کلاغی که با خدا حرف زد

8,000 تومان

کتاب «کلاغی که با خدا حرف زد» روایت جذابی است از زندگی کلاغ‌ها.

داستان زندگی کلاغ جوانی که عقیده دارد زندگی چیزی بیش از خوردن و بازی کردن است. او نمی‌خواهد تسلیم شرایط باشد و خوشی‌های ظاهری فریبش دهند. این کلاغ که «جاشوآ» نام دارد سفرش را آغاز می‌کند و پشتکار به خرج می‌دهد تا به آنچه می‌خواهد برسد. این کلاغ دوست داشتنی یاد می‌گیرد و یاد می‌دهد که برای رسیدن به آرامش و برای رسیدن به آرامش و برای درمان نومیدی‌ها باید به ندای قلب گوش فرا داد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

کلاغی که با خدا حرف زد

نویسنده
کریستوفر فاستر
مترجم
مینا علا
نوبت چاپ ٣
تعداد صفحات ١٦٠
نوع جلد شوميز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٤
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن 175 گرم
شابک
9789643116606
توضیحات تکمیلی
وزن 0.175 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کلاغی که با خدا حرف زد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

برسد به دست گمشده‌ها

62,000 تومان
رمان برسد به دست گمشده­‌ها روایتی است از آسیب­‌های جنگ و تاثیرات پایان­ناپذیر آن بر زندگی­ انسان‌­‌ها. حکایت روزهای بعد از حملۀ عراق به ایران. روزهای وحشت از بمب و موشک و خزیدن در پناهگاه­‌ها. روزهای ویرانی ساختمان­­‌ها، کوچ­ه‌های اجباری، ترک زادگاه و رهاکردن خانه‌­­ها و خاطره­‌ها. و هم­چنین سال‌های پس از پایان جنگ. وقتی که دیگر از بمب و موشک خبری نیست، اما ترکش­‌هایشان هنوز در جسم و جان مردم هست. خانوادۀ کیانفر چند سال بعد از شروع جنگ هم­چون بسیاری از همسایگان و همشهریانشان کرمانشاه را ترک می­کنند. دوری از زادگاه، از دست دادن موقعیت­‌ها و امکانات زندگی و هم­چنین احساس بیگانگی در محیط جدید زمینه­­‌ساز تغییرات و بروز مشکلات می‌­شود و کم­‌کم رشتۀ پیوند میان افراد خانواده از هم می­‌گسلد. بالاخره جنگ پایان می­‌یابد، اما زندگی دیگر به حال عادی برنمی­‌گردد، چون افراد خانواده پراکنده شده­‌اند و آنچه از دست رفته جبران­پذیر نیست. نگارمی­‌کوشد از پا نیفتد و به تنهایی گلیم خود را از آب بیرون بکشد، اما بخت با او یار نیست. وقتی آخرین دستاویزش را هم از دست می­‌دهد راهی نمی­یابد جز ترک وطن. گرچه رسیدن به استانبول تازه آغاز ماجراست. ورود به خانه‌ه­ای ناآشنا، همراه­شدن با چند دختر مرموز و کشف رازهای آن‌­ها مسیر زندگی نگار را تغییر می­‌دهد و در نهایت رفاقت­ و عشق انگیزه‌ه­ای می‌­شود برای آزمودن راهی نو در یافتن تکه­‌های گمشدۀ پازل زندگی.

روژی یار

6,000 تومان
روژی یار قصه دختری است به همین نام که روزگار با او سر ناسازگاری دارد: «پدرم در جوانی عاشق دختر کُردی بود به نام روژی یار. اسم او را روی من گذاشت. دوست داشت صدام کند، خسته نمی‌شد از این کار. صدا زدن من براش عادت شده بود، شاید هم یک جور کیف ساده و گذرا نصیبش می‌کرد.» روژی یار عاشق این است که بچه‌دار شود و هر بار در ازدواج‌هایش بخاطر این موضوع ناکام می‌ماند: «این که دلم می‌خواست بچه داشته باشم فقط به خاطر زن بودنم یا جوان بودنم نبود. بیشتر زن‌ها دوست دارند بچه‌دار شوند، به همین سادگی. عالم و آدم بگویند بچه‌دار نمی‌شوی زیر بار نمی‌روم. باید بچه‌دار شوم، سم قاطر که نخورده‌ام... وقتی چیزی را می‌خواستم، با تمام وجود می‌خواستم و...» روژی یار در روایتی که بازگو می‌کند تقصیرها و ناکامی‌ها را به همسرش نسبت می‌دهد و آنگاه که از او جدا می‌شود تن به ازدواج دیگر می‌دهد. اما این بار هم ناکام می‌ماند و پدر او را روانه دکتر می‌کند شاید که افاقه کند، اما... در مرور خاطرات روژی یار در می‌یابیم زندگی بی رحمانه تر از آن است که به او لبخند بزند، مخاطراتی پیش روست که او فکر بچه دار شدن را از سر بیرون می‌کند: «فکر بچه دار شدن را از سرم بیرون کرده بودم، بیرون که نه، فرستادم بودمش گوشه‌ای پرت و دور از ذهنم داشتم مثل آدمیزاد زندگی‌ام را می‌کردم تا اینکه...» «فریده خرمی» نویسنده و مترجم، پیش از این کتاب «دختر خاله ونگوگ» را نوشته است.

بانوی پیشگو

170,000 تومان
جون فاستر، که سایه شوم یک مادرسالار بر گذشته‌اش سایه افکنده، تصمیم می‌گیرد نویسنده رمان‌های تاریخی عامه‌پسند شود و زندگی مستقلی آغاز کند اما سرخوردگی‌های مکرر عاطفی در نهایت او را به سوی سرنوشتی غریب سوق می‌دهد: چون او به این نتیجه می‌رسد که برای شروع دوباره زندگی ابتدا باید بمیرد. ماجراهای این رمان میان صحنه‌هایی از گذشته و حال در حرکت است و از میان این بازگشت به عقب‌هاست که مخاطب با داستان قهرمان این داستان آشنا می‌شود و به زندگی گذشته او پی می‌برد. نویسنده در این رمان از روایتی چند لایه برای پیش بردن داستانش بهره می‌گیرد و موضوعات روانشناسانه، جنایی و عاشقانه را با هم درمی‌آمیزد. مارگارت اتوود در این رمان گیرا و شاعرانه بار دیگر نشان می‌دهد که چرا او را در شمار برجسته‌ترین نویسندگان معاصر می‌دانند.

عشق و رُب به اندازه کافی

3,000 تومان
« می‌دانی همین امروز بچه‌ام از لب همین بالکن پرت شد پایین . من توی بالکن کوچیک خونه نشسته بودم . داشتم با اسباب بازی‌های بچه ور می‌رفتم . یک دفعه دیدم بچه‌م روی دیوار بالکنه . تا به خودم بیایم و بجنبم به سبکی یک پرنده رفته بود . » آدم‌هایی که ما هستیم فرق زیادی بین خواستن و نخواستنمان نیست . وقتی زیاد می‌خواهیم ، خیلی زیاد ، می‌کُشیم و وقتی نخواهیم ، خیلی زیاد ، باز هم می‌کُشیم . آنچه در داستانهای کتاب « عشق و رُب به اندازه کافی » گرد هم آمده‌اند ، به ظاهر پراکنده‌اند اما در پس همه آنها یک کشتن هست . مهم نیست که کشتن بر چند نوع است مهم این است که هست و تا کشتن هست زندگی باید کرد . کتاب « عشق و رُب به اندازه کافی » در ٩٦ صفحه راهی بازار نشر شده است .

سلول‌ 72

9,000 تومان
اورهان‌ کمال‌ از تواناترین‌ نویسندگان‌ معاصر ترکیه‌ به‌ شمار می‌رود و نام‌ او در کنار نام‌ نویسندگانی‌ چون‌ یاشار کمال‌ و کمال‌طاهر بر تارک‌ ادبیات‌ واقعگرای‌ ترکیه‌ می‌درخشد. وی‌ در بیش‌تر آثارش‌ به‌ زندگی‌ و محیط‌ اجتماعی‌ طبقات‌ فرودست‌ اجتماع‌ می‌پردازد و تصویری‌ گویا و بی‌پرده‌ از محله‌های‌ فقیرنشین‌، محیطهای‌ کارگری‌، مزارع‌ جهنمی‌، وضعیت‌ زنان‌ و... ارائه‌ می‌دهد. سلول‌ ٧٢ یکی‌ از جذاب‌ترین‌ رمان‌های‌ اورهان‌ کمال‌ است‌.

مغز حرام

7,500 تومان
داستان از شبی شکل می‌گیرد که امیر میهمان خانه شرمین است. تا خرخره خورده بودند و چند نخی هم گل زده بودند. تلوتلو می‌خوردند و می‌خندیدند. شرمین گفت: «وقت دوئل است.» شرمین امیر را به مبارزه می‌طلبد. کمی بعد چشم در چشم با فاصله کم و دو اسلحه پُر روبه‌روی هم ایستاده بودند. آماده؟ سه... دو... یک... آتش! حالا امیر که آرزوی نویسندگی در سرش بود و با همین آرزو از مشهد راهی تهران شده بود باید فرار می‌کرد. ٤٨ ساعت آواره تهران شد. توهم یکی از عارضه‌های مواد مخدر است و مغز حرام به بررسی فاجعه توهم می‌پردازد. طنز نهفته در کتاب و موضوع روز بودن، کتاب را خواندنی کرده است. صالحه مرتضی‌نیا روانشناس است، به همین دلیل شخصیت‌های داستان بسیار باورپذیرند. قسمتی از کتاب: برای هزارمین بار توی خیالاتم تا دم مرگ رفته بودم و سرشکسته برگشته بودم. احساس حقارت که بالا بزند فقط می‌توانی پشت کنی به دره و راه بیفتی سمت دامنه کوه. فیلَم یاد هندوستان کرده بود. حیف امیر، حیف. با این ایده‌ها چه کارها که نمی‌توانستی بکنی. خوب نیست آدم بنشیند برای خودش دل بسوزاند اما حالا که کار از کار گذشته بد نیست کمی به حال خودت افسوس بخوری. استعدادهایت کشف که نشد هیچ، تکفیر هم شد. بعدش هم که این افتضاح... کدام استعداد؟ خودشیفتگی که شاخ و دم ندارد. دارد. تخیل من آبستن شاهکار است. فعلاً که توهمت... خفه لعنتی. این حق من نبود... نقدی بر این کتاب