



اقتصاد سیاسی بینالملل: جهان بینی های متعارض
25,000 تومان
سه مکتب مهم و رقیب که هسته تحلیلی رشته اقتصاد سیاسی بین الملل را تشکیل می دهند، به ترتیب از دیدگاههای آدام اسمیت، دیوید ریکاردو و کارل مارکس سرچشمه می گیرند.
گرچه هر سه اندیشمند عضوی از اقتصاد سیاسی کلاسیک به شمار می آیند، سه چشم انداز متفاوت را پیش نهاده اند.
این مکاتب فکری تفاوت بسیاری با هم دارند و در ابعاد گوناگون مقابل هم قرار می گیرند و در مورد هر موضوع مرتبط با اقتصاد سیاسی بین الملل، شیوه های متفاوتی را در پیش می گیرند.
کتاب حاضر بر مبنای الگویی واحد و منسجم، این مکاتب را در دو بُعد نظری و کاربردی، مقایسه و واکاوی می کند.
در انبار موجود نمی باشد
اقتصاد سیاسی بینالملل: جهان بینی های متعارض
نویسنده |
ریموند سی. میلر
|
مترجم |
دکتر محمدعلی شیرخانی، دکتر سیداحمد فاطمینژاد-علیرضا خسروی
|
نوبت چاپ | 7 |
تعداد صفحات | 366 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | ———— |
موضوع |
علوم سیاسی
|
نوع کاغذ | ————— |
وزن | 510 گرم |
شابک |
9789645307446
|
وزن | 0.510 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
پیش از آنکه قهوه سرد شود
معرفی کتاب پیش از آنکه قهوهات سرد شود
اگر میتوانستید به گذشتهتان سفر کنید چه کسی را ملاقات میکردید؟ کتاب پیش از آنکه قهوهات سرد شود به قلم توشیکازو کاواگوچی، داستان تامل برانگیز و فانتزی کافهای در توکیو را به تصویر میکشد که با قوانینی خاص میتواند انسانها را به گذشتهشان برگرداند.دربارهی کتاب پیش از آنکه قهوهات سرد شود:
کافهای قدیمی در یکی از محلات کوچک توکیو، با تمام کافههای دنیا فرق دارد. این کافهی منحصر به فرد قهوهای ویژه سرو میکند که مشتریان با آن میتوانند سفر در زمان را تجربه کنند. بازگشت به گذشته یکی از حسرتهاییست که به نوعی همهی انسانها در دورهای از زندگیشان تجربه میکنند؛ حالا در توکیو کافهای وجود دارد که این رویا را محقق میکند، اما با قوانین خودش! قوانین کافه این است که مشتریان وقتی به گذشته برمیگردنند، نمیتوانند از اتفاقی جلوگیری کنند یا همه مشکلات در گذشته را حل کنند، آنها تنها به اندازهی زمان سرد شدن قهوهی مخصوصشان فرصت دارند و زمانی که قهوه سرد شود به زمان حال برمیگردند. در این فرصت محدود آنها میتوانند هر کسی را که میخواهند ملاقات کنند اما هیچ کدام از کارهایی که در این سفر انجام میدهند، آیندهشان را تغییر نمیدهد. پس با وجود این قوانین چرا باید به گذشته برگشت؟ این پرسشیست که احتمالاً برایتان مطرح شده است. این سفر فرصتی ویژه محسوب میشود تا مشتریان بتوانند یکبار دیگر برای آخرین بار با هر کسی که میخواهند دیدار کنند. توشیکازو کاواگوچی (Toshikazu Kawaguchi) با داستان جالب کتاب پیش از آنکه قهوهات سرد شود (Before the Coffee Gets Cold) پرسشی تفکربرانگیز در ذهن همهی ما ایجاد میکند؛ اگر هر کدام از ما به جای مشتریان کافه بودیم و تنها یک بار فرصت داشتیم تا برای چند دقیقه فردی در گذشتهمان را ببنیم به ملاقات چه کسی میرفتیم؟ کتاب حاضر یکی از رمانهای جذاب در ژانر فانتزی و تخیلی محسوب میشود که در آن شخصیتپردازیها و فضای داستان مملموس و باورپذیر است و هر چهار شخصیت داستان به زیبایی داستان رمان را پیش میبرند. کتاب پیش از آنکه قهوهات سرد شود مجموعهای از چهار داستان تکان دهنده، غمانگیز و گاه خندهدار را دربردارد که به خوبی احساسات ما را با خود همراه میکنند و لذت خواندن رمانی لذتبخش را برای ما به ارمغان میآورند.مدرسهی خیالبافها 3/ آقای مدیر یک موشِ خونآشام است
چند تا دوست خوب دارم که با هم به یک مدرسه میرویم. اما مشکلاتی هم دارم؛ مثلاً اینکه خیلی وقتها مامان، بابا و معلمها حرفهای من و دوستهایم را باور نمیکنند.
