیک غرب را به لرزه درمیآورد. اگزیستانسیالیسم، ساختشکنی، هرمنوتیک و الهیات مدرن، فصولی از نظریه و نقد ادبی و هنری، روانکاوی و بسیاری از جنبشهای علوم انسانی معاصر را وامدار این کتاب خواندهاند. به این همه باید آوازهی دشواری زبان، طرح شگفتانگیز و ژرفای مضامین آن را نیز افزود. این اوصاف چه بسا راست باشند و چه بسا به گزاف، در هر حال نه تأیید و نه انکار آنها گره از کار فروبستهای نمیگشاید. کتابها برای خواندن نوشته میشوند و هستی و زمان را باید خواند.
سیاوش جمادی متولد ١٣٣٠ تهران، فارغالتحصیل حقوق قضایی از دانشگاه تهران و فوق لیسانس ادبیات انگلیسی و فلسفه است. از این محقق و اندیشمند تاکنون ترجمه نامههایی به ملینا (کافکا) (١٣٧٧) تألیف و ترجمه یادبود ایوب در جهان کافکا (١٣٧٩)، هایدگر و سیاست (١٣٨١)، متافیزیک چیست؟ (١٣٨٢)، تألیف سیری در جهان کافکا (١٣٨٣)، ترجمه نیچه (کارل یاسپرس) (١٣٨٣)، زبان اصالت (تئودور آدرنو) (١٣٨٥) و تألیف زمینه و زمانه پدیدارشناسی (١٣٨٥) منتشر شده است. سیاوش جمادی به پاس تألیف سیری در جهان کافکا جایزه بیست و دومین دوره کتاب سال ادبیات جمهوری اسلامی را دریافت داشت و از "متافیزیک چیست" او در بیست و سومین دوره کتاب سال تقدیر به عمل آمد و اینک پس از مدتها انتظار یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین کتابهای فلسفه قرن را با عنوان هستی و زمان از مارتین هایدگر ترجمه و راهی بازار نشر کرده است.
دین پس از متافیزیک
در میان آثاری که در شرح احوال و افکار نیچه نوشته شده اند "نیچه" مارتین هایدگر و "نیچه" و کارل یاسپرس هنوز چون دو ستاره درخشان جلوه گری می کند. نویسندگان این دو اثر خود نیز از فلاسفه بزرگ قرن بیستم هستند. هر دو فیلسوف هستی اند و هر دو نیچه را جدا از افق اندیشه خود تفسیر کرده اند. با این حال فرق بزرگ آن ها این است که هرقدر هایدگر نیچه را در قالب تفکر خود و به رنگ خود درآورده یاسپرس برعکس به نیچه مجال سخن گفتن داده و با انبوهی از نقل قول ها. حتی آن جا که مقصد نیچه را تقرب به هستی دانسته، ما را قانع می کند که نه از خود که از نیچه سخن میگوید. اساسا یاسپرس در همداستانی با متفکران بزرگ که مستلزم از خود به درشدن و داشتن گوش نیوشاست. استاد است.
میدانم که هیچ نمیدانم
کارل رایموند پوپر را اگر بزرگترین فیلسوف قرن ۲۰ ندانیم، بیشک یکی از بزرگترین هاست. او نزدیک به یک قرن زندگی کرد و اندیشههایش تحت تأثیر حوادث این دوران بود. پوپر پیرو فیلسوف دوران روشنگری، ایمانوئل کانت، و از مدافعان بیچون و چرای اندیشههای لیبرال و جامعه باز به معنای جامعه کثرتگراست. او پایهگذار مکتب «خردگرایی انتقادی» و از مخالفان سرسخت تامگرایی سیاسی، از افلاطون تا مارکس وپیرو خستگیناپذیر دموکراسی پارلمانی لیبرال است. این کتاب مجموعه مصاحبههایی است که روزنامه آلمانی زبان «دی ولت» در سال ۱۹۷۸ و ۱۹۹۰ با پوپر انجام داده است. در این مجموعه او از نقش فروید، وظیفه روشنفکران، روش و نظریه شناخت، آزمون و خطا و دیگر مباحثی در باب فلسفه، سیاست و فیزیک سخن میراند.
