سرشت تلخ بشر
آیزایا برلین یکی از برجستهترین اندیشمندان و از بزرگترین منادیان آزادی قرن ٢٠ است که قویترین استدلالها و هوشمندانهترین نظریهها را در دفاع از آزادی فردی و آزادی جوامع و همین طور انواع کثرتگرایی (سیاسی و فرهنگی) عنوان کرده و زیباترین و پرمعناترین رسالهها را درباره تاریخ اندیشهها نوشته است. برخی از نوشتههای او شهرتی اسطورهای پیدا کردهاند. او نوشتههای بسیار و پراکندهای از خود به جا گذاشته است. "برلین" در سال ١٩٠٩ در شهر ریگا پایتخت لتونی به دنیا آمد. شش ساله بود که خانوادهاش به روسیه رفتند. او در سال ١٩١٧ در پتروگراد شاهد انقلابهای سوسیال دموکراتیک و بلشویکی بود که بر اندیشههایش تأثیری عمیق بر جا گذاشت. در سال ١٩٢١ خانوادهاش به انگلستان مهاجرت کردند. او پس از به پایان رساندن تحصیلات دبیرستانی سرانجام به دانشگاه آکسفورد راه یافت. مترجم این کتاب خانم لیلی سازگار درباره این کتاب میگوید: "نامی که آیزایا برلین بر کتاب گذاشته برگرفته از جملهای از کانت است که سرشت بشر را به الواری تابدار تشبیه میکند و میگوید با این الوار تابدار هرگز نمیتوانیم چیزی بیعیب و نقص بسازیم." کتاب "سرشت تلخ بشریت" بررسی تاریخ نیست بلکه جستارهایی است در تاریخ اندیشهها که جز پیشگفتار شامل ٨ مقاله است. این هشت گفتار به ظاهر مستقلند ولی در مجموع خط فکری خاصی را دنبال میکنند. آیزایا برلین در کتاب سرشت تلخ بشریت در پی دفاع از آزادی و ارزشهای به خطر افتاده مربوط به آن است. خط فکری برلین در این گفتارها اثبات این نکته است که دوران آرمانشهرجویی به سر آمده است. او توجه مخصوصی به کثرتگرایی دارد و مرادش این است که برای زندگی شیوههایی متفاوت ولی به یک اندازه معتبر وجود دارد.
با تردید و تغییر زیبا زندگی کنید.
به راستی وقتی قرار است روزی بمیریم، چگونه میتوانیم با تمام وجود زندگی کنیم؟ اگر تشخیص بدهیم که هیچگاه نمیتوانیم به طور کامل و در نهایت همه چیز را سر و سامان دهیم چه میشود؟ آیا میشود تحمل خود را در برابر بیثباتی و تغییر، زیاد کنیم؟ چگونه میتوانیم با پیشبینی ناپذیری و تردید طرح دوستی بریزیم و آنها را به منزله ابزاری برای دگرگون ساختن زندگیمان بپذیریم؟
نگرانی یا اضطراب چیزی نیست که فقط معدودی از انسانها را متأثر کند، حالت فراگیری است که انسانها بروز میدهند. لیکن به جای ناامید شدن به واسطه ابهام و بیثباتی زندگی، چه میشد اگر آن را میپذیرفتیم و در آن میآرمیدیم؟
انسانها در دوران سختی به سر میبرند. گاهی زندگی همچون رودخانه متلاطمی به نظر میآید که احتمال دارد ما را غرق و دنیا را نابود کند. پس چرا ما نباید به ساحل مطمئن- به الگوها و عادتمان- بچسبیم؟
نویسنده این کتاب میخواهد بگوید که آن نوع چسبیدن از روی ترس به عادتها و الگوهای معمول ما را از تجربه بسیار رضایتبخشتر تمام و کمال زنده بودن باز میدارد. آموزههایی که «پِما چُدرُن» در کتابش ارائه میکند- معروف به «سه تعهد»- گنجینهای از خود در دسترس خوانندگان این کتاب قرار میدهد تا آنها بیاموزند مستقیم وارد رودخانه شوند. وقتی این کار را انجام دادند به تدریج خواهند دید که نه تنها زیستن به این سبک چقدر بهتر به نظر میرسد بلکه با توجه و حمایت به طور طبیعی و مؤثر به دیگران نزدیکتر خواهند شد.
