روزگار سپریشده خانم گادنی
روزگار سپریشده خانم گادنی پیرزنی سالخورده پس از مرگ دختر بیمارش مدتی با خانواده پسرش زندگی میکند . اما به علت ناسازگاری ، او را راهی خانه سالمندان میکنند . نگاه متفاوت خانم گادنی به اشیاء و آدمها ، درونگرایی او و زبان طنزگونهاش روایت اصلی اثر است که در لایههای زیرین روایت سومشخص با ظرافت خاصی پنهان مانده است . پل بیلی در سال ١٩٦٧ بخاطر نگارش این کتاب موفق به دریافت جوایز « سامرست موام » شد . او این رمان را در ٢٨ سالگی نوشت و جامعه ادبی دهه ٦٠ انگلستان را با شهرت زودهنگامش متوجه خود کرد . او در به تصویر کشیدن شخصیتهای میانسال و پیر نبوغ منحصر به فردی دارد . قلم او با ظرافت تمام هزارتوی اندیشه و بهویژه احساسها و عواطف این شخصیتها را واکاوی میکند .
« فیث گادنی » شخصیت اول کتاب در این رمان خود را در محیطی پر از شایعه ، بدگویی ، اجبار به جمعگرایی و رفتارهای کلیشهای مییابد . همه از او میخواهند به وضع موجود عادت کند و اعتراضی نداشته باشد . او خود را در این میان تنها و غریبه حس میکند . اما جالب اینجاست که چندان تلاش نمیکند تا خود را با گروه هماهنگ کند بلکه . . . . شعله آذر مترجم این کتاب ، پیش از این دو اثر از هارولد پینتر به نامهای « خیانت و دو نمایشنامه دیگر » و « پیشخدمت » را ترجمه کرده است .
رکسانه و اسکندر
رکسانه دختر فرمانروای سغد با وحشت مطلع میشود که باید با پادشاه و فرمانده سپاه مقدونی، یعنی اسکندر کبیر ازدواج کند. شنیدههای او از اسکندر همه حاکی از بدی او بودهاند. سرانجام روز دیدار فرا میرسد و تنفر جای خود را به آمیزهای از تحسین و احترام و عشق میسپارد... این رمان که با دقتی موشکافانه رویدادها را به تصویر میکشد بر حقایق تاریخی استوار است و اسکندر را از دیدگاهی کاملاً نو، از دیدِ یک زن، میشناساند.
رازهای نهفته یک زن
«رازهای نهفته یک زن» زندگی قرن چهاردهم را در برابر دیدگان خواننده مجسم میکند و در عین حال احساسات و عواطف انسانی قرن بیست و یکم در آن نهفته است ... داستان زمانی است که روستاها و شهرها پر از دعوا و مرافعه، و پر از زرِ و برِ، مملو از ثروتمندان و آدمهای عجیب و غریب بود... مارگارت زیبا و فراموشنشدنی بایستی داستان زندگی خود را میگفت حتی اگر از نظر برادر گریگوری مضحک و مسخره بود. سرگذشتی که سبب شد سرنوشت هر دو آنها تغییر کند و... دست سرنوشت برای مارگارت چنین رقم زده بود که دو بار ازدواج کند و در ازدواج اول ناکام شود، او موهبت خداوندی شفابخشی داشت... هر چند به خاطر تهمت جادوگری او را تحت فشار قرار میدهند ولی سرانجام به خاطر عشق، ایمنی و چشیدنِ طعم پیروزی با اهریمن زندگی مبارزه میکند و ...
عروسک فرنگی
جولیو بروجینی، مردی جاافتاده و مشاور موفق حقوقی، خواسته یا ناخواسته، از روی عشق یا هوس، شبانهروز به ایوانا میاندیشد. دختری نه زشت و نه زیبا، نه دوستداشتنی و نه نفرتانگیز، دختری که ساده است و نیست، معصوم است و نیست، دختری که به رغم روزمرگی درنیافتنی است. آنچه جولیو را در خود کشیده است اگرچه بنابه گفتههایش هوسی بیش نیست، اما چنان ژرف است که بازشناسیش از عشق ساده نیست
عروس فریبکار
زینیا زن بینظیری است؛ اما این بینظیری به سود رز، کرز و تونی نیست؛ زنانی که دلنشینترین بهانههای هستی خود را بر سر آشنایی با این زنِ باهوش و زیبا میگذارند. حاصل اعتماد این سه زن به زینیا، زنی که بیقیدانه بداندیش است و دلفریبانه زیبا، زخم مشترکی است که با مرگ زینیا تسکینی ناچیز یافته است. و اکنون زینیا هر چند درگذشته است اما ناگهان ظاهر شده، شاید برای آن که همچنان ویرانی به بار آورد
عشق و جنایت در سیسیل
بهمن فرزانه مترجم خوش ذوق و قریحه کتاب مشهور "صد سال تنهایی" اثر جاودانه مارکز کلمبیایی، این بار به سراغ یکی دیگر از نویسندگان ایتالیایی زاده سیسیل رفته و مشهورترین اثرش را با ترجمهای روان و یکدست در اختیار خواننده ایرانی قرار داده است. "مارکی روکاوردینا" برای رهایی از آنچه شب و روزش را، افکارش را به اسارت گرفته است بسیار میکوشد، اما رهایی دور از دسترس مینماید و عشق و جنایت استوارتر از آن است که بتوان به انکارش برخاست. وی شخصاً به این امر اعتقاد پیدا نکرده بود، ولی آن همه جادو و جنبل آنطور که او اعمالش را مینامید، او را نگران آینده ساخته بود. حال جادو بود یا خیالبافی و یا توهم، به هر حال او را وحشتزده میکرد. آن هم درست در آن زمان... سیسیل جزیره پرماجرای ایتالیا این بار شاهد عشق و خشونت برخاسته از آن است.
عشق روزهای بلوا
عثمان، سقوط کرده در بیزمانی میان گذشته و آینده، از سوی مردگان قوم و خویشش انتخاب میشود تا ماجراهایشان را بشنود. مردههای عثمان میروند و میآیند، تلاش میکنند تا از مرز تولد و مرگ بگذرند و سرنوشت خود را دیگرگون کنند، اما ناگزیر آواره میان این دو مرزند؛ پس به سرنوشت گردن مینهند و از زمانه خود میگویند. از تجربه امواج مشروطیت در امپراتوری عثمانی. احمد آلتان، نویسنده صاحبنام ترکیه، در «عشق روزهای بلوا» تصویر دقیقی ارائه میکند از زندگی انسانها در یک دوره گذار. انسانهایی که سقوط امپراتوری حتی عشق، رنج و تمایلاتشان را به حاشیه نمیراند.
رئیس جمهور ما
دوستان گمراه من:
... میدانم که شیطان نیز مانند من از شرارتی که میتوان و باید در دنیا به کار بست عمیقا آگاه است. برای اینکه اشتباهی پیش نیاید باید بگویم ما در رقابتی مرگبار با پادشاهی نیکی هستیم. شکی ندارم که خواند صلح به قول خودش قیام کرده تا »ما را زیر پای خویش له کند« و هیچ مانعی او و گروه فرشتگانش را از رسیدن به این هدف باز نخواهد داشت. شیطان میگوید هدف ما فقط نگاه داشتن شرارت برای خود نیست, بلکه باید آن را به تمامی هستی گسترش داد, زیرا تقدیر دوزخ این است. ... مخالفت من با شیطان در اهداف جهنم نیست بلکه در ابزارهای رسیدن به این اهداف است.