دانشجویان کوچک جلد 15، اختر فیزیک(دو زبانه)

40,000 تومان

آیا می توان مسائل پیچیده را برای کودک گفت؟ آیا کودک توان درک علوم پیچیده را دارد؟مثلاً آیا کودک می تواند از علم “اختر فیزیک” سر در بیاورد؟تمام سؤال های بالا را می توان این گونه پاسخ داد: بله. کودک می تواند مسائل پیچیده را درک کند و بیاموزد به شرط اینکه به شیوه ای “ساده و قابل درک و متناسب با سنش” آموزش ببیند.کتاب “اختر فیزیک” پانزدهمین جلد کتاب از مجموعه ی 19 جلدی “دانشجویان کوچک” با همین هدف تلاش کرده است این علم را به بیانی ساده همراه تصویر به کودک بیاموزد و در ذهنش جرقه ای ایجاد کند؛ جرقه ای که می تواند در آینده او را به نابغه ای درخشان بدل کند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات
دانشجویان کوچک جلد 15
نویسنده
کریس فری
مترجم
محمدحسام برجیسیان
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 24
نوع جلد شومیز
قطع خشتی (16*16)
سال انتشار 1402
سال چاپ اول 1402
موضوع
علمی آموزشی
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9786000821661

 

توضیحات تکمیلی
ابعاد 16 × 16 × 1 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دانشجویان کوچک جلد 15، اختر فیزیک(دو زبانه)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آموزش گام به گام (مدرسه فوتبال)

60,000 تومان
آموزش گام به گام (مدرسه فوتبال) نویسنده رودابه کمالی مترجم نجمه کمالی نوبت چاپ ——- تعداد صفحات 264 نوع جلد

باغ همسايه

290,000 تومان
کتاب باغ همساي:  اثر خوليو مندس، نويسنده ميان‌مايه شيليايي كه شاهد كودتاي پينوشه بوده و چند روزي هم طعم زندان رژيم كودتا را چشيده، خود را به اسپانيا مي‌رساند تا بنشيند و بر اساس آن تجربه يكتا رماني بنويسد كه گوي سبقت از همه نويسندگان دوره شكوفايي بربايد. اما زندگي ملال‌آور و خفت‌بار در اين تبعيد خودخواسته و نيز پريشان‌ذهني حاصل از دلبستگي به وطن و مادري محتضر و پسري سركش و بيگانه با پدر، روز به روز او را از تحقق اين روياي پرشكوه دورتر مي‌كند. در اين دوزخ بي‌بار و بر تنها مايه دلخوشي او باغ سبز و خرم همسايه است كه از پنجره اتاقش تماشا مي‌كند و آن‌چه در آن باغ مي‌گذرد يگانه صحنه چشم‌نواز و خيال‌انگيز براي اين مرد سودايي است. اما اين روايت ساده واقع‌گرايانه از زندگي نويسنده سرخورده و تبعيدي، ناگهان با چرخشي نامنتظر در فصل آخر همه دانسته‌هاي خواننده را آماج ترديد مي‌كند و شالوده رمان را در هم مي‌ريزيد. خوسه دونوسو كه استاد بي‌بديل كندوكاو در ذهن و روان آدمي است اين رمان را عرصه برخورد ميان رمان دوره شكوفايي و رمان بعد از شكوفايي كرده است.

دانشجویان کوچک جلد 11، فیزیک هسته ای(دو زبانه)

40,000 تومان
آیا می توان مسائل پیچیده را برای کودک گفت؟ آیا کودک توان درک علوم پیچیده را دارد؟مثلاً آیا کودک می تواند از علم "فیزیک هسته ای" سر در بیاورد؟تمام سؤال های بالا را می توان این گونه پاسخ داد: بله. کودک می تواند مسائل پیچیده را درک کند و بیاموزد به شرط اینکه به شیوه ای "ساده و قابل درک و متناسب با سنش" آموزش ببیند.کتاب "فیزیک هسته ای" یازدهمین جلد کتاب از مجموعه ی 19 جلدی "دانشجویان کوچک" با همین هدف تلاش کرده است این علم را به بیانی ساده همراه تصویر به کودک بیاموزد و در ذهنش جرقه ای ایجاد کند؛ جرقه ای که می تواند در آینده او را به نابغه ای درخشان بدل کند.

قصه های تصویری از تذکرة الاولیا جلد 10، کلبه ی بی در ، محمدبن علی ترمذی

25,000 تومان
در قصه های تصویری از تذکرة الاولیا جلد 10، بخشي از زندگي رابعه عدويه ملقب به "تاج‌الرجال" ارائه شده است. همچنين چگونگي آشناشدن رابعه با عرفان و تصورف و رسيدن به مقام والاي بندگي ذکر مي‌شد. توجه به عبادت خالصانه و رضايت‌مندي خداوند از نکات مطرح در اين داستان است.

قصه های امام علی(ع)و یارانش،نهج البلاغه جلد 4، من همانم که بودم

20,000 تومان
مجموعه‌ي قصه‌هايي از امام علي(ع) و يارانش با نگاهي به نهج‌البلاغه مجموعه‌ي 12 روايت تاريخي است‌، از امام علي‌(ع) و ياران نزديک آن حضرت. هر يک از اين روايت‌هاي تاريخي، نشان‌دهنده‌ي حادثه‌اي است که در دوره‌ي آن حضرت روي داده و براي ما درس عبرتي است. اين حوادث آن‌قدر مهم و تأثيرگذار بوده‌اند که امام علي(ع) درباره‌ي آنها، با مردم حرف زده و خطبه‌اي خوانده است. خطبه‌هايي که در کتاب نهج‌البلاغه جمع‌آوري شده است.

زني در حاشيه‌ي روزنامه

24,000 تومان
کتاب زني در حاشيه‌ي روزنامه اثر شبنم بزرگی: آهان، سپیدرود دیگر! ندیده بودی؟ شما دخترها کجا را دیده اید؟ مگر بیرون می آورند شما را از آن خانه؟ قشنگ است هان؟ رودخانه را نگاه می کنم، پسر عمه « نامدار » را نگاه می کنم، خنده ام می گیرد. سر خودش را می آورد بیخ گوش من، شاید می خواهد راننده نشنود، آرام می گوید: می خواهم اسم دختر خودمان را بگذاریم سپیدرود. نفسش می خورد پشت گردن من. خودم را عقب می کشم. جا می خورد. بعد امر می کند: برو سمت خودت بشین! روزنامه باز می کند، می رود پشت آن؛ لابد ریخت من را نبیند. حتمی دیگر هیچ وقت نمی گوید گوشه ی روزنامه چیزی برایش بنویسم و...