نیچه
نیچه
در میان آثاری که در شرح احوال و افکار نیچه نوشته شده اند "نیچه" مارتین هایدگر و "نیچه" و کارل یاسپرس هنوز چون دو ستاره درخشان جلوه گری می کند. نویسندگان این دو اثر خود نیز از فلاسفه بزرگ قرن بیستم هستند. هر دو فیلسوف هستی اند و هر دو نیچه را جدا از افق اندیشه خود تفسیر کرده اند. با این حال فرق بزرگ آن ها این است که هرقدر هایدگر نیچه را در قالب تفکر خود و به رنگ خود درآورده یاسپرس برعکس به نیچه مجال سخن گفتن داده و با انبوهی از نقل قول ها. حتی آن جا که مقصد نیچه را تقرب به هستی دانسته، ما را قانع می کند که نه از خود که از نیچه سخن میگوید. اساسا یاسپرس در همداستانی با متفکران بزرگ که مستلزم از خود به درشدن و داشتن گوش نیوشاست. استاد است.
نقش قهر در تاریخ
این نوشتار، بخشى از اثرى است که انگلس در نظر داشت در باره «نقش قهر در تاریخ» بنویسد، و متأسفانه ناتمام ماند. در دهه ١٨٨٠، سوسیال دموکراتها انگلس را ترغیب کردند که فصل پر ارزش «نظریه قهر» از کتاب آنتىدورینگ را براى انتشار به صورتى مستقل به زبان آلمانى تدوین کند. وى عقیده داشت که تجدید نشر آن به تنهایی براى چاپ به زبان آلمانى کافى نیست، بلکه افزودن پیوستى که از لحاظ نظرى با تازهترین مراحل تاریخى منطبق باشد،براى آن ضرورت قطعى دارد. در اواخر سال ١٨٨٦، براى نخستین بار طرح این کار ریخته شد. طرح اولیه به این قرار بود که سه بخش «نظریهقهر» از فصل دوّم آنتى دورینگ که طى آن از یک سو نظریه قهر دورینگ مورد انتقاد انگلس قرار گرفته بود و از سوىدیگر، آراى مارکسیستى در باره تأثیر متقابل اقتصاد و سیاست را مطرح مىکرد، براى نشر جداگانهاى آماده شود.علاوه بر آن، تصمیم گرفتند که دو فصل «اخلاق و دادگرى» و «حقایق جاودان و اخلاق و دادگرى» از فصل اول آنتىدورینگ بار دیگر به دقت بررسى و به سه فصل دیگر پیوسته شود.
فکر کردن بیدرنگ و بادرنگ
در نگاه رایج، انسان موجودی عقلانی است که اغلب بر مبنای منطق تصمیم میگیرد؛ اگر هم گاهی از مسیر عقل منحرف میشود، ریشۀ آن را معمولاً باید در احساسات و هیجاناتی چون خشم، ترس، یا نفرت جُست.
از دهۀ هفتاد میلادی، دانیل کاهنمن و آموس تورسکی این نگاه را به چالش کشیدهاند. آنان با طراحی آزمایشهایی ساده، اما هوشمندانه، نشان دادهاند که ریشۀ بسیاری از خطاهای فکری ما نهفقط در هیجانات بلکه در دستگاه شناخت ماست. پژوهش این دو دانشمندِ روانشناس تأثیری ژرف بر علوم اجتماعی گذاشت و توجه رشتههای گوناگون، از فلسفه و حقوق گرفته تا سیاست و پزشکی، را جلب کرد؛ در این میان شاید بیشترین بهره را علم اقتصاد برد، چنان که شاخهای جدید به نام «اقتصاد رفتاری» شکل گرفت و در سال ۲۰۰۲ جایزۀ نوبل را در اقتصاد به کاهنمن اهدا کردند.
کتاب حاضر چکیدۀ سالها پژوهش نویسندۀ آن دربارۀ شگفتیها و کاستیهای ذهن انسان است، موجودی که میپندارد پادشاه افکار خویش است و فقط به ارادۀ خود تصمیم میگیرد. به گواه این کتاب اما، عوامل دیگری هم هستند که در شکلگیری باورها، تصمیمها و سلیقههای ما سهم دارند؛ شاید گریزی از آنها نباشد، اما میتوان با شناختشان منطقیتر فکر کرد وعاقلانهتر تصمیم گرفت.
«این کتاب شاهکاری به قلم اندیشمندی بزرگ است، کتابی خواندنی، حکیمانه و عمیق. بیدرنگ آن را بخرید، اما بادرنگ بخوانیدش. شیوۀ تفکر شما به جهان و به زندگی شخصیتان را دگرگون خواهدکرد.»