زبان اصالت
کتاب زبان اصالت در ایدئولوژی آلمانی، اثر تئودور آدورنو، عمدتاً پژوهشی است در حقانیت یا ناحقانیت مضمون شماری از واژهها و اصطلاحات از قبیل اگزیستانسیالیسم، در مقام تصمیم، توسل، التزام، رویارویی، اظهار، طلب، خلوص، اصالت یا خویشمندی، نااصالت، شکر و هستی به سوی مرگ. آماج انتقاد آدورنو در اینجا عمدتاً فلسفۀ اگزیستانس و اصحاب آن (کییرکگور، هایدگر، یاسپرس) و شعر نو رمانتیک آلمانی است.
آدورنو بر آن است که زبان اصالتیان در پاسخ به فقدان معنا، ازخودبیگانگی، انسانیتزدودگی، کالاشدگی و شیءوارگی و به طور کلی بحرانهای جهان سرمایهداری در دام میافتد. این بدین خاطر است که اصحاب فلسفۀ اگزیستانس همواره از خرد دیالکتیکی غفلت میکنند و تقابل تاریخی ذهنیت و فعلیت را نادیده میگیرند. به باور آدورنو فقدان همین خرد انتقادی و دیالکتیکی است که فلسفههای وجودی را در دام نوعی مرجعیت ایئولوژیکی و کیشمدارانه میاندازد که نه چون دینِ ذاتاً آنجهانی پیامآور رستگاری ابدی و بقا و قرار روح است، و نه به امری بهراستی انضمامی و بالفعل که بتواند در سیستم مبادلۀ جامعۀ سرمایهداری امنیتی حاصل آورد بازمیگردد. تنها چیزی که از آن میماند عرض ارادت به آداب شریعتی تهی از جانمایۀ دین و صرفاً مفید به حال تثبیت وضع موجود به نفع نیروهای سلطه است.
روش تحقیق معاصر در علوم انسانی
احمد محمدپور استادیار انسانشناسی دانشگاه واندربیلت در ارتباط با نوشتن این کتاب میگوید: تجربه چندساله تدریس و تحقیق در گروه انسانشناسی دانشگاه واندربیلت همسو با نظرگاه کمابیش فلسفیای که همواره دانشجویان و محققان را به آن حساس و تشویق کردهام، زمینهای فراهم کرد تا نگاهی نسبتاً انعطافپذیرتر و متأملانهتر به روش تحقیق بیندازم.
کتاب حاضر روشهای تحقیق را شیوههایی برای نگریستن به جهان یا بودن در آن و مواجهه با مسائل پیشاروی انسان و معضلات فلسفی، اجتماعی، سیاسی و غیره میداند و بدینوسیله با تعریفهای طبیعتگرایانه و ذاتگرایانه مرسوم در روششناسی علوم انسانی مخالفت میورزد.
این کتاب با بررسی بستر شکلگیری برخی از مهمترین جریانهای نظری و عملی در علوم انسانی معاصر و برجسته کردن سویههای هستیشناختی و معرفتشناختی آنها، فهم متفاوتی از روش تحقیق و کاربرد معاصر آن به خواننده ارائه میدهد و میکوشد مواجهه او را با پدیدههای اجتماعی در افقی وسیعتر میسر سازد.
کتاب در یازده فصل تنظیم شده است که مجموعهای است از گفتارها، مقالهها و مطالب متنوع و البته مرتبط که در طول چند سال فراهم شدهاند.
