بنگر فرات خون است

21,000 تومان

‏”بنگر فرات خون است” آخرین رمان یاشار کمال نویسنده شهیر ترکیه است. این کتاب نخستین کتاب از سه‌گانه جدید این نویسنده ترک تحت عنوان “قصه جزیره” است که می‌توان هر جلد آن را مستقل از دو جلد دیگر خواند. داستان این کتاب فضایی روستایی دارد که وقایع آن در قرن گذشته و زمان جنگ‌های ترک‌ها و یونانی‌ها می‌گذرد.‏ یاشار کمال نویسنده‌ای است که فضای داستان‌هایش اکثراً در روستاهای کشورش رخ می‌دهد اما روستایی‌نویسی او برای خواننده کتاب از هر ملیتی که باشد قابل درک است.

او در این داستان نگاهی رئالیستی به قصه دارد اما دلیلی نشده که به سراغ مکتب‌های دیگر نرود. مترجم کتاب “علیرضا سیف‌الدینی” پیش از این در کارنامه خود ترجمه دو رمان دیگر از نویسندگان ترکیه را دارد: “زخمی” نوشته اردال و “عشق روزهای بلوا” نوشته احمد آلتان.‏

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

بنگر فرات خون است

نویسنده
یاشار کمال
مترجم
علیرضا سیف‌الدینی
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٤٤٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٣
سال چاپ اول ——
موضوع
رمان خارجی
نوع کاغذ ——
وزن ۴۹۵ گرم
شابک
9789643116835
توضیحات تکمیلی
وزن 0.495 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بنگر فرات خون است”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چگونه فیلسوف شدم ؟

12,000 تومان
نویسنده کتاب‌ هدف‌ این‌ کتاب‌ را تبیین‌ فلسفه‌ به‌ شیوه‌ای‌ قابل‌ فهم‌ و جذاب‌ می‌داند. او می‌پرسد: بهترین‌ راه‌ انجام‌ دادن‌ این‌ کار چیست‌؟ وی‌ در پاسخ‌ به‌ پرسش‌ اولیه‌ خود می‌گوید: پس‌ از آزمودن‌ شماری‌ از طرح‌ها برای‌ چنین‌ کتابی‌، ناگهان‌ قالب‌ حسب‌ حال‌، به‌ فکرم‌ خطور کرد. قالب‌های‌ رسمی‌تر ناگزیر زیادی‌ شبیه‌ کتاب‌ درسی‌ می‌شدند، و هرچند این‌ کتاب‌ها جای‌ خود را دارند، نمی‌خواستم‌ کتابم‌ یادآور کتاب‌ قرائت‌ مدرسه‌ باشد. فهمیدم‌ چیزی‌ که‌ کم‌ داریم‌ تلقی‌ فلسفه‌ همچون‌ موضوعی‌ زیسته‌ شده‌ است‌. همچون‌ بخشی‌ از زندگی‌ آدم‌ خاکی‌. انتشارات‌ ققنوس‌ کتاب‌ «چگونه‌ فیلسوف‌ شدم‌» را بزودی‌ منتشر خواهد کرد.

رسوا خانه

7,500 تومان
رسواخانه قصه رازهایی است که فاش شدن آنها می‌تواند اثری دو سویه از خود به جا بگذارد. واکاوی اسراری که سال‌ها بدون آگاهی از آنها، در یک بی‌خبری سبکبارانه سپری شده است. به همین خاطر حالا شده شخم زدن گذشته‌ای که سال‌های سال دست نخورده باقی مانده و خاک بر خاک آن انباشته شده، عاقبت یک جا به اعجاب، به خشم، به تردید، به غم و یا به انکار می‌رسد. اما این کنکاش، این جستجو برای رمزگشایی نادیده‌های سؤال برانگیز می‌تواند آدمی را به جایی برساند که با تمام گذشته خود متفاوت می‌شود. شاید شباهت‌هایی در گذشته نامانوس و این حال ناپایدار است که خیال می‌کنیم این تقدیر است که دارد رقم می‌‌خورد و بار دیگر در مسیر همان فرجام گذشتگان او را پرتاب می‌کند. برای همین است که از خود فریبی و دیگر فریبی دست برمی‌دارد. حالا دیگر همه چیز برایش رنگ و بوی دیگری پیدا می‌کند. گوشه‌ای می‌نشیند و همه چیز را به کوره واقعیت می‌اندازد و مجبور می‌شود زندگی‌اش را منصفانه مرور کند و همان روز است که می‌فهمد کجای روزگار ایستاده، هر چند دیر، ولی می‌فهمد. رسواخانه کاویدن گذشته‌های نامکشوف است. «محمد علی مهمان نوازان» متولد ١٣٥٧ تهران است و آثار متعددی در حوزه ادبیات داستانی دارد

