کتاب نمی توان بی طرف بود

85,000 تومان

معرفی کتاب نمی توان بی طرف بود

می‌توانم بفهمم که دیدِ من به این دنیای خشن و غیرعادلانه، به نحو غیرمعقولی خوشبینانه به نظر برسد. امّا برای من، آنچه را دیگران به نامِ ذهنی‌گرایی احساسی یا آرزوهای پارسایانه کنار می‌گذارند، وقتی به کنش‌هایی می‌انجامند که می‌توانند این آرزوها را برآورده سازند و به آن باورهای ذهنی جامهٔ عمل بپوشانند، اندیشه‌هایی مُحِق به‌شمار می‌آیند. ارادهٔ دست زدن به چنین کنش‌هایی نمی‌تواند بر پایهٔ اطمینان صورت پذیرد بلکه متّکی بر امکاناتی است که از قرائتِ تاریخ به‌دست می‌آیند، تاریخی که روایت دردناکِ سنگدلی‌های معمولِ انسانی نیست.

زیرا تاریخ، انباشته از لحظاتی است که در آنها، برخلاف تمامی انتظارات، افراد در کنار یکدیگر برای عدالت و آزادی بیشتر مبارزه کرده‌اند، و دستِ‌آخر پیروز شده‌اند. نه همیشه، امّا به اندازهٔ کافی برای آنکه اثبات شود که می‌توان بیش از این کاری انجام داد. بازیگرانِ این مبارزات، کسانی هستند که برای لحظه‌ای و حتی زمانی که ترس تمامی وجودشان را فراگرفته است، جرأت انجام کاری را داشته‌اند. زندگی من سرشار از این افرد بوده‌است و صِرف وجودشان به من امید بخشیده است. هاوارد زین

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب نمی توان بی طرف بود

نویسنده
هوارد زین
مترجم
هما مداح
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 276
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
اتوبیوگرافی
نوع کاغذ تحریر
وزن 335 گرم
شابک
9786227489880

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.335 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب نمی توان بی طرف بود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آمریکای باستان

180,000 تومان
تاریخ‌ آمریکا پیش‌ از رسیدن‌ اروپائیان‌ به‌ آن‌جا تقریباً ناگفته‌ مانده‌ است‌ با این‌ همه‌ هر سال‌ بخش‌های‌ تازه‌ از آن‌ آشکار می‌گردد. نخستین انسان‌هایی که به قاره آمریکا رسیدند، بخشی از موج مردمانی بودند که به آرامی از آفریقا گذر کرده به قاره‌های دیگر رفته بودند. پاره ای از این مردمان حدود یکصد هزار سال پیش ابتدا به آسیا و اروپا مهاجرت کردند. زمانی، گروه های اندکی از همین مردمان به اقیانوس آرام رسیدند، و حتی از اقیانوس نیز گذشتند و خود را به استرالیا رسانند. سرانجام ده هزار سال پیش یا اندکی زودتر گروه های انسانی از آسیا گذر کردند و خود را به دو قاره آمریکا رساندند.

ملل 16 … شهر واتیکان

4,500 تومان
واتیکان،یا اگر بخواهیم نام رسمی آن را به کار ببریم ،دولتشهر واتیکان کوچک‌ترین کشور مستقل جهان است . مساحت آن کم‌تر از نصف مساحت سنترال پارک نیویورک است .شهر واتیکان تماماً در احاطه شهر رم قرار دارد.دیواری به طول ٢/٣ کیلومتر قسمت زیادی از مرز آن را مشخص کرده است ، اگرچه در حاشیه میدان سان پیترو این مرز چیزی جز ردیفی از سنگ‌ها در میدان نیست . قلمرو واتیکان افزون بر ناحیه پشت دیوارها ، شامل سیزده کلیسا ، باسیلیکا و ساختمان‌های دیگر در رم است : سان جووانی لاترانو ( کلیسای جامع قلمرو اسقفی رم که پاپ اسقف آن است ) ، مریم مقدس کبیر ، کاخ سان کالیستو و قلعه گاندولفو اقامتگاه تابستانی پاپ در بیرون از شهر . شهر واتیکان حدود ٩٢٥ شهروند مقیم دارد که آن را از نظر جمعیت نیز کوچک‌ترین کشور جهان می‌کند . اغلب آنان کشیشانی‌اند که منصب‌های بالایی در کوریا ، دستگاه اداری و حکومتی کلیسای کاتولیک دارند . هر چند کشیشان معمولی نیز در آن‌جا هستند ، تعداد اندکی از زنان تارک دنیا ، تعدادی افراد غیرروحانی ، سربازان ارتش پاپی معروف به گارد سویسی و خانواده‌های آن‌ها از جمله شهروندان واتیکانند . « شهر واتیکان » مجلدی دیگر از مجموعه ملل است که در ١١٩ صفحه منتشر شده است .

پانوراما ۴… مسافرخانه سرخ

22,000 تومان
به‌رغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغت‌های کوتاه و فرصت‌های طلایی. اتاق انتظار پزشک و صف و بانک و وقت‌هایی که توی تاکسی و مترو می‌گذرانیم، می‌تواند وقف سرک کشیدن از پنجره‌ای کوچک به جهان عجیب شاهکارهای ادبی شود. نیز، بارها اتفاق افتاده که تلاش کرده‌ایم مطالعه‌ی یکی از این شاهکارها را آغاز کنیم اما به  دلیل هیبت اثر، نداشتن زمان کافی یا همگام نشدن با حال و هوای داستان از این کار بازمانده‌ایم. در این مواقع دسترسی به گزیده‌ای خوشخوان و مناسب از آثار نویسنده می‌تواند جرئت و شوق مطالعه‌ی نوشته‌ای را که خواندنش کاری شاق به نظر می‌رسید در ما برانگیزد. پانوراما همین هدف را دنبال می‌کند: جهان‌نمایی وسیع که به آسانی در دسترس عموم مخاطبان قرار می‌گیرد.

بچه پرروهای ننر

19,800 تومان
اطلاعات کتاب بچه پرروهای ننر نام کتاب : بچه پرروهای ننر نويسنده ، مولف : سایمون ریچ مترجم : محمدرضا بهاری نشر ، ناشر ، انتشارات : مرکز تعداد صفحه / قطع و نوع جلد : 200 ص / رقعی شومیز (جلد نرم) نوبت چاپ و سال چاپ : قيمت پشت جلد کتاب ( تومان ) : موضوع : داستان های آمریکایی - قرن 21م شابک : 9789642133413 تگ ها : کتاب بچه پرروهای ننر,خرید اینترنتی کتاب بچه پرروهای ننر,سایمون ریچ,محمدرضا بهاری,انتشارات مرکز,داستان های آمریکایی,رمان های آمریکایی,داستان های ترجمه شده,رمان خارجی,رمان آمریکایی ترجمه شده,کتاب چاپ اول,نشر مرکز درباره کتاب بچه پرروهای ننر انتشارات مرکز کتاب بچه پرروهای ننر تالیف سایمون ریچ ترجمه محمدرضا بهاری انتشارات مرکز ***

حقوق تجارت-برات سفته

قیمت اصلی: 162,000 تومان بود.قیمت فعلی: 114,000 تومان.
حقوق تجارت-برات سفته نویسنده دکتر ربیعا اسکینی مترجم ———– نوبت چاپ 32 تعداد صفحات 324 نوع جلد شومیز قطع وزیری

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت