کتاب دموكريتوس (فيلسوفان بزرگ): فيلسوف بزرگ يوناني، را پايهگذار نظريهي اتمي دانستهاند. البته مورخان سهم لئوکيپوس را ناديده نگرفتهاند، با اين همه، دموکريتوس است که از نظريهي اتمباوري نظامي جامع و کلّي پرداخت که فيزيک، کيهانشناسي، روانشناسي و يزدانشناسي را نيز در بر ميگيرد. همچنين گفتهاند که دربارهي گسترهي پهناوري از موضوعها، ازجمله رياضيات، اخلاق، نقد ادبي، انسانشناسي و نظريهي زبان نيز قلم زده است. بيشترِ آثار دموکريتوس از ميان رفته است و جز نقل قولهايي دربارهي اخلاق چيزي از او برجا نمانده است و اگر ارسطو در برخي آثار خود به بحث و انتقاد از آراي دموکريتوس نميپرداخت، بيگمان بسياري از نکتـههاي نغز انديشـهي فلسفي او بر ما پوشيده ميماند.
نيچه 3
کتاب نیچه (3)": به قلم "مارتین هایدگر" ماثری است که در آن به تفسیر "نیچه" از دیدگاه خود می پردازد. این اثر که پیش از این دو جلد دیگر از درس گفتارهای "مارتین هایدگر" را پیرامون آرا و فلسفه ی "نیچه" در برداشته، این بار در جلد سوم با عنوان "نیچه (3)"، شامل درس گفتارهایی است که به سبب تعطیلی ناگهانی دانشگاه فرایبورگ در سال 1939، فرصت نشد که در کلاس درس ادا شود. در این مجلد "مارتین هایدگر" مطالب قبلی خود را جمع بندی می کند و از لزوم ارتباط میان ایده ی " بازگشت جاودان همان" و "اراده معطوف به قدرت" سخن می گوید. علاوه بر این در این جلد از کتاب "نیچه" به قلم "مارتین هایدگر"، بحث حائز اهمیتی پیرامون "نیست انگاری اروپایی" و بی ارزش شدن ارزش ها در نگاه "نیچه" صورت می گیرد. از نظر "مارتین هایدگر"، منظور "نیچه" از ارزش همان هستی است.
"مارتین هایدگر" در تشریح بحث "نیست انگاری اروپایی" از دیدگاه "نیچه"، مسائلی را مطرح می کند که مفهوم نیست و هیچ، دیدگاه "نیچه" نسبت به روان شناسی و کیهان شناسی، صورت های مختلف نیست انگاری و خاستگاه آن، ارزش های عالی به مثابه ی مقولات و ارزش گذاری های جدید، نیست انگاری به مثابه ی تاریخ، ارزش گذاری در پویایی با اراده ی معطوف به قدرت، بحث سوبژکتیویته در تفاسیر "نیچه" از تاریخ، تفسیر اخلاقی وی از متافیزیک، متافیزیک و جنبه ی انسان انگارانه، تسلط سوژه در دوران جدید، کوگیتوی دکارتی، مواضع بنیادی "نیچه"و "دکارت" و موضع شخص "نیچه" نسبت به "دکارت"، تفاوت های هستی شناختی، تفسیر هستی از جهت پیشینی بودن و سپس طرح آن به مثابه ی اراده ی معطوف به قدرت، ایده، شرط، خلا و وفور از جمله ی این مسائل هستند
جاسوس زمان
کتاب جاسوس زمان: اثر مارسلو فيگراس، متولد 1962 در بوئنسآيرس، از مهمترين نويسندگان مدرن آمريکاي جنوبي است. سبک، زبان و نگاه منحصربهفردي دارد و آثارش به زبانهاي بسياري ترجمه شدهاند. در جاسوس زمان او شرايط پس از کنارهگيريِ رژيم فرضيِ نظاميان در ترينيداد را به تصوير ميکشد؛ جايي که مصونيت قضاييِ سرگردهاي خونريز را زنجيرهاي از انتقام و مجازات تهديد ميکند. پروندهي جناييِ لاينحل را به کارآگاهي عجيبوغريب ميسپرند که دلبستهي شکسپير است و مسلط به کتاب مقدس. همسايه اولِ صبح مشغول جمعآوري برگهاي ريختهاي بود که منظرهي باغاش را زشت ميکردند. روي زمين که زانو زده بود و علفهاي هرز را وجين ميکرد، پشت پنجرهي آبلان چيز غريبي ديد. چنان غريب که با عقل سليم و قوانين فيزيک اصلاً جور درنميآمد. کنجکاو شد. ديوار قطوري دو ملک را ازهم جدا ميکرد، خانهي آبلان روي تپهاي با شيب ملايم قرار داشت. همسايه نتوانست درست به کُنه پديده پي ببرد، اما تصور اوليهي او درست بود. چيزي در اتاق کار سرگرد معلق بود.
سوسياليسم (درآمدي كوتاه)
کتاب سوسياليسم (درآمدي كوتاه):امروزه خيلي از مردم سوسياليسم را نوعي ايدئولوژي منسوخ قلمداد ميكنند.مايكل نيومن در اين درآمد كوتاه ميكوشد تا ايدهي سوسياليسم را در بستري مدرن براي مخاطب امروزي بنشاند.او انديشههاي سوسياليستي را در چاچوب تطور تاريخيشان، از انقلاب فرانسه تا عصر حاضر ،شرح ميدهد و به سنجش تلاشهاي عملي براي به بار نشاندن سوسياليسم ميپردازد. اين كتاب صرفا تاريخچهاي از عقايد سوسياليستي به دست نميدهد ، بلكه رويكردي متفاوت در پيش ميگيرد و ، با تمركز بر تضاد ميان كمونيسم و سوسيال دموكراسي ، عرصهي عمل و نظر را به يكسان بررسي ميكند. نيومن همچنين دربارهي رابطهي ميان سوسياليسم و مفاهيمي چون دموكراسي ، آزادي و برابري به بحث مينشيند و البته سراغ اشكال معاصر سوسياليسم نيز ميرود تا بحث را كاملا روزآمد كند. تمركز كتاب بر اروپا و اتحاد جماهير شوروي است ، اما به زمينهي جغرافيايي گستردهتري تسري مييابد. رويكرد تازهي نيومن به اين موضع براي خوانندگان كتاب امكان ارزيابي دوبارهاي از سوسياليسم را فراهم ميآورد.
انگار ساعت از سرت گذشته است
کتاب رمانِ «انگار ساعت از سرت گذشته است!»: ادامهي موضوعيِ دو رمانِ ديگر يعني «انگار به آن طرف خيابان رسيدهاي!» و «انگار حوريه و رزيدنت همدستي کردهاند!» است [که قبلا منتشر شده اند]. در اين سهگانه که بهاختصار نام آن ها را «انگارها» ميگذارم، از مشکلات رواني و هستيشناسي فرهاد، شخصيت اصلي اين رمانها، آگاه ميشويم. يکي از مشکلات عديدهي فرهاد اضطراب اجتماعي است که در رمانِ «انگار به آن طرف خيابان رسيدهاي» بهصورت مبسوط به آن پرداختهام. اما از آنجايي که مشکلات فرهاد خلقالساعه نبوده، در رمانِ «انگار حوريه و رزيدنت همدستي کردهاند!» به هراسهاي دوران کودکي فرهاد پرداختهام. هراسهايي که هرکدام ميتوانند بهصورت ظريفي با مشکلات فرهاد مرتبط باشند. در «انگار ساعت از سرت گذشته است!» به سراغ دوران جواني فرهاد رفتهام. به زماني رفتهام که فرهاد دچار حملهي وحشت ميشود.وقتي اين حمله اتفاق ميافتد زندگي فرهاد ديگر هرگز بهصورت عادي در نميآيد. بعد از اين حمله، انگار کنتور ذهن فرهاد صفر ميشود و همه چيز بهصورت غيرعادي درميآيد. (يادداشت نويسنده)
چگونه شعر بخوانيم
کتاب چگونه شعر بخوانيم:«از همان صفحهي اول، خوانندهي «چگونه شعر بخوانيم» درمييابد که، سرانجام، کتابي نوشته شده که ميخواهد به اين اتهام آدريان ميچِل [شاعر انگليسي] پاسخ بدهد: «بيشتر آدمها بهايندليل بيشتر شعرها را ناديده ميگيرند که بيشتر شعرها بيشتر آدمها را ناديده ميگيرند». ايگلتون خود را «نظريهپردازيْ ادبي با گرايشات سياسي» ميداند. دستاورد چشمگير اين کتاب اثبات اين موضوع است که نظريهپردازاني ازايندست تنها کساني هستند که ميتوانند نشان دهند که شعر بهراستي در پِي چيست. ايگلتون، از طريق مجموعهاي از خوانشهاي درخشان و موشکافانه – از ييتس و فِراسْت و آودِن و ديکِنسُون – که طوري در دل کارکردهاي نقد تدوين شدهاند که احتمالاً تشريح آن فقط از