تاریخ فلسفهی راتلج (جلد9): فلسفهی علم، منطق و ریاضیات در قرن بیستم
معرفی کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد نهم: فلسفه علم، منطق و ریاضیات در قرن بیستم
در کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد نهم: فلسفه علم، منطق و ریاضیات در قرن بیستم به موضوعاتی چون فلسفهی منطق و ریاضیات، فلسفهی فیزیک، فلسفهی علم، پوزیتیویسم منطقی و سایبرنتیک پرداخته شده و آرای فیلسوفانی چون فرگه و ویتگنشتاین توضیح داده میشود. استوارت جی. شانکر، استاد فلسفهی دانشگاه یورک کانادا، ویراستار جلد نهم تاریخ فلسفهی راتلج است.دربارهی کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد نهم: فلسفه علم، منطق و ریاضیات در قرن بیستم
بیشتر کسانی که در تاریخ فلسفهی علم سررشته دارند، میدانند اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دو دورهی تأثیرگذار در این حوزه هستند. در این دوران تعامل میان علومی چون ریاضی، فیزیک، زیستشناسی و علوم اعصاب به اوج خود رسیده بود و مرتباً آثاری نگاشته میشد که باعث دگرگونی جهان علم میگشت. دانشمندانی چون ماکس پلانک، آلبرت انیشتین، ارنست رادرفورد، الکساندر فلمینگ، ریچارد فاینمن و... جملگی در این عصر میزیستند و به جامعهی علمی خدمات زیادی کردند. استوارت جی. شانکر (Stuart G. Shanker) در جلد نهم تاریخ فلسفهی راتلج مجموعهای از مقالات را گرد آورده که بیشتر در حوزهی فلسفهی علم، منطق و ریاضیات هستند. شانکر خود استاد فلسفه و روانشناسی دانشگاه یورک کاناداست و در باب فلسفهی ویتگنشتاین و هوش مصنوعی آثاری ارزنده نگاشته استکتاب خانه قانون زده
معرفی کتاب خانه قانون زده
کتاب خانه قانون زده، رمانی نوشته ی چارلز دیکنز است که اولین بار در سال 1853 به چاپ رسید. داستان این رمان به ماجرای پرونده ای قضایی می پردازد که رسیدگی به آن، به مدت چهار دهه طول کشیده است: پرونده ای بدنام که در آن، ارث و میراث باقی مانده به تدریج توسط مخارج بالای حقوقی در حال بلعیده شدن است.
دیکنز مخاطبین را با گذشته ی این پرونده آشنا می کند و در همین حین، برخی از عجیب ترین و به یاد ماندنی ترین شخصیت های خود را به آن ها معرفی می نماید؛ کاراکترهایی همچون خانم ددلاک که رازی شوکه کننده درباره ی فرزندی نامشروع و عشقی از دست رفته در سینه دارد؛ آقای باکت که یکی از اولین کارآگاه هایی است که در داستان های انگلیسی حضور می یابد؛ و خانم جلیبای که انسان دوستی های بی پایانش باعث شده نسبت به خانواده ی خود کاملا بی تفاوت باشد.
.
گزیده اشعار حسین منزوی
معرفی کتاب گزیده اشعار حسین منزوی
منزوى چندان در قيد و بند حفظ ظاهر نبود، وقتى محمدعلى بهمنى دوست شاعرش زبان به نصيحت دوستانهاى مىگشايد شايد او اندكى متنبه شده و به راه آيد، به وى پاسخى رندانه مىدهد: «در نيم قرن ديگر، حتى زودتر، هيچكس نمىپرسد منزوى يا بهمنى چگونه زندگى مىكرد، سير بود يا گرسنه، تنها به شعر ما نگاه مىكنند.» شعر منزوى برآمده از نحوه سلوك او با زندگى بود، جوشيده از عواطف و احساسات رقيق، همانهايى كه رشته زندگىاش را از هم گسيخت. شعر كمتر شاعرى به حد حسين منزوى ناشى از دغدغهها و فراز و فرودهاى زيستى شاعر است، زندگىاش سلسلهاى از ناكامىها و نامرادىها است و همواره درگير روزمرگىهاى جارى زندگى بود، اما دغدغه اصلىاش يعنى خلق آثارى ماندگار هيچگاه از ذهنش حتى در اوج درماندگىها به در نرفت. تصويرى كه به ويژه در ساليان پايانى عمرش از او در ذهنها مانده، مردى آشفته حال و پريشان و از هم گسيخته بود كه هيچ قرابتى با وجه هنرمندانه او نداشت، بهترين وصف حالش از زبان خودش مىباشد :
مرا نديده بگيريد و بگذريد از من كه جز ملال نصيبى نمىبريد از من
زمين سوختهام. نااميد و بىبركت كه جز مراتع نفرت نمىچريد از من