به فهم درآوردن جهان انسانی
جلد دوم از گزیدۀ آثار ششجلدی ویلهلم دیلتای با عنوان به فهم درآوردن جهان انسانی عمدتاً به آثار دیلتای در دهۀ ١٨٩٠ اختصاص دارد. مکتوبات ششگانۀ این مجلد بیشتر با معرفتشناسی و روانشناسی ادراک مرتبطاند. یکی از مهمترین و شناختهترین نوشتههای دیلتای با عنوان «منشأ باور ما به واقعیت جهان خارج و توجیه آن» (١٨٩٠) در این مجلد گنجانده شده است. به این نوشتار، که با یکی از مسائل مهم معرفتشناسی معاصر یعنی مسئلۀ شکاکیت دربارۀ جهان خارج مرتبط است، امروزه هم ارجاع داده میشود. مکتوب دیگر این جلد، که طولانیترین نوشتۀ این دفتر است، به روانشناسی توصیفی و تحلیلی میپردازد. دیلتای در «پیشنویسی برای منطق شناخت و نظریۀ مقولات» نیز میکوشد نظریۀ شناخت را در دل فلسفۀ زندگی خود قرار دهد و پویایی زندگی را وارد مقولات معرفتی کند.
بهای سنگین مادی گرایی
بیست و پنج قرن پیش، فیلسوف چینی «لائوتسه» این جملات حکیمانه را نوشت: «اگر به دنبال پول و امنیت باشی قلبت هرگز نرم نخواهد شد. نگران تأیید مردم مباش وگرنه زندانیشان خواهی شد. کار خودت را انجام بده و سپس بازگرد. این است تنها مسیر به سوی آرامش.» این گفتهها در واقع خطر ارزشهای مادی را به مردم هشدار میداد. حکیمان تقریباً از هر دین و مکتب فلسفی، به طور مشابهی تأکید کردهاند که تمرکز بر کسب داراییهای مادی و شهرت اجتماعی به کاهش اهمیت آنچه برای زندگی مهم است میانجامد. اگرچه ممکن است در تصدیق این حکمت باستانی سر تکان دهیم.
چنین نصایحی غالباً در هیاهوی پیامهای مصرفگرایی امروزی گم میشوند. پیامهایی مبنی بر اینکه پیگیریهای مادی، انباشت کالاها و ارائه تصویر «مناسب» موجب فراهم شدن ارزشی واقعی، رضایتی عمیق و زندگیای حقیقتاً پر معنا میشوند. کتاب حاضر بهای سنگینی را که بشریت در قبال تغذیه، پوشاک، سرپناه و آموزش هر فرد زنده بر روی کره زمین میپردازد و این که برای افزایش مراقبتهای بهداشتی، مبارزه با بیماریهای مهم و پاکسازی نسبتاً زیاد محیط زیست چه میزان ظرفیت داریم بررسی و ارزیابی نموده است.
نقدی بر این کتاب
آزادی حیوانات
آزادیِ حیوانات در حالی که جایگزینهایی را پیشنهاد میکند که نه تنها برای حیوانات، بلکه برای انسانها و محیط زیست نیز خوب هستند، اقدام به برملا ساختنِ واقعیتهای وحشتناکِ «دامداری صنعتی» کرده است. این ویراست، که با درآمد جدیدی به قلمِ نویسنده بهروزرسانی شده است، اثرِ جنبشِ آزادیِ حیوانات را در طی دهههای اخیر بررسی کرده و به برجسته ساختنِ شیوههایی میپردازد که در آنها حیوانات، بدون آنکه توجهی نسبت به منافعشان صورت گیرد، همچنان به عنوان ابزار مورد استفادهانسان قرار میگیرند.
با خواندن آزادیِ حیوانات جدا از آنکه از لحاظ اخلاقی مجاب به دگرگونیِ رفتار با حیوانات میشوید، با معرفی آن به حامیان این موضوع یا به کسانی که هنوز در رفتار خود تردید دارند، قدمی در جهت این جنبش بر میدارید.