عهدهي او برميآيد، نشان ميدهد که نظريهي ادبي، اگر بهطور جدّي درک شود، چگونه ميتواند زمينهاي براي درک شعر فراهم کند. اين کتاب دفاعيهاي حياتي از شعر در زمانهي ما خواهد بود.» تري ايگلتون استاد ادبيات انگليسي و صاحب کُرسيِ جان ادوارد تِيلُور در دانشگاه منچستر است. از جمله آخرين آثار او: رُمان انگليسيزبان (2004)، خشونت دلانگيز: مفهوم امرِ تراژيک (2003)، مفهوم فرهنگ (2000)، محقّقان و شورشيان ايرلندي قرن نوزدهم (1999)، درآمدي بر نظريهي ادبي (ويراست دوم، 1996)، و توهّمات پُستمدرنيسم (1996)
داستانهای قدیمی از کاستیا لا بیهخا
کتاب داستانهای قدیمی از کاستیا لا بیهخا: ميگل دليبس (۱۹۲۰ - ۲۰۱۰) در داستانهاي قديمي از کاستيا لا بيهخا تصاويري شگرف از جهان روستاييِ اسپانياي اوايل قرن بيستم پيش مينهد و با نثري ظريف، غني و ساده خواننده را با فضاي زيستِ مردمان کاستياي قديم آشنا ميکند. روايتِ ژرفِ اين داستانها آميزهاي است از حسِ همدلي با روستا و تجربهي دلکندن از آن.
روزي که روستا را ترک گفتم، دوقلوها کنار هم روي تختخواب آهني خوابيده بودند. وقتِ بوسه بر پيشاني آنها، نگاه کلارا را ديدم که بر من خيره بود، با يک چشم بسته و خواب و يک چشم کبود و مات. فنرهاي تخت، با نواي جيرجير ناشي از اندک خزيدن کلارا، انگار که واژهي خداحافظ را در ذهن من تکرار ميکردند. با پدر حرفي از رفتن نگفتم… نه خدانگهداري… نه نگاهي دستکم… فراموشام نميشد که گفته بود: «روزي که تصميم به رفتن گرفتي، فراموش کن پدري داري»، و من همين کار را کردم
خانهي كاغذي
در کتاب رمان «خانه کاغذی»: حجم زیادی ندارد، ولی به نظرم برای علاقه مندان به ادبیات و افرادی که کتابخوانی به بخشی از زندگی شان تبدیل شده بسیار جذاب و تکان دهنده است و چالش فکری ایجاد می کند.
رمان «خانه کاغذی» در نگاه اول با داستان زندگی زنی به نام بلوما لنون آغاز می شود که استاد رشته ادبیات انگلیسی است و روزی هنگام عبور از عرض خیابان، در حالی که مشغول خواندن شعری از امیلی دیکنسون است با ماشینی تصادف می کند، اما در واقع داستان از این جا به تدریج وارد زندگی افراد دیگری می شود. در ادامه این رمان با داستان زندگی مردی به اسم کارلوس بروئر آشنا می شویم که به طور جنون آمیزی عاشق کتاب است و با ولع بی پایان کتاب می خواند اما همین عشق بی حد و حصر به مطالعه، زندگی او را دگرگون می کند.
شاید روزی که «کارلوس بورئر» اولین کتابش را خرید و آن را با خود به خانه برد، هرگز تصور نمی کرد زندگی اش از این رو به آن رو می شود. او با چنان اشتیاق و شور و ولعی کتاب می خرید، کتاب می خواند، آن ها را رده بندی و فهرست نویسی می کرد که انگار همه زندگی اش همین کتاب ها هستند؛ و به جز آن ها هیچ و هیچ کس دیگری در زندگی اش جایی ندارد... رمان خانه کاغذی تاکنون به بیش از بیست زبان ترجمه شده است و با استقبال بسیار خوبی هم روبه رو شده است. نویسنده کتاب «کارلوس ماریا دومینگوئز» در سال 2002 برای خلق این داستان، جایزه ادبی لولیتا روبیال را به خود اختصاص داده است