مبانی تاریخ هنر

125,000 تومان
مبانی تاریخ هنر در حکم جعبه ابزاری از مفاهیم؛ ایده ها و روش های لازم برای درک هنر و تاریخ هنر است رویکردهای معاصر به تاریخ هنر تکثر آن _یعنی «تاریخ هنر»_ را به رسمیت می شناسند و نه یک سنت تاریخ هنری مرکزی و واحد را. همسو با این چشم اندازهای جدید، اقتصادی فرهنگی نیز وجود دارد که جهانی تر می شود
سفارش:0
باقی مانده:1

حفره ای در آینه

1,300 تومان
داستان‌های "حفره‌ای در آینه" سعی در بازنمایی گوشه‌ای از مسائل روزمره انسان شهری معاصر را دارد. مسائلی که خواست گروه، نژاد، جنسیت و طبقه خاصی نیست. راوی داستان‌ها می‌کوشد ضمن نزدیکی به عالم ذهنیات از عینیات و کنش‌های شخصیت‌ها غافل نماند و هر جا که لازم می‌نماید پرتوی نوری بر هستی‌شان بیفکند. آدم‌هایی که در شکلی پنهان گاه به جنگ با خود مشغولند و گاه در ستیز با محیط بیرون. شخصیت‌هایی پرتضاد در موقعیت‌هایی که شاید برای تک‌تک ما آشناست.
از سویی دیگر برش‌هایی از شرایط اجتماعی معاصر نیز در پس‌زمینه داستان‌ها دیده می‌شود. نویسنده همچنین در تعدادی از قصه‌ها به دلمشغولی‌های زنانه پرداخته است، بی‌آنکه لزوماً چنین حرکتی به معنای زن مداری تمام داستان‌ها باشد. هر چند که گونه‌ای از جزئی‌نگری زنانه لاجرم در پاره‌ای از روایت‌ها دیده می‌شود.‏ لادن نیکنام متولد ١٣٤٧ در تهران، از سال ٧٣ داستان‌نویسی را در کنار سرودن شعر آغاز کرده است. او لیسانس گفتاردرمانی دارد و از سال ٧٥ در مطبوعات به چاپ نقد ادبی، داستان کوتاه و شعر مشغول است.‏

اشارت‌های پست مدرنیته

330,000 تومان
پست‌مدرنیته برای افراد بسیار متفاوت معناهای بسیار متفاوتی دارد. ممکن است پست‌مدرنیته به معنای ساختمانی باشد که با نخوت و غرور "نظم و ترتیب‌هایی" را به رخ می‌کشد که نشان می‌دهند چه چیزی با چه چیزی تناسب دارد و از چه چیزی باید پرهیز کرد. پست‌مدرنیته به معنای سرعت تغییر جهان اطراف ما و آمد و شد پی در پی حالات و اوضاع مختلفی است که هیچ کدام فرصتی برای ماندن و سخت شدن ندارند. پست‌مدرنیته به معنای توجه به همه چیز و همه جهات در آن واحد است به قسمی که نمی‌توانیم توجه خود را مدتی کوتاه روی چیزی متمرکز کنیم و به هیچ چیز نمی‌توانیم نگاه واقعاً دقیقی بیندازیم.

اتفاق ممنوع نیست

9,000 تومان
داستان‌های این مجموعه ترکیبی هستند از داستان کوتاه، نمایش و تصویر و شرح حال نویسنده‌ای که نمی‌داند با داستان‌ها و ایده‌هایش چکار کند: «داستان بلند و قصه‌های کوتاه» خیلی ساده با یک زنگ تلفن شروع می‌شود، با یک مکالمه تلفنی بین یک نویسنده و خواننده ناشناس آثارش... . اتفاق ممنوع نیست نوعی طنز فانتزی است که داستان بر آن غلبه کرده و خواننده ناشناس این داستان‌ها به نویسنده در بازخوانی این آثار کمک می‌کند ولی به تدریج به این باور می‌رسد که خالق اصلی این نوشته‌ها او نیست: «ابلیس با اوقاتی تلخ یادداشت خودکشی فرزندش را مچاله کرد و به او خیره شد که ساکت و آرام روی تختش نشسته بود. نیمه شب بود که خبر دادند فرزندش قصد داشته با ریختن یک پارچ آب روی سرش خودش را برای همیشه خاموش کند. خیلی زود او را به بیمارستان مرکزی دوزخ رسانده بودند. هر چند که حتی اگر هم این کار را نمی‌کردند، صدمه چندانی نمی‌دید. او از بهترین گلوله آتش دوزخ ضد آب خلق شده بود. از صدای ضجه قربانیان و غلغل دیگ‌های قیر که بگذریم، سکوت آزاردهنده‌ای در بیمارستان حکم‌فرما بود. با این که جمعی از بهترین روانکاوان و روانشناسان جهان هستی در دوزخ حاضر بودند، ابلیس احساس کرد بهتر است شخصاً با فرزندش صحبت کند. به او گفت: حقیقتش رو بخوای من جداً نمی‌دونم تکلیفم با فرزند ناخلفی مثل تو چیه... تو جداً مایه شرم خانواده شیاطین دوزخی... منو بگو که دلم خوش بود تو عصر جدیدی رو در امپراتوری جهنم رقم می‌زنی...»