ریچارد تالر، برندۀ نوبل اقتصاد در سال ٢٠١٧، استاد اقتصاد دانشگاه شیکاگوشعر و تجربه
جلد پنجم از مجموعه شش جلدی گزیده آثار ویلهلم دیلتای شعر و تجربه نام گرفته است. ویراستاران آثار دیلتای این مجلد را از آن رو شعر و تجربه نام نهادهاند زیرا محتوای آن نقد ادبی یا به عبارتی نقد هنر است. خود دیلتای در نوشتههایی که در این کتاب گرد آوری شده، آن را به تقلید از ارسطو «فن شعر» نامیده است و در واقع شعر و تجربه او جایگزین فن شعر ارسطوست. ادعای دیلتای این است که دوران فن شعر ارسطو سپری شده و چون هر زمانی نیاز به تدوین یک فن شعر خاص خود دارد، باید برای این زمان فن شعر جدیدی نوشته شود. به نظر «ویلهلم دیلتای» دانش فن شعر کلیت و ضرورتی از نوع علوم طبیعی ندارد که بتوان یک بار و برای همیشه یک دانش فن شعر کلی تدوین کرد بلکه اصول و مبانی آن متناسب با شرایط تاریخی معتبر است و همانطور که اشاره شد برای هر دورۀ تاریخی باید یک فن شعر خاص تدوین کرد.
کتاب حاضر شامل دو بخش است. بخش اول آن شرح و بسط فنون فن شعر جدید است و بخش دوم به تحلیل آثار دو شاعر بزرگ آلمانی، گوته و هولدرلین، پرداخته که ضمن آن به آرای شکسپیر و روسو و بعضی شاعران دیگر پرداخته است.
ماجراهای جاودان در فلسفه
ماجراهای فلسفی که این کتاب شرح آنها را به عهده گرفته است از همه سرگذشتهای دلانگیز جذابتر و خواندنیترند، زیرا هیچ سیر و سیاحتی پرشورتر از صعود به قله حکمت و دانش نیست. این کتاب کسانی را که ذهنی روشن و قلبی مشتاِ دارند به تماشای بزرگترین و جذابترین درام روحی جهان میخواند و زندگی دراماتیک و شورانگیز بزرگترین اندیشمندان را از مقابل نظرشان میگذراند.
کارل مارکس
در خلال صد سال پس از مرگِ کارل مارکس، بیش از نیمی از جمعیت جهان تحت سلطۀ حکومتهایی قرار گرفتند که مارکسیسم را سرمشق خود اعلام کردند؛ و عقاید وی مطالعات اقتصادی، تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و ادبی و... را دگرگون کرد. شاید این ادعا که از زمان عیسی مسیح تاکنون هیچ مسکینِ گمنامی چنین اخلاص جهانشمولی برنینگیخته یا چنین فاجعهبار دچار سوتعبیر نشده است، بیراه به نظر نرسد. تنها چیزی که از دید مورخان، زندگی نامهنویسان مارکس و تحلیلگران نحلۀ فلسفی ـ سیاسی مارکسیسم پنهان مانده (آنچه نه دشمنانش مایلند تصدیق کنند و نه مریدانش، آشکارترین و در عین حال تکاندهندهترین خصوصیت اوست) این است که آن غول و قدیس اساطیری یک انسان بود. اینک اما پس از گذشت چیزی حدود ١٢٠ سال زمان آن رسیده است که پوشش اسطوره را برداریم و بکوشیم مارکس را به مثابه یک انسان بار دیگر کشف کنیم. چرا که دربارۀ مارکسیسم و شخص مارکس هزاران کتاب وجود دارد ولی تقریباً تمام آنها نوشته دانشگاهیان و متعصبانی است که نزد ایشان برخورد با مارکس به مثابه انسانی دارای گوشت و پوست، عملی کفرآمیز محسوب میشود. فرانسیس وین زندگی نامهای جذاب و گیرا دربارۀ این شخصیت مهم عصر ما به رشته تحریر درآورده است که اندیشههای فلسفی و اقتصادی جاذبه و دافعه، روابطش با نزدیکان، دوستان و دشمنان و خصایص روحی و اخلاقی او را با جزئیات بیشتری (با استناد به دستنوشتهها، نامهها و...) به تصویر میکشد.