نقدی بر این کتاب
اسپینوزا ما را تا کجا خواهد برد؟
در ادامۀ مجلد نخست، یعنی بازیابی مکرر: قدرت اسپینوزا از کجا میآید؟ مجموعهای است از شانزده جستار به قلم فیلسوفان معاصر در خصوص فلسفۀ باروخ اسپینوزا فیلسوف هلندی سدۀ هفدهم. این مجموعه که ذیل دو بخش الف) برپایی عملیات و ب) پیشروی لشکریان، تنظیم شده است شامل نوشتههایی است از کسانی همچون ژیل دلوز، الکساندر ماترون، آنتونیو نگری، اتیین بالیبار، پییر فرانسوا مورو، وارن مونتاگ، تد استولز، فیلیپو دل لوکزّه، فردریک لوردون و هاسانا شارپ. این مجموعه با بحث دربارۀ دلالتها و پیامدهای درونماندگاری در سیاست اسپینوزیستی آغاز میشود و سپس به مسائل ریز و درشت این نوع از سیاست همچون دموکراسی، شر، بخت، تاریخ، سکسوالیته، قهر، شورش، انبوه خلق، ایدئولوژی، اخلاق، فاجعه، ترس، تروریسم و ... میپردازد. جستارهای مجموعۀ حاضر میتواند در عین ارایۀ آزمایشگاه یا میدانی برای سنجش قدرت فلسفۀ اسپینوزا و رصد افقهایی که فلسفۀ وی ما را بدانجا رهنمون میشود، در فهم بسیاری از مسائلی به ما یاری رساند که گریبان زمانۀ ما را رها نمیکند: از ترس گرفته تا دموکراسی.
اسپینوزا و سیاست
اتیین بالیبار یکی از فیلسوفانی بود که به تبع حکم آلتوسر درباره اهمیت بیهمتای اسپینوزا به بررسی اندیشهها و آثار وی پرداخت.
در واقع، بالیبار، همچون ماشری و نگری، به نسل دوم موج اسپینوزیسم متأخری تعلق دارد که قرائت و تفسیری رادیکال را از فیلسوف هلندی مطرح کرده است؛ نسلی که لویی آلتوسر، ژیل دلوز، الکساندر ماترون و مارسیال گوئرو را پیشگامِ خویش در این راه میدید.
تأکید بالیبار بر اهمیت همسنگ آثار سیاسی و هستیشناختی اسپینوزا به وی مجال
میدهد تا در بررسی بدیع و درخشانی از روند پیشرفت اندیشههای وی، تکوین و تکمیل منظر اسپینوزیستی را با پیش نهادن تفسیری منحصربهفرد و یگانه از اسپینوزا همراه کند.
تفسیر بالیبار از اسپینوزا بر محور نظامی از مفاهیم استوار است که به نحوی درخشان میتواند اجزای مختلف فلسفه وی را به هم متصل کند و در عین حال ضمن به دست دادن شرحی از آنها برتری این نظام فکری را نهتنها بر رقبای همعصر آن بلکه بر بدیلهای معاصر سیاسی و فکری اسپینوزیسم نیز نشان دهد.
اخبار
چرا دایم به سراغ اخبار میرویم؟
امروزه اخبار همان تسلطی را بر زندگیمان یافته که زمانی دین بر زندگی ما داشت. ولی ما به ندرت به تأثیرات آن بر زندگیمان توجه میکنیم.
آلن دوباتن در این کتاب از دیدگاهی جدید به بررسی نمونههای رایج گزارشهای خبری از قبیل سوانح هوایی، قتل، رسوایی سیاسی، و مصاحبه با شخصیتهای سرشناس پرداخته و سؤالاتی تفکربرانگیز مطرح کرده است: چرا گزارشهای فجایع جذاباند؟ چرا به روابط عاشقانۀ افراد مشهور توجه و علاقه نشان میدهیم؟ چرا وقتی سیاستمداری وجهۀ خود را از دست میدهد لبخند میزنیم؟ او در این روند مخاطب را به سمت درکی روشن از نیرویی هدایت میکند که بیش از همه بر نگاه ما به واقعیت اثر میگذارد.