البته این موضوع اصلاً باعث نمیشود که ما دربارهی چیزهای مشکوک تحقیق نکنیم. با ما همراه باشید تا شما هم نتیجهی تحقیقهایمان را بفهمید.
ماجرای این کتاب دربارهی مدیر جدید مدرسه است.
وقتی با جودی و زَک و مِیسی میرویم که او را ببینیم، شوکه میشویم. موهای آقای مدیر جدید سیاه است، شنل میپوشد و لبهای کِرممانند بامزهای دارد.
یک بار از دفترش صدای هیسهیس میشنویم و تازه زیر نور آفتاب هم پوستش قرمز میشود!
در روزِ خوراک ایتالیایی، میفهمیم نان سیردار قدغن شده، مدیرمان خونآشام است و با ارتش موشهای خونآشامش میخواهد مدرسه را بگیرد!
ای وااااای!!!
برندهی جایزهی کتاب کودک سال
رِد هاوس بریتانیا
گرترود
معرفی کتاب گرترود اثر هرمان هسه
مومی ترولها 6/ افسون زمستون
با مومیترولها آشنا شوید! جانورهای گِرد و کوچکِ افسانهای و بامزه که مثل اسب آبی پوزهی کشیده دارند.
اما اسب آبی نیستند!
مومیترولها در روزگاران گذشته توی خانهی آدمها و کنار پریانِ خانگی، پشت بخاری زندگی میکردند.
اما الان زندگیشان عوض شده. ماجراهای جالب و هیجانانگیزشان را بخوانید.
ترولک وسط زمستان از خواب میپرد، در حالی که بقیهی افراد خانواده در خوابِ زمستانیاند. انگار زمستانِ سرد، خانهی آشنا و دوستداشتنیشان را صاحب شده.
خورشید گم شده و ترولک با موجودات ناآشنا و نچسب روبهرو میشود؛ حتی آنهایی را هم که میشناسد، رفتاری غیرِعادی از خودشان نشان میدهند.
ترولک سردرگم و افسرده با ماجراهای جورواجوری روبهرو میشود تا اینکه...
من از گوراني ها مي ترسم
سلوک
نگاهی به کتاب سلوک
قیس نماد مرد شرقى، زن را از آن خود میدانسته، گویى شى اى بوده که به او تعلق داشته که از براى او آفریده شده بوده و از آن رو که همچون همزاد و همنامش “مجنون”، خود را در معشوق و معشوق را در خود ذوب مى بیند، توان درک این جدایى را ندارد، گویى پاره اى از روحش را از او ستانده اند. و این جاست که تهیگاه عشق جایش را به نفرت مى دهد و قیس که روزى از جان، عاشقِ دختر بوده بر آن مى شود تا دست در خونش بشوید.“چون عشق جاى تهى کند، تهیگاه آن را مرگ مى تواند پر کند یا نفرت؛ و بعضا هر دو با هم. “اما از آنجا که راوى ذهنیاتِ مغشوشِ قیس است، نباید ترازو را به نفع بغض و کینه ى او سنگین کرد. همان قسمت هاى کوتاه که از شرایط زندگى مهتاب خبر مى دهد کافى است تا گریزى بزنیم به عشق از نگاه او. زنى که ده سال از عمرش را به پاى عشق مردى گذاشته، و حالا در شروع سى سالگى در مى یابد که زندگى فقط “دوستت دارم” گفتن و شنیدن نیست، که زن اگر به پاى مرد بسوزد به این شکل، آن یکبار فرصت زندگى اش را از دست داده، چه آنکه زن از زندگى بیش از یک قلب تپنده مى خواهد؛ سرپناهى از آنِ خود، سایه ى سرى و شاید فرزندى. و براى زن با آن بیولوژى محدودش مقدور نیست تا ابد صبر کردن براى مردى که هر چند دوستش میدارد اما فرصتى براى کمال دلدادگى فراهم نمى کند. و حالا قیسى که وجود خود را قلمه زده بود به وجود معشوق، دیگر دلیلى براى ادامه ى زندگى ندارد. سرگردانى و آشفتگى اى که دلیلش آن است که دلیلى براى زندگى ندارد و پى دلیلى هم اصلا نمى گردد.
“به زنى مى اندیشم که چون از درون من مى رفت،یک چاه بى کبوتر در من بجا گذاشت از خود، یک چاه سرد و تاریک، همانچه در اصطلاح آسان مى شود به لغت و گفته مى شود خلأ. ستون درون من تهىِ خود را بجا گذاشته است و چه سرد و مبهم و تاربک است آن. تابش خورشید در ستون بلورین کجا و پژواک درد در پیچ هاى پر مُخافت چاه؟”قیس و داستان عاشقیش مرا به یادِ داستان “شب هاى روشن” داستایفسکى انداخت، که نسخه ى ایرانى اش به کارگردانى فرزاد موتمن خیلى به ساخت و فضاى این کتاب نزدیک است.
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بخت اخلاقی
زیر نظر دکتر مسعود علیا بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.